در گفتوگوی تفضیلی با پانا
ابوالفتح: هرچه که قرار بود به واسطه تحریمها اتفاق بیفتد تا کنون افتاده است
آمریکاییها بین قطع کامل دسترسی ایران به سوئیفت و خطر شکل گرفتن نظام پولی مستقل از دلار گرفتار شدهاند
تهران (پانا) - یک کارشناس مسائل آمریکا معتقد است همانطور که آمریکایی ها طی ۴۰ سال اخیر هنر تحریم را یاد گرفتهاند جمهوری اسلامی ایران نیز هنر دور زدن تحریمها را یادگرفته است البته شاید این دور زدن تحریمها هزینههایی برای ایران داشته باشد اما می تواند تا حد زیادی تحریمها را بی اثر کند.
۱۳ آبان (۴ نوامبر) همان روزی است که کاخ سفید از زمان خروج از برجام از ماه می برایش روزشماری میکرد، روزی که قرار بود صادرات نفت ایران به صفر برسد و اقتصادش زمینگیر شود. امروز همان ۴ نوامبر است و دولت دونالد ترامپ بر خلاف همه ادعاها تنها چند روز مانده به روز طلاییاش ناچار شد به هشت کشور معافیت تحریم بدهد، اقتصاد ایران پا برجاست، اروپا متحد دیرینه آمریکا در حال راهاندازی کانال ویژه مالی برای ایران و دور زدن تحریمهای آمریکاست و هر چند تحریم حتما فشارها بر مردم ایران را چند برابر میکند، نکته روشن آن است که روزشمار آمریکا برای ۱۳ آبان به نتیجه نرسید.
در همین راستا امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا، درباره امروز میگوید هر آنچه قرار بود اتفاق بیفتد اتفاق افتاده است و تحریمها بیشتر فشار روانی دارد. او معتقد است که SPV (کانال ویژه مالی اروپا) میتواند تا حدی مشکلات ارتباط بانکی ایران را حل کند.
گفتوگوی پانا با ابوالفتح درباره تحریم آمریکا، اقدامات اروپا و آینده برجام بخوانید:
در روزهای اخیرتلاش بسیار مضاعفی برای نمایش اثر گذاری دور دوم تحریمها از سوی آمریکا انجام شده است از جمله روزشمار در سایت وزارت امور خارجه آمریکا تا توئیت شخص ترامپ اما در عمل با وجود همه این فضاسازیها آمریکا ناچار شد به هشت کشور برای تحریم نفت ایران معافیت بدهد. فکر میکنید آیا واقعاً ۱۳ آبان همان روزی است که آمریکا ترسیم میکند یعنی روزی که قرار است اقتصاد ایران از آن به بعد زمینگیر شود؟
ایالات متحده زمانی که از برجام خارج شد به خصوص در چند ماه اخیر تمام فشار خود را وارد کرد تا صادرات نفت ایران را کاهش دهد و ارتباط بانکی ایران را قطع کند و با ارعاب و تهدید شرکتهای خارجی را ترغیب کرد تا از بازار ایران خارج شوند. به عبارت دیگر هرچه که قرار بود به واسطه تحریمها برای اقتصاد ایران اتفاق بیفتد تا کنون اتفاق افتاده است یعنی آن تعداد شرکتهایی که قرار بود از ایران خارج شوند رفتهاند و کشورهایی که قرار بود خرید نفت خود از ایران را کاهش دهند خرید خود را کاهش دادند و بانکهایی که قرار بود روابط خود را قطع کنند ارتباط خود را با ایران قطع کردهاند یا اعلام کردهاند که در زمان مقرر ارتباط خود را با ایران قطع خواهند کرد.
روز ۱۳ آبان و پس از آن اتفاق خاصی نمیافتد بلکه زمان آغاز روندی است که آمریکاییها از قبل اعلام کرده بودند و در همین مدت جمهوری اسلامی ایران متناسب با وضع جدید تدابیری را اندیشیده است و وضع اقتصاد داخلی را با این تحریمها منطبق کرده است، نحوه دسترسی به منابع ارزی و مالی را مشخص کرده و حتی قراردادهایی که با طرفهای خارجی در زمینه نفت منعقد کرده است این وضعیت اقتصادی را مد نظر قرار داده و مذاکرات با اروپاییها هم ادامه دارد.
تنها تاثیر این تحریمها تاثیر روانی است و آمریکاییها امیدوارند این تاثیر روانی در روز ۱۳ آبان اعمال کنند. البته معافیتی که برای هشت کشور اعلام کردند همان تاثیر روانی را کاهش میدهد. حداقل تا شش ماه آینده این هشت کشور حجم قابل توجهی از نفت ایران را خریداری میکنند. آمریکاییها اعلام کردهاند که ارزهای بینالمللی یعنی دلار و یورو در اختیار ایران قرار نگیرد بلکه این خرید و فروش با ارزهای محلی صورت گیرد که با همین ارزهای محلی میتوان بسیاری از کالاهای اساسی مورد نیاز را خریداری کرد.
طرفهای تجاری ایران نیز همین هشت کشور یعنی ژاپن، کرهجنوبی، ترکیه و ... هستند که عمده وارادات کشور را هم میتوان از همین کشورها تامین کرد و عمده صادرات ایران نیز از محل صادرات نفت به کشورهای دیگر است. بنابراین اتفاق تازهای قرار نیست رخ دهد و هرآنچه که لازم بود اتفاق بیفتد افتاده است.
اروپا در مدتی که آمریکا از برجام خارج شد تلاش کرده که نقش خود را در حفظ برجام به شکل ویژه ابفا کند. در حالی که رسانههای آمریکایی در رزوهای اخیر تلاش میکردند اقدام اروپا به ویژه در زمینه SPV را بینتیجه نشان دهند کشورهای اروپایی در بیانیهای بار دیگر خروج آمریکا و تحریمها را محکوم و اعلام کردند که SPV تا هفته آینده اجرایی میشود؛ اول اینکه اروپا را در این مسیر چقدر مصمم میبینید و فکر میکنید اروپا تا چه اندازه به لحاظ روانی میتواند فشار آمریکا را کاهش دهد؟
وقتی میخواهیم در مورد اروپا صحبت کنیم باید بین نهادهای اروپایی و دولتهای ملی و بخش خصوصی اروپا تفکیک قائل شویم. نهادها و دولتهای اروپایی قویا عزم خود را برای باقی ماندن در برجام اعلام کردند و در بالاترین سطح تصمیم آمریکا برای خروج از برجام را محکوم و اعلام کردهاند که همکاریهای خود را با ایران ادامه میدهند و در تلاش هستند مکانیسمی را طراحی و اجرا کنند که به موجب آن بتوانند ارتباط بانکی خود را با ایران حفظ کنند.
تجربهای به این شکل برای اولین بار است که به اجرا گذاشته میشود و به همین دلیل ممکن است رسیدن به وضع مطلوب زمانبر باشد. این روند حتما نیاز به آزمون و خطا دارد بنابراین هر آنچه که لازم بود به لحاظ سیاسی اروپاییها انجام بدهند را انجام دادهاند.
فکر میکنید SPV در بیاثر کردن تحریم آمریکا چقدر موثر است؟
البته تضمینها به این معنا نیست تصمیمهایی که در نهادهای حاکمیتی اروپا گرفته میشود از سوی شرکتهای خصوصی نیز مورد تبعیت قرار گیرد. به دلیل آنکه تضمینها و تاکیدات نهادهای حاکمیتی اروپایی نتوانسته است اعتماد خاطر به شرکتهای خصوصی بدهد از بازار ایران خارج شدند. اگر مدتی بگذرد و مشخص شود که ایران میتواند به آسانی نفت خود را بفروشد و به منابع مالی خود دسترسی داشته باشد و آمریکاییها نتوانند به آن اندازهای که تهدید کردند تهدیدهای خود را عملی کنند به نوعی این اطمینان خاطر میتواند زمینهای باشد که به تدریج سطح همکاریها با شرکتهایی که از ایران رفتهاند برقرار شود یا به صورت غیر رسمی این همکاریها شکل گیرد.
متاسفانه بر اساس واقعیتهای تلخ نظام بینالملل شرکتهای اروپایی در داخل ایران نماندند و یکی از نکات تلخ SPV این است که صدور بیانیه از سوی نهادها و دولتهای اروپایی برای ایجاد یک فضای امن اقتصادی برای شرکتهای خصوصی اروپایی کفایت نمیکند و انتظارات آنها را برآورده نمیکند. آنچه برای ایران مهم است این است که همکاریهای مالی و اقتصادی بین ایران و شرکتهای اروپایی ادامه داشته باشد که در حال حاضر اتفاق نیافتاده است.
هرچند آمریکاییها مدعی شدهاند که تحریمهای دارویی و مواد غذایی و کالاهای اساسی شامل تحریمهای کنونی نمیشود،در عمل به همان دلیلی که شرکتها نمیتوانند تضمین ها را بپذیرند این چنین نیست و در دادگاه لاهه نیز این امر مورد تأکید قرار گرفت که عملا کالاهای اساسی در گروه تحریمی قرار میگیرند. فکر میکنید جدای از SPV اروپا برای تحریم کالاهای اساسی ایران چه اقداماتی را میتواند انجام دهد و آیا تضمین دادن به شرکتها و بانکها میتواند در این زمینه مفید باشد یا خیر؟
احتمالا تا زمانی که تحریمها اعمال نشود نمیتوان حدس زد که چه اتفاقی میافتد. آمریکاییها اکنون گفتهاند که ما دسترسی به خرید کالاهای اساسی نظیر مواد غذایی و دارویی را قطع نمیکنیم اما اگر اصرار آنها برای از بین بردن ارتباط ایران با نظام بانکی محقق شود حتما تاثیر منفی بر روی تامین غذا و دارو دارد و این همان اتفاقی است که قبلا نیز افتاد و نقض تمام قوانین بینالمللی، حقوق بشر، معاهدات مودت و حکم دیوان بینالمللی صورت میگیرد.
آمریکاییها معتقدند که چنین قصدی ندارند و باید منتظر ماند و دید تحریمها تا چه میزان بر خرید دارو و مواد غذایی تاثیر میگذارد البته صادرات نفتی بسیار زیادی به هشت کشور مانند چین، هند، ژاپن، کرهجنوبی و ترکیه داریم که میتوانیم از طریق ارز حاصل از آن دارو و مواد غذایی را وارد کنیم. چین نیز ابراز علاقه کرده است که در منطقه آزاد چابهار وارد تولید مشترک دارو شود که این اقدامها همه کمک حال کشور است اما تا زمانی که تحریمها اجرا نشود چیزی مشخص نیست، یعنی از ۱۴ آبان شاهد آن خواهیم بود. وقتی تحریمها در این روز آغاز شد تازه میتوان ارزیابی کرد نیازهای دارویی، موادغذایی و مسائل انساندوستانه تاثیر میگذارد یا صرفا تهدیدی از سوی آمریکا بوده که آنها در این زمینه هم ناچار به مصالحه خواهند شد.
سوئیفت یکی مواردی است که آمریکا تلاش زیادی کرد تا ایران را از آن حذف کند اما موفق نشد. حفظ سوئیفت تا چه حد میتواند آمریکا را از اعمال «سختترین تحریمها» علیه ایران منع کند؟
اجماع نظری در این زمینه وجود دارد که برقراری ارتباط یک کشور با نظام بانکی که شامل نقل و انتقال وجوه ارزی به حسابهای آن کشور است میتواند نیازهای آن کشور را برای خرید و فروش تامین کند. البته بهرهبرداری از شبکه سوئیفت برای ایران تقریبا امکانپذیر نیست اما آنچه اتفاق افتاده این است که آمریکاییها بین قطع کامل دسترسی ایران به سوئیفت و خطر شکل گرفتن نظام پولی مستقل از دلار گرفتار شدهاند و نگران هستند اگر فشار خود به سوئیفت را به قدری افزایش دهند که امکان ارتباط ایران با نظام بانکی به خصوص اروپا قطع شود اروپاییها چارهای جز این نداشته باشند که به سمت سوئیفت اروپایی پیش بروند که اقداماتی مشابه از سوی روسها و چینیها نیز در این زمینه شکل گرفته است و پیوند این سه سوئیفت باعث ایجاد یک فضای میشود که برابری آن با نظامی است که آمریکا بر آن حاکم است. از این جهت امریکاییها در تلاش هستند مانند قضیه نفت تعادلی بین اعمال فشار حداکثری به ایران و ساختار نظام بینالملل ایجاد کنند.
البته آمریکا امیدوار است با تهدید مقامات ارشد سوئیفت و اینکه آنها به آمریکا ممنوعالورود شوند یا مورد تحریم قرار گیرند شبکه سوئیفت ایران را تحریم کند و نیازی به مداخله مستقیم نباشد اما در هر حال باید منتظر باشیم و ببینیم آن مکانیسمی که اروپایی تعریف میکنند و گفته میشود میتواند انتظارات ایران را برآورده کند به کجا میرسد.
در مورد نفت عقبنشینی آمریکا محرز و مشخص شد آن ایده به صفر رساندن صادرات نفت ایران ادعایی بیش نبوده است. آنها به جایی رسیدند که برای هشت کشور معافیت در نظر گرفتند اما درمورد سوئیفت و ارتباط بانکی به نظر میرسد که فشار آمریکاییها موثرتر بوده است و توانستهاند تا جایی پیش بروند که امکان قطع دسترسی ایران به سوئیفت فراهم شود البته باید این نکته را در نظر بگیریم همانقدر که آمریکاییها در طول این ۴۰ سال در تحریم تسلط پیدا کردند جمهوری اسلامی ایران هم هنر دور زدن تحریمها را فرا گرفته است و حتما مکانیسمهایی را در نظر دارد که دور از دخالتها و اعمال فشار آمریکاییها به طرق مختلف از طریق شبکه غیرمستقیم دسترسی به نظام بانکی را پیدا کند. البتهاین اقدام هزینههایی برای ایران دارد اما آنطور هم نیست که ایران هیچ امکانی برای دور زدن تحریمها نداشته باشد.
رفتار ترامپ به عنوان رئیسجمهوری آمریکا از نظر روانی باعث هجمههای بیناللملی شده است آیا همین رفتار باعث کاهش تاثیر روانی تحریمها نمیشود؟
شخصیت ترامپ همین است و در فضای اجتماعی و رسانهای بسیار دستمایه طنز شده است اما نمیتوان گفت که رفتار او باعث شدت یا ضعف تحریمها میشود. به هرحال ترامپ بعد از آن همه تهدید و خط و نشانها و حتی جان بولتون (مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ) با این ادعا که قصد دارند اقتصاد ایران را «مچاله» کنند ناچار شدند معافیت هشت کشور را برای خرید نفت از ایران بپذیرند و ایران روزانه میتواند ۸۰۰ هزار بشکه نفت بفروشد.
آمریکا مجبور است به چنین اقداماتی دست بزند زیرا نزدیک انتخابات پارلمان است و باید خود را یک فرد قدرتمند و پیروز نمایش دهد. حتی اگر دنیا هم باور نکند حامیان متعصب او در داخل آمریکا حضور دارند که از این اقدامات خوشحال و خشنود میشوند و بر خود میبالند که یک رئیسجمهوری قوی دارند و به حزب او در انتخابات رای میدهند. این اقدامات ترامپ بیشتر مصرف داخلی دارد برای اینکه نشان بدهد که در ضعف نیست و دست بالا دارد اما به هر حال اعطای معافیت به این هشت کشور نشاندهنده عقب نشینی آشکار آمریکا در این حوزه است.
ارسال دیدگاه