در گفت‌وگو با پانا:

خباز: حزب می‌تواند بلاگردان کشور و مردم باشد

برخی احزاب را موی دماغ خود می‌دانند/اعضای بعضی احزاب را می‌توان در یک فولکس واگن جا داد/ احزاب در ایران فراگیر نیستند و مخاطبان فراوانی ندارند/برخی می‌خواهند فقط رئیس و دبیرکل باشند

تهران(پانا) - نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی تأکید کرد بسیاری از افراد در کشورمان، حزب‌ستیز یا حزب‌گریز هستند.

کد مطلب: ۱۲۰۱۸۹۱
لینک کوتاه کپی شد
خباز: حزب می‌تواند بلاگردان کشور و مردم باشد

علی فراهانی- گروه سیاسی خبرگزاری پانا: احزاب در نظام‌های سیاسی و پیشرفته دنیا به نوعی حرف اول را در پارلمان‌ها و نهادهای قانونگذاری یا اجرایی می‌زنند و بسیاری از متفکران و کنشگران سیاسی معتقدند که احزاب نقش چرخ‌دنده خودروی دموکراسی را ایفا می‌کنند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد تشکیل احزاب و گروه‌های مختلف سیاسی با عقاید و آرمان‌های گوناگون بودیم؛ ولی با گذشت ۴ دهه از انقلاب هنوز احزاب نتوانسته‌اند نقش موثری در ارتباطات سیاسی، انتخابات و حتی مشارکت یا در جامعه از خود نشان دهند. اگرچه به کرات نام احزاب را در ایران شنیده و دیده‌ایم اما بسیاری از آن‌ها فقط نام حزب را یدک می‌کشند و تاکنون رویکرد تأثیرگذاری نداشته‌اند.

استاندار پیشین سمنان اعتقاد دارد که اگر موانع بر سر راه احزاب برداشته شوند و به معنای واقعی به نقش احزاب در توسعه سیاسی کشور توجه جدی شود، می‌توان با به چالش کشیدن مشکلات و ارائه راهکار از شهروندان بی‌تفاوت، شهروندان مسئول و متحرک ساخت. او معتقد است که احزاب قادرند زمینه توسعه سیاسی در جامعه را فراهم کنند و از طریق‌ راه‌های قانونی و تعریف شده بر دولت‌ها و مجالس مسلط شوند و بسیاری از مطالبات مردم تحقق یابد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در عین حال تأکید می‌کند که برخی افراد حاضر یا سابق در قدرت اجرایی کشورمان با برخوردهای سلیقه‌ای یا رفتارهای فراقانونی موانعی را بر سر راه فعالیت‌های احزاب به وجود آورده‌اند و به همین دلیل احزاب در ایران منفعل شده‌اند. محمدرضا خباز در گفت‌وگو با پانا «حزب و پارلمان» را همزاد یکدیگر دانست و با بیان اینکه لازمه ایجاد دموکراسی وجود احزاب فراگیر است، اظهار کرد: «در اصل ۲۶ قانون اساسی هم به این مساله اشاره شده و هم اینکه اجازه برگزاری تجمعات، راهپیمایی‌ها و تشکیل احزاب را داده و قوانین نیم‌بندی نیز در این رابطه مورد تصویب قرار گرفته است.»

وی با بیان اینکه بسیاری از تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان کشور حزب‌ستیز یا حزب‌گریز هستند، یادآور شد: «در دولت‌های نهم و دهم آقای احمدی‌نژاد و حتی وزیر فرهنگ و ارشاد ایشان به صراحت اعلام کردند که ما با داشتن «حوزه علمیه» و «بسیج» نیازی به حزب نداریم. درحالی‌که عالمان و دانش‌آموختگان سیاست می‌دانند چنین اظهاراتی به معنای خودرأیی است و می‌خواهند سرنوشت کشور فقط در اختیار عده معدودی باشد.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با ابراز تأسف افزود: «در طول ۴۰ سال گذشته چنین افرادی اجازه رشد و توسعه را به احزاب ندادند و همکاری یا همراهی نیز از خود نشان نداده‌اند.»

استاندار پیشین سمنان اضافه کرد: «احزاب قبل از انقلاب اسلامی مانند «رستاخیز» یا دولتی یا مثل «توده» وابسته به بیگانگان بودند ولی بعد از انقلاب حزبی به نام «جمهوری اسلامی» تشکیل شد و همه بزرگان نظام همچون شهیدان بهشتی، باهنر و ... دبیران کل آن شدند. اما بعد از مدتی تعطیل شد.»

خباز ادامه داد: «بعد از انحلال حزب جمهوری اسلامی تا چندین سال حزبی در ایران وجود نداشت ولی چون همه افراد موثر کشور در آن حزب حضور داشتند خواه ناخواه تصمیمات حزبی بودند. به عبارتی اگر رئیس جمهوری می‌آمد مجموعه حزب جمهوری تصمیم‌ساز بودند یا تنظیم لیست‌های ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی از قدرت معنوی این حزب نشأت می‌گرفت.»

نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی گفت: «تأسیس احزاب بعد از انحلال حزب جمهوری اسلامی به فراموشی سپرده شد تا سال ۷۶ که آقای سیدمحمد خاتمی به عنوان رئیس جمهوری انتخاب شدند؛ به قول فرمایش رهبری آن حماسه بزرگ اتفاق افتاد و حتی مخالفان و دشمنان نظام جمهوری اسلامی گفتند با انتخابات دوم خرداد کشور برای ۲۰ سال بیمه شد.»

برخی می‌خواهند فقط دبیرکل باشند

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی تصریح کرد: «در این مقطع زمانی حرص ایجاد حزب در بین فعالان سیاسی به اوج خود رسید حتی ما با ۵۰ نفر از نمایندگان مجلس پنجم به سرپرستی مرحوم راه‌چمنی «حزب همبستگی ایران اسلامی» را تشکیل دادیم.»

وی گفت: «در گذشته یک حزب هم نداشتیم، اما با آمدن دولت اصلاحات، وزرای دولت و استانداران، تعداد احزاب اوج گرفت و تا به امروز بالای ۱۱۰ حزب رسمی در کشورمان فعال هستند؛ گرچه معتقدم که نداشتن حزب اشتباه بود اما داشتن حتی ۵۰ حزب هم اشتباه است.»

این سیاستمدار اصلاح‌طلب افزود: «به همین دلیل در مجلس هشتم طرح اجازه قانونی «ادغام احزاب» را نوشتیم تا ۲۰، ۳۰ یا ۴۰ حزبی که همفکر و به همدیگر نزدیک هستند ادغام و به یک حزب درآیند. ولی متأسفانه از آن قانون خیلی استقبال و استفاده نشد.»

خباز با ذکر مثالی در این باره توضیح داد: «در ماه‌ محرم هر شهری حداقل ۲۰ تا ۳۰ هیئت عزاداری دارد، اما در شهر زنجان تمام هیئات ادغام و به یک هیئت تبدیل شده‌اند و آن شکوه و عظمت را از سینه‌زنان و عزاداران حسینی در کشورمان به وجود آورده است و در روزهای خاص پرچم امام حسین‌(ع) با عزت و وحدت به اهتزاز در می‌آید.»

نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: «اگر احزاب کوچک که بعضاً یک هیات موسس دارند و به قول دوستی می‌توان کل حزب را در یک فولکس واگن جا داد چه خاصیت و نقشی خواهد داشت وقتی مانند یک بند انگشت می‌مانند؟ اما اگر بندهای انگشت به یکدیگر محکم جمع شوند تبدیل به مشت می‌شود.»

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی دلیل عدم استقبال از قانون ادغام احزاب را خودخواهی‌ها و منیت‌ها دانست و گفت: «معمولاً اگر به فرد یا افراد درون یک حزب توجه شود با انشعاب به تشکیلات و به دنبال خروج از آن فوراً حزب دیگری تأسیس می‌کنند. هرکسی می‌خواهد برای همیشه عمر خود در حزب رئیس یا دبیرکل بماند درحالی‌که اسم آن حزب نیست مجموعه‌ای است که افراد تا ابد می‌خواهند در قدرت بمانند.»

حزب می‌تواند بلاگردان کشور و مردم شود

استاندار پیشین سمنان با تأکید براینکه ادغام احزاب باعث افزایش کارآیی خواهد شد، افزود: «اگر حزبی با ۱۰ میلیون عضو در کشور تشکیل گردد همه مجبور خواهد بود که به آن تشکیلات احترام بگذارد. ولی متأسفانه آقایان فکر می‌کنند که تافته جدا بافته‌ای هستیم و تزلزل به وجود می‌‎آید درحالی‌که این چنین نیست.»

وی تصریح کرد: «حزب خود را وامدار و مدیون مردم می‌داند یعنی مردم آن را سنجش می‌کنند اگر خواسته‌های جامعه را برآورده کرده باشد که هیچ در غیراینصورت در انتخابات بعدی به آن رأی نمی‌دهند و سمت حزب دیگر یا مقابل آن‌ها می‌روند. بنابراین در چنین نظام‌های سیاسی، مردم حرف اول را می‌زنند اما افراد حزب‌ستیز در کشورمان از این مساله ناراحت می‌شوند و می‌خواهند خودشان حرف اول را بزنند.»

این سیاستمدار اصلاح‌طلب افزود: «یکی دیگر از مشکلات احزاب در ایران «عدم فراگیر بودن» آن‌هاست به عبارتی از مخاطبان فراوانی در کشور برخوردار نیستند. فقط ۴ تا ۵ حزب مشخص‌تر، قوی‌تر یا بزرگتر از ۱۱۰ حزبی که به صورت رسمی در ایران فعال هستند وجود دارد، اما بازهم هیچکدام از آن‌ها قدرت به صحنه آوردن مردم را هم ندارند.»

خباز در پایان اظهار کرد: «متأسفانه حاکمان نه تنها به احزاب بها نمی‌دهند بلکه احزاب را موی دماغ خودشان می‌دانند و معتقدند اگر حزبی قوی شود شاید فردا روز به صحنه بیاید و کنار بروند. پس برای حفظ قدرت اجازه نمی‌دهند احزاب به معنای واقعی فعال شوند. هنوز در میان روسای جمهوری، وزارت کشورها و ... چنین باوری وجود ندارد که حزب می‌تواند بلاگردان کشور و مردم شود.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار