بیانات رهبر معظم انقلاب درباره صفت‌های برجسته اخلاقی

تهران (پانا) - حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح دوشنبه (۱۳۹۷/۱۲/۱۲) در ابتدای جلسه‌ی درس خارج فقه، به شرح حدیثی از حضرت امام صادق علیه‌السلام درباره‌ی «صفت‌های برجسته‌ی اخلاقی» پرداختند؛ صفاتی که جلوه‌های درخشان و لبّ اسلام است. خصوصیّاتی که انسان‌های برجسته می‌سازد و به برکت وجود انسان‌های برجسته در یک اجتماع، در یک جامعه‌ی بشری، نظام اجتماعیِ برجسته به وجود می‌آورد.

کد مطلب: ۹۰۱۰۵۹
لینک کوتاه کپی شد
بیانات رهبر معظم انقلاب درباره صفت‌های برجسته اخلاقی

متن بیانات رهبر انقلاب در این جلسه درس خارج فقه در پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به شرح زیر منتشر شده است.


بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

وَ بِهٰذَا الاِسنادِ عَن اَبی‌قَتادَة قالَ: قالَ ابوعَبدِاللهِ عَلَیهِ‌السَّلامُ لِداوُدَ بنِ سِرحانَ: یا داوُدُ اِنَّ خِصالَ المَکارِمِ بَعضُها مُقَیَّدٌ بِبَعضٍ، یُقَسِّمُهَا اللهُ حَیثُ یَشاءُ تَکونُ فِی الرَّجُلِ وَ لا تَکونُ فی اِبنِهِ وَ تَکونُ فِی العَبدِ وَ لا تَکونُ فی سَیِّدِهِ: صِدقُ الحَدیثِ
وَ صِدقُ النّاسِ وَ اِعطاءُ السّائِلِ وَ المُکَافَاَةُ بِالصَّنائِعِ. (۱)

وَ بِهٰذَا الاِسنادِ عَن اَبی‌قَتادَةَ قال:
این چند حدیثی که روزهای قبل خواندیم و این [حدیثی] که امروز می‌خوانیم، سندهای صحیح و بسیار معتبری دارد؛ ابی‌قتاده هم ثقه است.

قالَ اَبوعَبدِاللهِ عَلَیهِ‌السَّلامُ لِداوُدَ بنِ سِرحانَ: یا داوُدُ اِنَّ خِصالَ المَکارِمِ بَعضُها مُقَیَّدٌ بِبَعض
[امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید:] بعضی از مکارم اخلاق و خصلت‌ها بسته‌ی به بعضی دیگر است، یعنی با هم ارتباط دارد؛ یا ارتباط علّی و معلولی دارد که یکی علّت آن دیگری است، یا به نحوی ارتباط عملیّاتی و رفتاری با همدیگر دارند.

یُقَسِّمُهَا اللهُ حَیثُ یَشاء
اینها را هم مثل بقیّه‌ی چیزها از خدا بدانید؛ این را هم خدا می‌دهد. بله، کار خدای متعال بی‌حکمت نیست و رفتار ما، اختیار ما، و اراده‌ی ما در ایجاب رحمت الهی تأثیر دارد لکن بالاخره آنچه به ما داده می‌شود، از همه‌ی مکارم، از همه‌ی خوبی‌ها، از همه‌ی نِعَم -از جمله مکارم اخلاق- از طرف خدا است، خداوند تقسیم می‌کند؛ به شما یک چیزی می‌دهد، به دیگری یک چیز می‌دهد، به آن دیگری یک چیز [دیگر] می‌دهد.

تَکونُ فِی الرَّجُلِ وَ لا تَکونُ فِی ابنِه
گاهی یک صفت خوبی در پدر هست، در پسر نیست. اینکه حالا میگویند ژن یا ژنِ [خوب]! اینها خیلی اعتباری ندارد. گاهی اوقات پدر یک صفت خوبی دارد، پسر ندارد؛ عکسش هم هست که پسر یک صفت خوبی دارد که پدر ندارد. اینها ایجاب الهی و اِنعام الهی است.

وَ تَکونُ فِی العَبدِ وَ لا تَکونُ فی سَیِّدِه
این جور هم نیست که موقعیّت اجتماعی و شأن اجتماعی هم تأثیر داشته باشد؛ نه، گاهی یک صفت خوبی را یک برده‌ای دارد که سیّد او، ارباب او ندارد. مستخدم شما گاهی اوقات یک خصوصیّتی دارد که شما آن خصوصیّت را ندارید. یک صفت خوبی در فرد زیردست ما هست که آن صفت در ما نیست؛ یعنی او بالاتر از ما است. خب ، حالا این صفات و مکارم اخلاق که این قدر هم درباره‌اش فرموده‌اند، چه چیزهایی است؟ چند صفت را حضرت بیان می‌فرمایند. اینها واقعاً همان جلوه‌های درخشان اسلام است؛ لبّ اسلام اینها است. این خصوصیّات [است] که انسان‌های برجسته می‌سازد و به برکت وجود انسان‌های برجسته در یک اجتماع، در یک جامعه‌ی بشری، نظام اجتماعیِ برجسته به وجود می‌آورد و [اگر] انسان‌های کریم، انسان‌های شجاع، انسان‌های باگذشت، انسان‌های صادق در یک جامعه‌ای باشند، این جامعه، جامعه‌ی برجسته‌ای می‌شود؛ [البتّه] عکسش هم صادق است. واقعاً انسان باید اینها را مثل دُر و گوهر گرانبها روی چشمش بگذارد و به دنیا عرضه کند. حالا این صفات چیست؟ اوّل:

صِدقُ الحَدیث
راستگویی. الان کشور خود ما کشور اسلامی است و از بسیاری از جوامع دنیا هم انصافاً بهتر و پاکیزه‌تر و طاهرتر است امّا در عین حال شما ببینید خیلی از مشکلات داخل کشور ما ناشی از نبودنِ همین صفت است؛ صدق‌الحدیث نیست، راستگویی نیست. راستگویی یعنی چه؟ یعنی شما حرفی را که میزنید ، مطابق با واقع باشد. اگر دانستید مطابق با واقع است و گفتید، این راست است؛ اگر نه، نمی‌دانید مطابق واقع است یا نیست امّا میگویید، این صدق نیست. «صدق» عبارت است از اینکه شما چیزی را که میدانید مطابق واقع است، بیان می‌کنید. فضای مجازی را ملاحظه کنید که بر اثر حرف، شایعه، دروغ، خلاف، تهمت، نسبت بدون واقعیّت به این، به آن، به بالا، به پایین، به همدیگر، یک فضای دروغ در کشور به وجود می‌آید؛ ببینید، اینها اشکال است. پس اوّل «صِدقُ الحَدیث» [یعنی] همه سعی کنیم راست بر زبان جاری کنیم. دوّم:

وَ صِدقُ النّاس
با مردم هم صادق باشید؛ با مردم با تقلّب و خدعه و فریب و دورویی برخورد نکنید. «صِدقُ النّاس» یعنی صدق عمل با مردم؛ انسان در مواجهه‌ی با مردم با صداقت وارد بشود، با کلک و دروغ و فریب و مانند اینها با مردم برخورد نکند. اگر ما در مسائل گوناگون اجتماعی‌مان، سیاسی‌مان، انتخاباتمان، و مانند اینها، همین یک مورد را مراعات کنیم، ببینید چقدر دنیا آباد خواهد شد؛ «وَ صِدقُ النّاس». این هم دوّم.

وَ اِعطاءُ السّائِل
[اگر سائل ] از شما چیزی خواست، به او بدهید اگر چنانچه می‌توانید. یک وقت یک فقیری است که از شما سوال نکرده، خب [اگر] به او کمک کنید خوب است امّا اگر چنانچه از شما درخواست کرد -سؤال کرد یعنی درخواست کرد- آن وقت این مکرمت بزرگی است و او را رد کردن، خلاف مکرمت انسانی است.

وَ المُکافَاَةُ بِالصَّنائِع
« صَنیعة » یعنی کارهای نیک؛ خدمتهای نیک به دیگران را میگویند « صنیعه ». « مُکافئه‌ی به صنایع بکنید» یعنی [اگر] کسی به شما نیکی کرد، شما هم در مقابل به او نیکی کنید. این جور نباشد که نیکی دیگران را با اهمال و احیاناً با بدی پاسخ بدهیم. [اگر] کسی به ما نیکی کرده، خب در مقابل باید به او نیکی کنیم. این هم سوّم.

۱) امالی طوسی، مجلس یازدهم، صفحه‌ی ۳۰۱؛ «امام صادق (ع) به داودبن‌سرحان می‌فرماید: ای داود! برخی از مکارم اخلاق به برخی دیگر وابسته است و با هم ارتباط دارد که اینها را خدا تقسیم می‌کند؛ گاهی این صفات در مردی وجوددارد و در پسرش نیست یا گاهی در برده‌ای وجود دارد و در اربابش نیست. از جمله‌ی آنها است: راستگویی و صداقت با مردم در عمل، و بخشیدن به فقیری که درخواستی دارد و نیکی کردن در مقابل خوبی‌های دیگران.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار