سید حسین موسویان*
بعید است تحریمهای جدید بتواند واشنگتن را به اهدافش نزدیک کند
تحولات منطقه و رویکرد اروپا به نفع یکجانبهگرایی ترامپ نیست و بعید است تحریمهای جدید با افزایش تنشهای خاورمیانه، واشنگتن را در دستیابی به اهدافش ضد ایران نزدیکتر کند.
دور جدید تحریمهای ضد ایرانی آمریکا ۱۳ آبان ماه (۴ نوامبر) به اجرا در میآید، این تحریم ها پس از برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به «برجام» تخفیف پیدا کردند.
اهداف ترامپ از بازگرداندن تحریمها آسیب رساندن به اقتصاد ، مهار حضور و درگیری منطقه ای تهران در سوریه، عراق و یمن و تغییر حکومت ایران؛ گرچه واشنگتن این را انکار میکند، اهداف اساسی کاخ سفید از بازگرداندن تحریمها است.
موضع رسمی واشنگتن این است که با افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی، ایران را بار دیگر پای میز مذاکره بکشاند تا توافق جدیدی را جایگزین برجام کند که نام ترامپ را یدک بکشد.
حداقل ۵ دلیل وجود دارد که استراتژی ترامپ شکست خواهد خورد که به شرح زیر است :
۱- ایالات متحده تلاش می کند صادرات نفت ایران را به صفر برساند اما مشخص شده است که این کار در عمل غیرممکن است چرا که هیچ جایگزین مناسب و قابل دوامی برای صادرات روزانه دو نیم میلیون بشکه نفت ایران وجود ندارد.
عربستان و متحدانش پیش از این ادعا کرده بودند که برای جبران هرگونه کمبود نفت آمادهاند اما کارشناسان اعتقاد دارند که آنها ظرفیت جبران کامل نبود نفت ایران را در بازارهای جهانی ندارند.
از ماه می (اردیبهشت ماه) و خروج ترامپ از برجام، صادرات نفت ایران روزانه یک و نیم میلیون بشکه کاهش یافت و بهای سبد نفتی «اوپک» (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) افزایش یافت و به ۷۶ دلار رسید.
اگر پیش بینی ها مبنی بر تداوم این افزایش تا بشکه ای ۱۰۰ دلار درست باشد، در صورت کاهش صادرات نفت ایران به کمتر از یک میلیون بشکه در روز، باز هم تهران میتواند کاهش درآمد خود را جبران کند.
۲- تنشهای تجاری اخیر بین چین و آمریکا
جنگ تجاری ترامپ با چین و تحریم اقتصادی روسیه از سوی آمریکا میتواند احتمال همکاری پکن و مسکو را با آمریکا ضد ایران کاهش دهد.
علاوه بر این، کاخ سفید نمیتواند بر همکاری با اتحادیه اروپا نیز که گفتوگوهای هستهای را در سال ۲۰۰۳ با ایران آغاز کرد چندان حساب کند چرا که «برجام» برای اتحادیه اروپا به مثابه یک دستاورد قابل توجه در عرصه سیاست خارجی است.
همچنین اتحادیه اروپا به طور فزایندهای تحریمهایی از این دست را تهدیدی ضد هویت و استقلال خود می داند.
برونو لومیر، وزیر دارایی فرانسه می گوید: «نتیجه این بحران در خصوص ایران فرصتی برای اروپا خواهد بود تا استقلال نهادهای مالی خودش را داشته باشد.
به این ترتیب ما می توانیم با هر کس که می توانیم تجارت کنیم.»
در گذشته، همکاری با قدرت های بزرگ در ایجاد یک سیاست کارآمد برای ایران نقش بسیار مهمی داشت.
۳- تحریمهای آمریکا بستر را برای یک تغییر تاریخی در سیستم پولی و مالی جهانی ایجاد کرده است. چندین دهه است که دلار آمریکا بر بازار بین المللی مالی تسلط دارد اما خروج آمریکا از توافق هستهای ایران و غرب کشورهایی مانند روسیه، چین، هند و ترکیه را بر آن داشته است تا از پولهای ملی خود برای معامله با ایران استفاده کنند.
اگر اروپا در ایجاد یک نظام مالی که جدا از دلار آمریکا باشد موفق شود، سایر کشورها میتوانند از «یورو» برای تجارت با ایران استفاده کنند و این اقدام از تسلط دلار بر بازارهای جهانی خواهد کاست.
۴- سایر امضا کنندگان «برجام»، توافق هستهای ایران و غرب را «ابزاری ضد یکجانبه گرایی آمریکا» میدانند.
برجام یک توافقنامه چندجانبه است که از سوی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد پشتیبانی می شود؛ قطعنامهای که تیم ترامپ به طور یکجانبه از آن خارج شد و اکنون تلاش می کند سایر کشورهایی را که آن را اجرا می کنند، مجازات کند.
هرگونه تسلیم در برابر واشنگتن در این خصوص رویکرد کنونی آمریکا را تشدید خواهد کرد. برای جلوگیری از این امر، ایران و هم جامعه بین المللی باید برجام را به عنوان یک نیاز استراتژیک حفظ کنند.
۵- ژاپن و اتحادیه اروپا که متحدان قدرتمند آمریکا هستند، همچنان از برجام حمایت میکنند.
فقط تعدادی از متحدان منطقه ای مانند عربستان سعودی و امارات عربی متحده و اسرائیل از تصمیم ترامپ برای خروج از برجام حمایت کردهاند. سایر بازیگران مهم منطقهای مانند ترکیه، عمان و عراق همچنان از توافق حمایت میکنند.
در عین حال، تحولات سایر بحرانهای منطقه نیز به نفع آمریکا و متحدانش نیست مثلا بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه که مورد حمایت ایران و روسیه است در حال پیروزی در جنگ است؛ آمریکا در جنگ افغانستان شکست خورده ، عربستان در جنگ یمن پیروز نبوده و قطر بر محاصره اقتصادی که سعودیها راهبری آن را بر عهده گرفته بودند، غلبه کرده است. این تحولات، راه تهران را برای دور زدن تحریمهایی که واشنگتن تحمیل میکند، هموار خواهد کرد.
ایالات متحده طی ۶ دهه اخیر قدرت مسلط منطقه بوده است اما اکنون شاید وضع به گونهای دیگر رقم بخورد زیرا رویکرد یکجانبه گرایانه ترامپ و آینده برجام میتواند با ایجاد شکاف بین متحدان اروپایی و نزدیکتر کردن کشورهایی مانند ایران، ترکیه و عراق به یکدیگر، محاسبات پیشین را تغییر دهد.
علاوه بر این، برجام راه برای سایر قدرتهای جهان به خصوص اروپا، چین، روسیه و هند را هموار کرده تا از توافقنامههای بین المللی بدون ایالات متحده محافظت کنند. مسائل فوق در کنار خروج آمریکا از برجام، این پتاسیل را ایجاد کرده تا سیاست قدرت بین الملل تغییر کند و از نظامی که آمریکا راهبری آن را بر عهده دارد به نظامی چند قطبی تبدیل شود که در آن بازیگران منطقهای نقش اساسیتری ایفا میکنند.
در چنین وضعی، دور بعدی تحریمها ضد ایران، احتمالا، تنشهای خاورمیانه را تشدید خواهد کرد و بعید است واشنگتن را به دستیابی به اهدافش در خصوص ایران نزدیکتر کند.
*دیپلمات اسبق هستهای ایران
* کارشناسان امنیت خاورمیانه و سیاست هستهای در دانشگاه پرینستون آمریکا
* خبرگزاری رویترز
ارسال دیدگاه