روایت ۶ روز التهاب پس از ۱۹ سال؛ روحانی تاکنون درباره ۱۸ تیر ۷۸ چه گفته است

تهران (پانا) - یکی از روزهایی که در قلب تاریخ جمهوری ثبت شده است، ۱۸ تیر ۷۸ است، آن روزها دولت اصلاحات بر سر کار بود و حسن روحانی، دبیری شورای عالی امنیت ملی را بر عهده داشت.

کد مطلب: ۸۳۵۷۲۸
لینک کوتاه کپی شد
روایت 6 روز التهاب پس از 19 سال؛ روحانی تاکنون درباره 18 تیر 78 چه گفته است

سیدمیلاد علوی - اتفاقات آن روز هموراه محل مناظره و بحث‌هایی بوده است اما در دوره‌های اخیر انتخابات ریاست‌جمهوری از دل مناظره‌های نامزدها برخی اخبار پشت پرده‌اش نمایان شده، هرچند بسیاری از ابعادش نیز همچنان در ابهام مانده است. در جریان مناظره‌های انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ نیز یکی از تعیین‌کننده‌ترین مسائل و گفتارهای پیش آمده در مورد همین رویداد و اتقاهات بعدی‌اش بود.

آنچه در روزهای انتخابات مطرح شد و البته برخی از موضوعات مربوط به گذشته دستاویزی شد تا امروز برخی حسن روحانی را درباره حوادث آن سال‌ها مورد انتقاد قرار دهند. روحانی همواره در سطح تصمیم‌گیری کشور از جنگ تحمیلی تا دبیری شواری عالی امنیت ملی و سرپرستی مذاکرات هسته‌ایحضور داشته است و به همین دلیل و البته حضور طولانی مدت او در مجلس (پنج دوره)، مجلس خبرگان و ریاست‌جمهوری از جمله حاملان اسرار نظام محسوب می‌شود.

مروری بر آنچه رئیس‌جمهوری کشورمان از روزهای نیمه تیر ۱۳۷۸ تا امروز درباره حوادث کوی دانشگاه گفته است می تواند پاسخی برای بسیاری سوالات باشد.

در کوی دانشگاه چه گذشت؟

در پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی طرح اصلاح قانون مطبوعات در دست کار قرار گرفت؛ طرحی که از همان ابتدا با مخالفت‌های بسیاری از سوی روزنامه‌های اصلاح‌طلب و نزدیک به جریان اصلاحات در آن زمان مواجه شد. اما به دنبال توقیف روزنامه سلام به مدیرمسئولی آیت‌الله سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها، عضو مجمع روحانیون مبارز، در تیر ۷۸ که به دلیل انتشار مطلبی درباره خاستگاه تغییرات در قانون مطبوعات و ارتباط دادن آن با عامل قتل‌های زنجیره‌ای صورت گرفت، اعتراض‌ها جنبه خیابانی و دانشجویی به خود گرفت.

پانزدهم تیر روزنامه سلام بسته شد و شامگاه هفدهم تیر شماری از دانشجویان به نشانه اعتراض در کوی دانشگاه تهران دست به اعترض زدند. اعترض‌ها از ساعت ۹ شب شروع و در ۱۸ تیر به درگیری کشیده شد.

به جز ماجرای اصلی که سبب توقیف سلام شد، در پرونده این روزنامه نام چهار شاکی دیگر نیز به چشم می‌خورد:‌ محمود احمدی‌نژاد، کامران دانشجو، حمیدرضا ترقی و مهدی‌رضا درویش‌زاده.

ترقی بعدها به خبرگزاری فارس درباره ماجرای شکایت از روزنامه سلام می‌گوبد: «محکومیت رهبر و محوریت پشت پرده اصلاحات به پنج سال فعالیت نداشتن سیاسی و مطبوعاتی، جریان اصلاحات را خلع سلاح کرد و تمام نقشه‌هایی را که برای او و جریان اصلاحات طراحی کرده بودند نقش بر آب ساخت.»

با این حال آنچه به اعتراضات پس از توقیف روزنامه سلام، سمت‌ و سوی دیگری داد نحوه برخورد با معترضان بود. ورود نیروی انتظامی به کوی دانشگاه و حضور عده‌ای در ماجرا که آن زمان گروه فشار یا لباس شخصی‌ها خوانده می‌شدند، روند حوادث را به صورتی غیرعادی رقم زد و اعتراض دانشجویی را به موضوعی با ابعاد امنیتی گسترده تبدیل کرد.

سه روایت و یک تفاوت

بعدها حسین الله‌کرم از اعضای سابق انصار حزب‌الله، در مصاحبه‌ای که با ماهنامه نسیم بیداری داشت در‌این‌باره گفته است: «در پارادایم شما، الله‌کرم‌ها تا زمانی ارزش دارند که آماده باشند روی میدان مین بروند، تا زمانی به آنها علاقه دارید که در جبهه‌ها از منافع شما دفاع کنند... شما سؤال کردید آیا الله‌کرم جزء گروه فشار حمله‌کننده به کوی دانشگاه بوده است یا نه؟ من هم گفتم شورای امنیت آقای خاتمی ‌این مسائل را (از) الله‌کرم فاکتور گرفته...».

مسعود ده‌نمکی نیز که در ۱۸ تیر ۷۸ هنوز فیلمساز نبود و با عنوان‌های دیگری شناخته می‌شد در گفت‌وگویی با نشریه‌ای به نام «جبهه» می‌گوید: «اصل ورود نیرو به درون محوطه دانشگاه اشتباه بود اما اینکه درون محوطه دانشگاه چه گذشته است، من به‌عنوان یک خبرنگار شاهد عینی بودم. سیستم ارتباطی یا بی‌سیم یا تلفن‌های همراه یقینا و مسلما بین گروه‌های دانشجویی برقرار بوده چون به راحتی با همدیگر ارتباط داشتند... وقتی مطمئن شدم که جریانی به نام حزب‌الله و گروه‌های شناخته‌شده حزب‌الله در برنامه امروز حضور ندارد، محوطه دانشگاه را ترک کرده و راهی نماز‌جمعه شدم. اما بعد از نماز‌جمعه خبر رسید که هنوز آشوب‌ها فروکش نکرده است. شایعه‌های اولیه‌ای مبنی بر کشته‌شدن چندین نفر، در بین دانشجویان پیچید ولی آن‌طور که بنده مشاهده کردم اگر قرار بود کسی کشته شود، باید از نیروهای انتظامی کشته می‌شد نه از آنها... من معتقدم و یقین دارم که حزب‌الله نه در شروع این بحران نقشی داشته و نه در ادامه آن، فقط مهم‌ترین نقشی که حزب‌الله ایفا کرد، در سرکوب فاز دوم بحران بود؛ یعنی اگر حزب‌الله نبود، هیچ جایی برای این حضرات از چپ چپ گرفته تا راست راست نبود. اگر بحران فراگیر می‌شد و بعد ملی پیدا می‌کرد، اولین کسانی که بر چوبه‌ دار می‌رفتند، امثال همین سعید‌حجاریان‌ها و عبدالله‌نوری‌ها بودند. من مطمئن هستم روزی غضب الهی گریبان امثال عبدالله نوری و سعید حجاریان‌ها را خواهد گرفت. آن هم به خاطر این همه فحاشی و اهانت‌هایی که نسبت به بچه‌های حزب‌اللهی که مظلومانه انقلاب را در این شرایط حفظ کردند، روا داشتند.»

اما علیرضا زاکانی که در آن روزها در بسیج دانشجویی دانشگاه تهران بود آنچه ده‌نمکی و الله کرم می‌گویند را تأیید نمی‌کند و به تسنیم می‌گوید: ««یادم است یکی از دوستان خیلی انقلابی داشت از این نرده‎ها بالا می‎رفت، من گرفتم و و او را پایین کشیدم و گفتم کجا می‌روی؟ برگشت و نگاهی به من کرد و گفت تو زاکانی زمان جنگ نیستی، تو استحاله شدی و می‌ترسی، گفتم من نمی‎ترسم و البته روش تو را نیز نادرست می‌دانم. این روش کمکی به حل موضوع نمی‎کند، شما دارید آتش را روشن می‎کنید. مثلا در روز و شب نوزدهم بود که درگیری‎ها خیلی سنگین شد، بنده از کوی بیرون آمدم و بین این جمعیت و نیروی انتظامی قرار گرفتم که جمعیتی که بسیاری از آنها نقاب داشتند ریختند سر بنده و بنده خیلی محکم به آنها گفتم که دارید اشتباه می‎کنید و این‌طوری اسباب یک تنش می‎شوید. گفتند پس شما به آنها بگویید که به ما حمله نکنند، گفتم چشم؛ بعد همان وسط خیابان شروع به فریادکشیدن کردم که نزنید! نزنید! و آمدم پایین بین جمع نیروهای انتظامی و در آنجا گفت‌وگویی با فرمانده نیروی انتظامی، یعنی آقای نظری و دیگر فرماندهان داشتم».

زاکانی در جای دیگری از این مصاحبه می‌گوید که ورود نیروی انتظامی به کوی اشتباه بود.

او می‌گوید: «...نیروی انتظامی آمد و یک اشتباه بزرگی کرد و وارد کوی شد و در ورودش هم رعایت یک حرکت منطقی را نکرد... . حتما نیروی انتظامی مقصر بود. نکته سوم اینکه اتفاقات تلخ بعد از ورود نیروی انتظامی مستمسکی قرار گرفت برای یک دروغ‎گویی بزرگ‌تر و یک فتنه و یک خلاف‎گویی به جامعه دانشجویی و ایجاد یک سلسله‌ تنش‎ها در دانشگاه‎های مختلف و سپس کشاندن آن در سطح جامعه.»

روحانی در ۷۸ چه گفت؟

بیست و سوم تیرماه ۷۸ پس از گذشت چند روز از اعتراضات و درگیری‌هایی که دیگر از محیط دانشگاه خارج شده بود و غیر از دانشجویان کسان دیگری با اهدافی بیگانه با خواست دانشجویان خود را وارد ماجرا کرده بودند، راهپمیایی در حمایت از نظام برگزار شد. حسن روحانی که آن روزها دبیری شورای عالی امنیت ملی را برعهده داشت، سخنران این راپیمایی در تهران بود.

روحانی در آن سخرانی گفت: «...دشمنان به کمین نشسته، دشمنان فرصت‌طلب که نه ربطی به دانشگاه دارند و نه ارتباطی به دانشجویان عزیز دارند، در کنار حرکت دانشجویی، می‌خواستند سوءاستفاده کنند و متأسفانه موفق به سوءاستفاده هم شدند. افراد شرور، افراد وابسته به گروهک‌های سیاسی ورشکسته و منزوی در جامعه ما، مزدوران و وابستگان به قدرت‌های خارجی از این فرصت خواستند سوء‌استفاده کنند، البته این گروهک‌ها ماه‌ها در انتظار یک فرصت مناسب بودند و فکر کردند این مقطع فرصت مناسبی برای اهداف شوم و پلید آنهاست.

یک حادثه تلخی که با حرکت این عناصر فاسد رخ داد، حرمت‌‌شکنی بود... لازم می‌دانم از نیروی انتظامی به خاطر تلاش‌های شبانه‌روزی‌اش در این چند روز، از نیروی عزیز و قهرمان بسیج و همچنین پرسنل بیدار وزارت اطلاعات تشکر، سپاسگزاری و قدردانی نمایم که تلاش و فعالیت فوق‌العاده‌ای در این چند روز داشته‌اند. از دانشجویان عزیزمان تشکر می‌کنم که با دقت و سرعت، حساب خودشان را از این عناصر مفسد جدا کردند و به خوبی هوشیاری و آگاهی خود را در این مقطع حساس نشان دادند...».

خودکشی به سبک قالیباف

درباره حوادث ۱۸ تیر سال ۷۸ و حواشی آن هنوز بسیاری از ابهام‌ها پا برجاست و نتیجه تشکیل کمیته بررسی ابعاد حادثه کوی دانشگاه به درستی روشن نشد اما این ابهام‌ها ۱۴ سال بعد در جریان انتخابات سال ۹۲ و مناظره‌های انتخاباتی بین آنهایی که آن روزها در بطن ماجرا حضور داشتند تبدیل به موضوعی برای رقابت شد.

در انتخابات آن سال هیچ کاندیدایی از سوی دولت مستقر حضور نداشت بنابراین میدان مناظره‌ها، میدان ارائه برنامه بود، محمدباقر قالیباف، شهردار وقت تهران، تا مناظره سوم نیز چنین عمل کرد اما در جریان آخرین مناظره که کم‌کم پیشتازی حسن روحانی در حال مشخص شدن بود، به موضوع سال ۷۸ و حوادث کوی دانشگاه اشاره کرده و انگشت اتهام را به سمت او نشانه رفت.

قالیباف در سال ۷۸ فرمانده نیروی هوائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کشورمان بود اما به گفته خودش با توجه به وضع کشور «به کف خیابان» آمد.

او در جریان برگزاری مناظره‌های انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ زمانی که روحانی پشت تریبون رفته بود تا به سوالات سایر نامزدها پاسخ دهد به تاکید او بر آزادی اشاره کرد و گفت: «یادتان هست هرسال دانشجویان به مناسبت حوادث کوی دانشگاه برنامه و مراسم برگزار می‌کردند. بنده آن‌جا موافق این بودم که دفتر تحکیم وحدت که می‌خواهد برای ۱۸ تیر مراسم بگیرد، این کار را انجام دهد.

من خاطرم هست که جنابعالی اشاره به این می‌کردید که «بابا دنبال دردسری! ول کن! چه مجوزی بدیم!» من اصرار داشتم بگذاریم دانشجو حرفش را بزند ولی در چارچوب قانون. من خاطرم هست یکی از اعضای دفتر تحکیم وحدت که نمی‌خواهم اسمش را ببرم ولی الان خارج از کشور است، پیش من آمد، من دنبال کردم، نهایتا قرار شد اینها یک تجمع بگذارند ولی قانون تجمعات را رعایت کنند.

...در شورای امنیت کشور در وزارت کشور در سال ۸۲ اگر خاطرتان باشد در حوادث طرشت و علامه نیروی انتظامی جلوی لباس شخصی‌ها ایستاد و بنده در آن جلسه معتقد بودم افراد پشت صحنه برخی اعضا هستند نه دانشجویان و وقتی مجوز ورود را بنده گرفتم چون می دانستم برخی اعضای این جلسه پشت قضیه هستند همانجا گفتم دیگر اتفاقی نمی افتد....»

من سرهنگ نیستم

این اظهارات قالیباف خطاب به روحانی با پاسخی کوتاه اما صریح و بی‌پرده از سوی روحانی مواجه شد به طوری که بسیاری پیروزی روحانی بر قالیباف را به آن مناظره و آن پاسخ‌ها گره می‌زنند.

روحانی پاسخی به قالیباف داد که تا سال‌ها نقل محافل سیاسی و اجتماعی بود، او به قالیباف گفت: «آقای قالیباف خیلی دلم نمی‌خواست بگویم اما شما مرا ناچار کردید، آنجا بحث این بود که شما می‌گفتید دانشجویان بیایند، ما گازانبری برنامه داریم تا کار را تمام کنیم. ما می‌گفتیم راه این نیست که مجوز بدهیم بعد گازانبری آنها را دستگیر کنیم، راه این است که از ابتدا به آنها بگوییم یا مجوز نیست یا اگر هست بیایند کار خودشان را انجام دهند، تظاهرات کنند و مبدأ و انتها نیز معلوم باشد.

از این بالاتر من راجع به چند کلانتری تهران به شما گزارش دادم و گفتم وضع این طور است، شما چه جوابی به من دادید؟ من نمی‌خواهم دیگر اینجا بازگو کنم، شما به من گفتید کل افراد سالم من این تعداد هستند، عددش نیز کاملاً در ذهن من هست؛ شما برنگردید به بحث‌های آن زمان، ما حرف برای گفتن بسیار داریم، این سینه پر است از مسائل فراوان اما اینجا جای بازگو کردنش نیست. بگذارید رقابت، سالم، درست و دقیق باشد.

برنگردید به بحث‌های آن زمان، این سینه من پر است از مسائل فراوان. حرف برای گفتن زیاد داریم. بگذارید رقابتمان سالم و درست باشد. شورای عالی امنیت ملی هم مدافع اقوام بوده است. به این شورا اتهام نزنید. از ابتدای زندگی سیاسی مسیرم روشن است. هیچ‌وقت پادگانی فکر و عمل نکردم. جزو افرادی هستم که حقوق خواندم. من سرهنگ نیستم، حقوقدان هستم. حواسمان باشد چگونه حرف می‌زنیم. هرچه اطلاعات لازم باشد در ذهنم دارم که بگویم. همیشه روبروی افراطیون ایستادم و طرفدار آزادی بیان و مخالف افراط و تفریط بوده‌ام. چرا اینطوری بحث می‌کنید؟ اگر بنا به این باشد که حرف زیاد داریم برای گفتن.»

حسن روحانی همان سال در مستند انتخاباتی خود در حالی که در اتوموبیل نشسته و عمامه از سر برداشته بود، می‌گوید: «...یک کسی امروز در بحث مناظره با من صحبت می‌کرد، خوب من تکه‌هایی داشتم که اگر می‌گفتم خیلی مشکلات ایجاد می‌کرد برای او...».

شما کارتان لوله کردن بود

بازکردن مسئله کوی دانشگاه در انتخابات ۹۲ به پایان نرسید و چهار سال بعد زمانی که دوباره حسن روحانی و محمدباقر قالیباف برای انتخابات ریاست‌جمهوری رو در روی هم قرار گرفتند بار دیگر پای جریان‌های تیر ۸۷ به میدان مناظره باز شد.

قالیباف بازهم با استناد به رخدادهای آن سال به روحانی تاخت تا شاید کسب امتیاز کند. او که در آن سال در نهایت به نفع سید ابراهیم رئیسی، دیگر کاندیدای جناح اصولگرایان کنار کشید روحانی را متهم به برخورد امنیتی با دانشجویان و منتقدان کرد و او را «عصبی» نامید. همزمان با این اظهارنظر قالیباف حامیان او و رئیسی لرزش دست روحانی را نشانه گرفتند و این مسئله را نشانه ترس او بیان کردند که اندکی بعد مشخص شد این یادگار هشت سال حضور در جبهه‌های جنگ است.

روحانی در آخرین مناظره و آخرین بخش اظهارات خود در مناظره سال ۹۶ خطاب به قالیباف می‌گوید: «مجبورم به مردم اعلام کنم که اگر پرونده سال ۸۴ آقای قالیباف که دست من بود و نگذاشتم منتشر شود و دعوا کردم در دبیرخانه که نباید کسی متوجه آن شود و اگر آن مردانگی را نکرده بودم الان اینجا ننشسته بود. آقای قالیباف شما که همیشه کارتان لوله کردن بود.

شما که در دبیرخانه هروقت می‌آمدی می‌گفتی بگذارید من این دانشجوها را ظرف دو ساعت لوله می‌کنم. ما اگر جلوی شما نایستاده بودیم که همه‌ دانشگاه‌های ما الان پر از لوله بود.»

این اظهار نظر روحانی و پاسخ قاطع او به گفته‌های قالیباف چنان در شبکه‌های اجتماعی مورد توجه قرار گرفت که با وجود انصراف شهردار سابق تهران به سود داماد امام جمعه مشهد بازهم جناح اصولگرا به عنوان حامی اصلی قالیباف نتوانست نتوانست در مقابل تبعات آن واکنشی نشان دهد و در نهایت روحانی با ۲۴ میلیون رای مجددا به عنوان رئیس‌جمهوری ایران انتخاب شد.

با وجود آنکه سرنخ‌هایی که حداقل در مناظره‌های دو دوره اخیر انتخابات ریاست‌جمهوری به ویژه از سوی حسن روحانی مطرح شده می‌تواند راهی برای دست یافتن به ابهامات روزهای داغ تیر ۸۷ باشد، همچنان حوادث کوی دانشگاه و اتفاق‌های آن سال برای بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی در هاله‌ای از ابهام است و شاید بتوان ابهامات حوادث آن سال را در آنچه رهبر انقلاب از آن روزها بیان کردند، خلاصه کرد: «مطلبی که از نظر من مهمتر از همه است و ذهن مرا مشغول کرده، حمله به خوابگاه جوانان و دانشجویان است. این حادثه تلخ، قلب مرا جریحه‌دار کرد؛ حادثه غیرقابل قبولی در جمهوری اسلامی بود. حمله به منزل و مأوا و مسکنِ جمعی به هیچ وجه در نظام اسلامی قابل قبول نیست. جوانان این کشور - چه دانشجویان و چه غیر دانشجویان - فرزندان من هستند و هرگونه چیزی که برای این مجموعه‌ها مایه اضطراب و ناراحتی و اشتباه در فهم باشد، برای من بسیار سخت و سنگین است. هرکسی بوده، فرق نمی‌کند؛ چه در لباس نیروی انتظامی، چه در غیر آن. مسلماً با کسانی‌که در نظام جمهوری اسلامی تخلّف می‌کنند باید برخورد شود... این که صد نفر یا دویست نفر از کوی دانشگاه خارج شدند و حرف‌هایی زدند و شعارهایی دادند، بهانه و مجوّزی نمی‌شود برای این‌که کسانی، در هر لباس و با هر نامی، وارد آن محیط شوند و کارهای ناروایی انجام دهند... برای من، حادثه خیلی تلخی بود. البته من تأکید کردم که اطراف این حادثه تحقیق شود و بروند حادثه را درست بسنجند.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار