سالروز شهادت عالم پارسا، مجاهد و متعهد، آیت‌الله عطاالله اشرفی‌اصفهانی (شهیدمحراب)؛

امام خمینی (ره): هر وقت آقای اشرفی اصفهانی را می‌بینم، به یاد خدا می‌‌افتم

تهران (پانا) - امروز سالگرد شهادت آیت‌الله عطاالله اشرفی‌اصفهانی است که در نماز‌ جمعه ۲۳ مهر سال ۶۱ در مسجد جامع کرمانشاه ترور شد و به شهید محراب معروف گشت، شهیدی که امام خمینی (ره) در وصف ایشان نوشتند هر وقت آقای اشرفی اصفهانی را می‌بینم، به یاد خدا می‌‌افتم.

کد مطلب: ۱۱۳۰۷۴۶
لینک کوتاه کپی شد
امام خمینی (ره): هر وقت آقای اشرفی اصفهانی را می‌بینم، به یاد خدا می‌‌افتم

امروز سالگرد شهادت آیت‌الله عطاالله اشرفی‌اصفهانی است که در نماز‌ جمعه ۲۳ مهر سال ۶۱ در مسجد جامع کرمانشاه ترور شد. به همین واسطه بود که ایشان به شهید محراب معروف شدند. وی در بیست و سوم مهرماه سال ۶۱ در سنگر نماز جمعه به دست منافقان به شهادت رسید. آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی روحانی شیعه و نماینده امام خمینی در استان کرمانشاه و امام جمعه آن شهر بود. وی مسئولیت حوزه علمیه کرمانشاه را به عهده داشت و حوزه خواهران را نیز در این شهر راه‌اندازی کرد.

شهید آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی در سال ۱۲۸۱ شمسی در خمینی شهر اصفهان متولد شد. آیت‌الله اشرفی در ۲۰ سالگی برای ادامه تحصیل به قم رفت و به مدت بیست و سه سال در مدرسه رضویه و مدرسه فیضیه تحصیل کرد و در ۴۰ سالگی به درجه اجتهاد رسید. وی در دروس آیات شیخ عبدالکریم حائری، سید محمدتقی خوانساری، سید صدرالدین صدر، سیدمحمد حجت و سیدحسین بروجردی شرکت کرده و فلسفه را از امام خمینی فرا گرفت. سید محمدتقی خوانساری به وی درجه اجتهاد داد. در دوره‌ای، آیت‌الله اشرفی در غیاب آیت‌الله خوانساری و امام خمینی امامت جماعت مدرسه فیضیه را بر عهده می‌گرفت. آیت‌الله بروجردی نیز عنایت ویژه به او داشت، به دستور ایشان، آیت‌الله اشرفی اصفهانی از ممتحنین حوزه شد و کتاب مکاسب را از طلاب امتحان می‌گرفت.

در سال ۱۳۳۵ش به دستور آیت‌الله بروجردی به همراه برخی از علما به کرمانشاه هجرت کرد و با اداره حوزه علمیه تازه‌تأسیس آیت‌الله بروجردی در باختران، تدریس معارف اسلامی را با ۶۰ نفر از طلاب شروع کرد. از جمله فعالیت‌های وی در این دوره می‌‌توان به تکمیل ساخت مدرسه آیت‌الله بروجردی و توسعه کتابخانه آن مدرسه اشاره کرد.

سیدمهدی درچه‌‌ای، سیدمحمد نجف‌آبادی، سیدمحمدتقی خوانساری، شیخ عبدالکریم حائری، سیدحسین بروجردی، امام خمینی، سیدحسن مدرس، سید‌صدرالدین صدر و سیدمحمد حجت برخی از استادان شهید آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی بوده‌اند.

وی آثار مختلفی هم از خود به یادگار گذاشته است که از جمله آن‌ها می‌توان به البیان، در موضوع علوم قرآن، به زبان فارسی؛ تفسیر قرآن، خلاصه‌‌ای‌ از تفاسیر شیعه و سنی؛ مجمع الشتات، در اصول دین و عقاید و کلام، به زبان عربی در چهار جلد؛ مجموعه‌‌ای پیرامون حروف مقطعه قرآن، به زبان فارسی و کتابی در موضوع «غیبت امام عصر» اشاره کرد.

پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی، اهالی غرب کشور را به تقلید از امام خمینی تشویق کرد. وی از آن ایام چنین یاد می‌کنند: «اینجانب بر حسب تشخیص خود و تفحّصی هم که از شخصیت‌‌های بزرگ علمی نجف اشرف و حوزه علمیه قم نمودم، حضرت امام خمینی را شایسته برای مقام مقدس مرجعیت معرفی نمودم و عامه مردم را در امر تقلید به سوی ایشان سوق دادم که این موضوع، با مخالفت و کارشکنی بعضی‌ها رو به رو شد و همچنین تهدید ساواک به تبعید بنده را در پی داشت.»

اشرفی اصفهانی با شروع جنگ، به بسیج همه جانبه مردم برای حضور در جبهه پرداخت. وی در خطبه‌‌های نماز جمعه و پیام‌‌ها و مصاحبه‌‌های خود به حضور مردم در جبهه‌ تأکید می‌‌کرد. با حضور در جبهه‌‌ها ضمن دیدار با رزمندگان برای آنان سخنرانی می‌‌کرد. پس از آزادی قصر شیرین به آن شهر سفر کرد و دو رکعت نماز شکر در مسجد آن شهر به رسم سپاس‌گزاری به جای آورد.

در دوم فروردین ۱۳۶۱ش در قرارگاه عملیات فتح‌المبین حضور یافت و با پیشنهاد ایشان این عملیات به نام حضرت زهرا نام‌گذاری شد. پس از آزادی خرمشهر نیز در دومین سفر خود عازم اهواز شد و مردم این شهر نماز شکر را به همراه او به جای آوردند.

توسعه مسجد آیت‌الله بروجردی در کرمانشاه، تجدید بنای مسجد ولی عصر(ع) در خمینی‌ شهر با مساحت بیش از ۳۰۰ متر مربع با سبک جدید، ساختن مسجد امام حسین(ع) در خمینی‌ شهر به مساحت ۲۰۰ متر مربع که در سال ۱۳۶۱ افتتاح شد، تأسیس حوزه علمیه امام خمینی در کرمانشاه که در سال ۶۵ افتتاح شد، ساختمان مکتب الزهراء(ع) برای تربیت خواهران و تدریس معارف اسلامی، علوم فقه و عربی که در سال ۱۳۶۱ افتتاح شده و با شروع به کار آن، بیش از ۳۰۰ خواهر مشغول تحصیل علوم دینی شدند، کوشش در امور تبلیغی روحانیان و مبلغان در استان که مسئولیت آن از سوی امام خمینی به او واگذار شده بود و تلاش برای وحدت بین شیعه و اهل سنت برخی از دیگر اقدامات ایشان به شمار می‌رود.

امام خمینی در تجلیل از او گفت: "هر وقت آقای اشرفی اصفهانی را می‌بینم، به یاد خدا می‌‌افتم".

آیت‌الله اشرفی اصفهانی در مدّت نمایندگی امام خمینی در استان کرمانشاه دو بار مورد سوء قصد قرار گرفت و در ظهر جمعه ۲۳ مهر ۱۳۶۱ در نماز جمعه مسجد جامع کرمانشاه و توسط سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به شهادت رسید. پیکر او پس از تشییع در کرمانشاه و خمینی شهر در گلزار شهدای تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد. وی بنا به وصیت خودش در تخت فولاد اصفهان و در کنار آیت‌الله سید ابوالحسن شمس‌آبادی به‌خاک سپرده شد. بخشی از بدن وی که بعدها پیدا شد، در گورستان باغ فردوس کرمانشاه به خاک سپرده شد. در تهران بزرگراهی به نام وی نام‌گذاری شده است. او یکی از امامان جمعه‌‌ای است که در ایران به شهدای محراب مشهورند.

امام خمینی در پیام تسلیتی خود را از ارادتمندان شهید اشرفی دانست و از صفای نفس و آرامش روح و اطمینان قلب و خالی از هواهای نفسانی و تارک هوی بودن او یاد کرده و مجاهدت‌های او را ستوده است. امام خمینی پس از این شهادت مظلومانه در پیامی به تجلیل از شخصیت این شهید والامقام و محکومیت عمل ناجوانمردانه منافقان پرداختند. متن پیام امام در ادامه آمده است:

‌‌«بسم الله الرحمن الرحیم‌

‌‌انا لله و انا الیه راجعون‌

‌چه سعادتمندند آنان که عمری را در خدمت به اسلام و مسلمین بگذرانند، و در‌‎ ‎‌آخر عمر فانی به فیض عظیمی که دلباختگان به لقاءالله آرزو می کنند نایل آیند. چه‌‎ ‎‌سعادتمند و بلند اخترند آنان که در طول زندگانی خود کمر همت به تهذیب نفس و جهاد‌‎ ‎‌اکبر بسته، و پایان زندگانی خویش را در راه هدف الهی با سرافرازی به خیل شهدای در‌‎ ‎‌راه حق پیوستند. چه سعادتمند و پیروزند آنان که در نشیب و فرازها و پست و بلندیهای‌‎ ‎‌حیات خویش به دامهای شیطانی و وسوسه های نفسانی نیفتاده، و آخرین حجاب بین‌‎ ‎‌محبوب و خود را با محاسن غرق به خون خرق نموده‌(‎(۲ و به قرارگاه مجاهدین‌‎ ‎‌فی سبیل الله راه یافتند. چه سعادتمند و خوشبخت‌اند آنان که به دنیا و زخارف آن پشت پا‌‎ ‎‌زده و عمری را به زهد و تقوا گذرانده و آخرین درجات سعادت را در محراب عبادت و‌‎ ‎‌در اقامۀ جمعه با دست یکی از منافقین و منحرفین شقی، فائز و به والاترین شهید محراب‌‎ ‎‌که به دست خیانتکار اشقی الاشقیا به ملأ اعلا شتافت، ملحق شدند.‌

‌‌‎و شهید عزیز محراب این جمعۀ ما از آن شخصیت‌هایی بود که اینجانب یکی از‌‎ ‎‌ارادتمندان این شخص والا مقام بوده و هستم. این وجود پربرکت متعهد را قریب شصت‌‎ ‎‌سال است می‌شناختم. مرحوم شهید بزرگوار حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج‌‎ ‎‌آقا عطاءالله اشرفی را در این مدت طولانی به صفای نفس و آرامش روح و اطمینان قلب‌‎ ‎‌و خالی از هواهای نفسانی و تارک هوی و مطیع امر مولا و جامع علم مفید و عمل صالح‌‎ ‎‌می‌شناسم، و در عین حال مجاهد و متعهد و قوی النفس بود. او در جبهۀ دفاع از حق از‌‎ ‎‌جمله اشخاصی بود که مایۀ دلگرمی جوانان مجاهد بود و از مصادیق بارز‌‌ رِجالٌ صَدَقُوا ما‌‎ ‎‌عاهَدُوا الله عَلَیْه‌‎ (۳ بود. و رفتن او ثلمه‌ ‎ (۴بر اسلام وارد کرد و جامعۀ روحانیت را سوگوار‌‎ ‎‌نمود. خداوند او را در زمرۀ شهدای کربلا قرار دهد و لعنت و نفرین خود را بر قاتلان‌‎ ‎‌چنین مردانی نثار فرماید. ننگ ابدی بر آنان که یک چنین شخص صالحی را که آزارش‌‎ ‎‌به موری نرسیده بود از ملت ما گرفتند و خود را در پیشگاه خداوند متعال و در نزد ملت‌‎ ‎‌فداکار، منفورتر و جنایتکارتر از قبل معرفی کردند. این بزرگوار مثل سایر شهدای عزیز ما‌‎ ‎‌به جوار رحمت حق پیوست، و ملت مجاهد و قوای مسلح سلحشور ما با عزمی راسختر به‌‎ ‎‌پیشبرد انقلاب ادامه می‌دهند. و آنان که به ادعای واهی خود کوس طرفداری از خلق را‌‎ ‎‌می‌زنند و با خلق خدا آن می‌کنند که همه می‌دانند، در این جنایت عظیم چه توجیهی‌‎ ‎‌دارند؟ و با به شهادت رساندن عالمی خدمتگزار و پیرمرد بزرگوار هشتاد ساله چه قدرتی‌‎ ‎‌کسب می‌کنند و چه طرفی می‌بندند؟ و آنان که در سوگ این جنایتکاران اشک تمساح‌‎ ‎‌می‌ریزند و از جریان حکم خدا دربارۀ آنان شکایت دارند، چه انگیزه‌ای دارند؟ آیا‌‎ ‎‌انتقام از جمهوری اسلامی به شهادت رساندن یک عالم پارساست، و به آتش کشیدن‌‎ ‎‌یک عده کودک و زن و مرد و توده‌های رنجکش است؟! آیا راه به حکومت رسیدن و‌‎ ‎‌قدرت را به دست آوردن، این نحوه جنایات است؟!‌

بار الها، ملت مجاهد ما در این برهۀ زمان با چه حوادثی و با چه چهره‌هایی مواجه است. عصری که حکومت‌های مسلمین آنچنانند، و رسانه‌های گروهی آنچنان، و‌‎ ‎‌ابرقدرتها اینچنین. عصری که باطل را به صورت حق به خورد مردم می‌دهند و جنایات را‌‎ ‎‌به صورت صلح طلبی. عصری که دشمنان اسلام و مسلمین با ملتهای مستضعف، آن‌‎ ‎‌می‌کنند که چنگیز نکرد، و اکثر حکومت‌های مسلمانان در جنایاتی که بر ملتهای خود‌‎ ‎‌می رود از جانیان طرفداری می‌کنند. عصری که در خانۀ امن خدا از دشمنان اسلام و‌‎ ‎‌جنایتکاران به مسلمین نمی شود شکایت کرد. عصری که فریاد مرگ بر اسرائیل و امریکا‌‎ ‎‌بر خلاف اسلام تلقی می‌شود. و عصری که برای استقرار حکومت اسلامی و پیاده کردن‌‎ ‎‌احکام اسلام در یک کشور، مدعیان اسلام به ستیز نظامی و تبلیغاتی با آن برمی‌خیزند و با‌‎ ‎‌اسلام عزیز به اسم اسلام می‌جنگند.‌

بارالها، ملت مجاهد ایران در این عصر جاهلیت و تاریک مظلومند، و بجز اتکال به‌‎ ‎‌درگاه تو و اعتماد به عنایات تو پناهی ندارند، و از پیشگاه مبارک تو استمداد میکنند. و در‌‎ ‎‌راه حق به راه خود ادامه می‌دهند، و از این وحشیگری هراسی به خود راه نمی‌دهند. و‌‎ ‎‌عزتی که برای تو و رسول تو و مؤمنین است، برای زندگی عاریت چند روزه از دست‌‎ ‎‌نمی‌دهند.‌

‌‌بارالها، از تو رحمت برای شهدای عزیز و بویژه شهید محراب این هفته، و سلامت و‌‎ ‎‌سعادت و صبر برای ملت بویژه بازماندگان شهدا و اهالی محترم باختران، و شفای عاجل‌‎ ‎‌برای آسیب دیدگان و انتقام از دشمنان اسلام را خواستارم. درود به روان پاک عزیزان‌‎ ‎‌شهید. درود بر بازماندگان شهدا. سلام بر آسیب دیدگان و صلوات و سلام خداوند و‌‎ ‎‌مقربان درگاهش بر حضرت بقیة الله ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ والسلام علی عبادالله ‌‎ ‎‌الصالحین.‌»

‌‎منبع: صحیفه امام؛ ج ۱۷، ص ۴۹-۵۱

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار