آیت الله محمد مومن؛ از «باغ پنبه» تا عضویت ثابت در شورای نگهبان
تهران (پانا) - آیتالله محمد مومن امشب در ۸۱ سالگی درگذشت. نگاهی داشتهایم به زندگی او از تولد در قم تا مسئولیتها و سرانجام مرگ.
تولد و دوران کودکی:
آیت الله محمد مؤمن، در روز پنج شنبه، دهم ذیالقعدة سال ۱۳۵۶ هجری قمری برابر با ۲۳ دی ۱۳۱۶ هجری شمسی در خانوادهای مذهبی و علاقهمند به خاندان مکرم پیامبر اسلام(ص) در شهر قم چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم حاج عباس مؤمن که فردی سرشناس و مورد اعتمادمردم بود، با پیشه کشاورزی روزگار میگذراند و نزدیک به صد سال زیست و سرانجام در سال ۱۳۷۷ هجری شمسی دار فانی را وداع گفت. مادر او نیز زنی پاکدامن و وارسته بود که چهار سال پیش از پدرش یعنی در سال ۱۳۷۳ در گذشته بود. پدر و مادر او نیز متولد قم بودهاند و تا آنجا که خود از آن اطلاع دارد، خاندانش حدود ۲۰۰ سال است در قم سکونت دارند. کودکی آیت الله مومن با تنگی معیشت خانواده همراه بوده، به گونهای که او را برای آیندهای پر از جهاد و مبارزه آماده میساخته است.
دوران تحصیل:
آیت الله مومن تحصیلات ابتدایی خود را در هفت سالگی آغاز کرد و در مکتب خانهای واقع در محلة «باغ پنبه» قم، به فراگیری قرآن مشغول شد پس از آن به مکتب دیگری رفت و در آنجا کتاب نصاب الصبیان و برخی از کتب دیگر را آموخت. پس از مدتی با سفارش برخی به پدر او و موافقت پدر، تحصیلات خود را در مدارس اسلامی ـ ملی آن زمان، به تحصیل علوم دبستانی اشتغال پیدا کرد و در مدت دو سال تا کلاس ششم ابتدائی تحصیل کرد بعد از آن سال اول دبیرستان را خواند اما به دلیل کم بودن سن قانونی نتوانست در آزمون پایان سال شرکت کند. در سال ۱۳۳۲ به تحصیل علوم دینی روی آورد و طی دو سال، ادبیات عرب، بخش بسیاری از «مطوّل» و همه «معالم الاصول» را فرا گرفت و هم زمان، به دلیل تنگی معیشت خانواده، به آموزگاری نیز میپرداخت. پس از آن، با توسل به حضرت علی بن موسیالرضا(ع) و امام عصر (عج) توانست رضایت پدر خود را جلب کند و صرفاً به تحصیل علوم دینی بپردازد. «شرح لمعه» و «قوانین الاصول» را در طی یک سال فرا گرفت و «مکاسب» و «رسائل» شیخ انصاری را
پس از دو سال به اتمام رساند و در ششمین سال تحصیل، جلد اول «کفایه» را آموخت و در درس خارج اصول و فقه شرکت کرد و هم زمان با تحصیلات فقهی و اصولی، به تحصیل حکمت الهی و فلسفه نیز میپرداخت و «شرح منظومه» سبزواری و «الهیات شفا» و بخش عمده «اسفار» را فرا میگرفت.
در اواخر سال ۱۳۴۲ برای تحصیل عازم نجف اشرف شد و به مدت شش ماه از محضر استادان حوزه علمیه بهرههای فراوان برد و سپس به ایران بازگشت و تا سال ۱۳۵۳ به تحصیل خود ادامه داد.
استادان، هم مباحثهایها و شاگردان:
آیتالله مؤمن در دوران تحصیل خود از محضر استادان برجستهای بهره برده است؛ از جمله «شرح منطق» حاجی سبزواری را نزد «حاج شیخ محمد واعظ زاده» و «مکاسب» شیخ انصاری را نزد آیت الله مشکینی و آیت الله شاه آبادی و شیخ ابوالفضل خوانساری و دیگر اساتید آن زمان فرا گرفت همچنین «رسائل» شیخ انصاری را نزد «آیت الله حاج شیخ محمد شاه آبادی» و جلد اول «کفایه الاصول» را نزد مرحوم «آیت الله سلطانی» و مقداری از جلد دوم آن رانزد مرحوم «آیت الله حاج میرزا محمد مجاهدی تبریزی» فرا گرفت.
او در درس اصول حضرت امام خمینی(ره) نیز شرکت کرد و چند ماهی نیز در درس فقه آیت الله بروجردی حاضر شد و سپس به درس خارج فقه امام(ره) که در باره «مکاسب محرمه و بیع» بود، رفت و پایههای استنباط فقهی خود را نزد آن بزرگوار مستحکم کرد. پس از تبعید امام(ره) در سال ۱۳۴۲، به درس فقه و اصول «آیت الله محقق داماد» رفت و پس از آن مرحوم، از درس خارج فقه «آیت الله مرتضی حائری» بهره برد.
استاد او در «فلسفه» و «شرح منظومه» سبزواری، مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی(ره) بود و بعد از آن برای تحصیل الهیات «شفا» و «اسفار» به درس «علامه سید محمد حسین طباطبایی» (ره) رفت و سالها به حضور در درس تفسیر ایشان نیز توفیق یافت. ایشان عمده استادان خود را در حوزه، مرحوم امام، مرحوم محقق داماد و مرحوم شیخ مرتضی حائری میداند و در باره آنها میگوید: «این سه بزرگوار، صرف باز گو کردن در نظرشان نبود؛ بلکه تحقیقی بحث میکردند؛ مخصوصاً امام که وقتی مسألهای را میخواست طرح بکند، مانند این بود که اصلاً خودش میخواهد این مسأله را عنوان کند. با کمال دقت مطرح میکردند و حرفهای علمای دیگر را مطرح میکردند و نقض و ابرام میکردند و طلبه را اجتهادی بار میآوردند».
از هم مباحثهایهای آیت الله مؤمن، میتوان از «آیتالله حاج میرزا ابوالحسن مصلحی اراکی» (فرزند آیةالله اراکی)، «آیةالله طاهری خرم آبادی»، «آیت الله حاج سید محمد حسینی کاشانی»، «مرحوم ربانی املشی»، «شهید حیدری نهاوندی» و «استاد حاج شیخ حسن تهرانی» نام برد. همچنین شاگردان بسیاری از محضر او، کسب فیض کردهاند که در بین آنها، میتوان ازحسن روحانی، رئیسجمهوری، «حجت الاسلام فیاضی»، «حجت الاسلام ناظم زاده»، «حجت الاسلام برهانی» و «حجت الاسلام اختری»، سفیر ایران در سوریه نام برد. اینان برخی از شاگردان او بودهاند که در مباحث سطح عالی از تدریس او بهره بردند. همچنین در درس خارج اصول و فقه او، فضلای متعددی شرکت کردهاند که عدهای از آنها هم اکنون به تدریس خارج فقه و اصول و سطوح عالی حوزه اشتغال دارند.
فعالیتهای علمی و فرهنگی:
زندگی آیت الله محمد مؤمن با تلاشهای علمی و فرهنگی فراوانی همراه است. او در طی سالهای متمادی به تربیت طلاب جوان همت گماشته است و در این میان، شاگردان ممتازی را به جامعه علمی و سیاسی کشور تقدیم داشته است. او پس از فراگیری یک دوره کامل اصول، به تدریس چند دوره «رسائل» شیخ انصاری، مقداری از «مکاسب» و «شرح تجرید الاعتقاد»، «بدایةالحکمه» و «نهایة الحکمه» و بخشی از «اسفار و عرشیه» نائل آمد. با پیروزی انقلاب اسلامی و کم شدن حجم مسئولیتها، در سال ۱۳۶۲ به تدریس درس خارج اصول پرداخت که هم اکنون به تدریس دوره سوم آن اشتغال دارد. تدریس بحث معاملات «تحریرالوسیله» حضرت امام خمینی(ره)، کتاب قضا و شهادات و عمده حدود و مسائل مستحدثه در قالب درس خارج فقه از دیگر برنامههای درسی او برای پرورش طلاب جوان و طالب اجتهاد بوده است او هم اینک به تدریس مبحث حکومت اسلامی نیز مشغول است.
از آیةالله مؤمن، آثار فراوانی در مطبوعات به چاپ رسیده است. همچنین او در زمینه علوم اسلامی کتب شایان توجهی به جامعه علمی کشور تقدیم کرده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱ـ تقریرات درسهای اصول، مکاسب محرمه و بیع حضرت امام خمینی(ره) با حواشی معظم له بر آن؛
۲ـ تقریرات درس مرحوم آیت الله محقق داماد در مبحث صوم و صلات؛
۳ـ یک دوره کامل اصول فقه استدلالی با نام «تسدید الاصول»؛
۴ـ ده رساله فقهی در موضوعات و مسائل مستحدثه با نام «کلمات سدیده»؛
۵ـ ولایت امام و پیامبر(ص) بر امر قانونگذاری کلی؛
۶ـ ولایت امام و پیامبر(ص) بر جامعه اسلامی؛
۷ـ حاشیه بر اسفار و شواهد الربوبیّه.
از دیگر فعالیتهای علمی و فرهنگی ایشان میتوان از تدوین و تنظیم آیین نامههای داخلی شورای مدیریت حوزه علمیه قم یاد کرد که در دوره تصدی ایشان انجام گرفت و هم اکنون با همت مسئولان آن مرکز سیر تکاملی خویش را میپیماید.
فعالیتهای سیاسی:
دفتر زندگانی آیت الله محمد مومن، پیش و پس از انقلاب، سرشار از مبارزه و هدایتهای سیاسی است. در حدود سال ۱۳۴۳ در مجلس آن روز، لایحه کاپیتولاسیون مطرح شد. به دنبال این قضیه، امام خمینی(ره) در نطقهای آتشین خود، ضمن محکوم کردن این مسأله، همه مسلمانان و علمای اسلام را به مبارزه با آن دعوت کردند. رژیم شاه که از افشاگریهای امام خمینی(ره) میهراسید او را دستگیر و پس از دو ماه آن بزرگوار را در منزلی در قیطریه تهران محصور و ممنوع الملاقات میکند در اواخر سال ۱۳۴۲ به قصد زیارت عتبات عالیات و حضور در درس خارج علماء نجف اشرف به عراق مشرف شد و نزدیک ۶ ماه این سفر به طول انجامید پس از آن در مرداد ماه ۱۳۴۳ به ایران مراجعت میکردند. به دنبال دستگیری مجدد حضرت امام (ره) و تبعید به ترکیه، آیت الله مؤمن به عنوان سفر زیارتی قصد تشرف به نجف اشرف داشت را که مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری از او خواست تا پیامی را به «آیت الله سید محسن حکیم» ابلاغ نماید. قرار بود آیتالله مؤمن این پیام را از طریق امام موسی صدر(ره) یا حاج شیخ نصرالله خلخالی(ره) به سمع آیتالله حکیم برساند. پیام این بود که هم اکنون، حاج آقا روحالله (امام خمینی) در صف مراجع تقلیدند و دستگیری و تبعید ایشان، در واقع، توهین به مرجعیت شیعه خواهد بود. از این رو، لازم است آیةت الله سید محسن حکیم، نسبت به این مسأله واکنش نشان داده، خواستار بازگشت ایشان و رفع تبعید معظم له شوند.
از فعالیتهای دیگر که در کارنامه مبارزاتی آیت الله مؤمن میدرخشد، رساندن مفاد نامه تعدادی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مبنی بر اعلام مرجعیت امام خمینی(ره) به دست امام خمینی(ره) بود. مفاد این نامه را آیتالله مومن، در نجف اشرف به محضر امام(ره) تقدیم کرد. امام خمینی(ره) که همیشه از قبول مرجعیت و عناوینی این گونه سرباز میزد، ابتدا بدان اعتراض میکند. آیةالله مومن با بیان وضعیت حساس آن دوره، جنبههای سیاسی و مبارزاتی این تصمیم را خدمت امام(ره) عرض میکند و به ایشان عرض میکند علت تصمیم اعضاء جامعه مدرسین مبنی بر اعلام مرجعیت این است که آنها تنها حضرتعالی را برای مقابله با رژیم فاسد شاه صالح میدانند از این رو وظیفه خود دانستند تا حضرتعالی را به عنوان مرجع تقلید معرفی کنند. بدین گونه امام(ره) در برابر این اعلام مرجعیت، سکوت میفرماید.
حضور او در جلسات جامعه مدرسین، در پیش از انقلاب، و پیگیری مصوبات و بیانیههای آن از فعالیتهای درخشان او است که سرانجام به دستگیری و تبعید او در سال ۱۳۵۳ منجر شد. او به سه سال اقامت اجباری در شهداد کرمان محکوم شد که پس از گذراندن هفت یا هشت ماه اقامت در شهداد بقیه مدت را در تویسرکان به تبعید گذراند اما تبعید او باعث نشد که افشاگریها و مبارزات سیاسی او پایان یابد؛ بلکه در آنجا نیز با بیان احکام اسلامی و در لابلای آن، مسائل مهم انقلاب، ماهیت رژیم شاه را بر مردم آشکار میکردند و آنها را به تقلید و پیروی از مرجعیت شیعه، به ویژه امام خمینی(ره)، که در آن زمان پرچمدار مبارزه بود، دعوت میکردند.
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، فعالیتهای آیت الله مؤمن در قالب مسئولیتهای اجرایی و روشنگریهای درسی و اخلاقی ادامه یافت. مهمترین مسئولیتهای او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
۱ـ مسئولیت انتخاب و اعزام قضات شرع دادگاههای انقلاب در سراسر کشور به دستور حضرت امام خمینی(ره)؛
۲ـ ریاست دادگاه عالی انقلاب اسلامی؛
۳ـ عضویت شورای عالی قضایی؛
۴ـ عضویت در شورای نگهبان با حکم امام خمینی(ره) در سال ۱۳۶۲ و ابقاء در آن مسئولیت با حکم مقام معظم رهبری؛
۵ـ مدیریت حوزه علمیه قم و عضویت در شورای عالی سیاستگذاری حوزه علمیه قم از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۴ و نیز عضویت در دوره چهارم شورای عالی حوزه علمیه قم ؛
۶ـ نمایندگی در دورة اول و دوم مجلس خبرگان رهبری از طرف مردم سمنان و در دوره سوم، چهارم و پنجم به نمایندگی از مردم قم؛
۷ـ ریاست مجمع فقه اهل بیت (ع).
آیةالله مؤمن تا اواخر عمر به تدریس در حوزه علمیه قم اشتغال داشت و در مکتب اجتهاد و فقهاهت، شاگردان مفیدی را به عالم اسلام تقدیم کرد.
آیتالله محمد مومن امشب پس از یک دوره بیماری درگذشت.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
ارسال دیدگاه