یک تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتوگو با پانا تشریح کرد:
تضعیف جریان توطئه علیه لبنان در اثر نقشآفرینی «حزبالله»
افکار عمومی لبنان گرایش به نقشآفرینی حزبالله در عرصه سیاسی و نظامی دارند/ مردم لبنان بهانه و وعده رفاه بیشتر را به حذف یا تضعیف حزبالله گره نخواهد زد/ بعید است تحول خاصی به ضرر حزبالله در لبنان شکل بگیرد/ سعد حریری به دنبال حذف و تضعیف حزبالله بود
تهران (پانا) - یک تحلیلگر مسائل بینالملل با اشاره به فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا و رژیم صهیونسیتی به لبنان، تاکید کرد بعید است چالشهای اقتصادی، تغییر و جهتگیری جدی در گرایش به غرب در این کشور ایجاد کند.
غلامرضا کریمی درباره وضعیاقتصادی لبنان و نقش آمریکا و رژیم صهیونسیتی در اعمال فشار بر مردم این کشور و اعتراضات داخلی به پانا گفت: «اعتراضات اخیر که از اواخر سال ۲۰۱۹ در لبنان آغاز شده، دلایل متعددی دارد که مهمترین آن وجود تبعیض و بیعدالتی در دولت و فساد، باندبازی و رانتخواری احزاب سیاسی برای کسب امتیازات اقتصادی بوده است. در واقع پشت پرده اعتراضات عمومی، عدم اعتماد به دولت و برجستهسازی فساد در این کشور بوده، گرچه بهانه شروع اعتراضات افزایش مالیات به ویژه برای تماسهای واتساپ در اکتبر ۲۰۱۹ بود. البته دولت سعد حریری و استعفای وی تحت فشار عربستان و آمریکا هم در متشنج شدن بیشتر اوضاع و بالاگرفتن بحران سیاسی و اقتصادی در لبنان موثر بود، چراکه سعد حریری به دنبال این بود که یک دولت تکنوکرات بدون حضور احزاب سیاسی را شکل دهد و بیشتر به دنبال این بود که دولتی را شکل دهد که نمایندگان حزبالله لبنان در آن نباشند که موفق نشد و در نهایت در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۹ حسان دیاب مامور تشکیل کابینه شد. اگر چه ایشان هم با محدودیتهایی مواجه شد ولی دولت خود را تشکیل داد و میبینیم که حزبالله هم در این دولت نقشآفرین است و میشل عون، رئیسجمهوری لبنان هم از این دولت، حمایت کامل داشته است.»
این کارشناس ارشد امور منطقه ادامه داد: «همینها باعث شده است که غربیها و برخی جریانات داخل لبنان به دنبال این باشند که اعتراضات تشدید شده و حتی برخی از آشوبگران و خرابکاران را تشویق کنند به اینکه اعتراضات را تشدید کنند تا لبنان را به یک کشور جنگزده تبدیل کنند.»
وی با بیان اینکه حتما در پشت این اعتراضات، یک اتاق فکر بیرونی در غرب و رژیم صهیونسیتی وجود دارد تا لبنان نتواند آرامش سیاسی داشته باشد، تاکید کرد: «به لحاظ اقتصادی هم، لبنان به شدت تحت فشار است و ۴۰ درصد از مردم زیر خط فقر هستند و طبقه متوسط هم مرتبا در حال فقیرشدن است. به هر حال برخی از جریانات داخلی و برخی از گروههای خارجی برای ساقط کردن دولت حسان دیاب به دنبال ایجاد هرج و مرج و حتی جنگ داخلی در داخل لبنان هستند. این فرآیند مقداری کار را برای لبنان مشکل کرده اما با توجه به اینکه حزبالله لبنان و شیعیان در لبنان قوی هستند و حزبالله دارای توان نظامی بالفعل است، لذا امکان اینکه بتوانند به اوضاع مسلط شوند، وجود دارد اگرچه ساختار سیاسی که با رویکرد قومی و طایفهای در لبنان شکل گرفته عملا کارآمدی خود را از دست داده است و جامعه سیاسی لبنان هنوز از هرگونه تغییر در درون ساختاری که از دهههای گذشته وجود داشته، وحشت و نگرانی دارد. شاید اگر بحران در لبنان تشدید شده و ادامه پیدا کند و گسترده شود، شاید این ساختار قومی و طایفهای در لبنان تغییر کند و حتی جریان مسلمانان که متشکل از سنیها و شیعیان است، قدرت بیشتری پیدا کند و حتی شیعیان بتوانند نفوذ بیشتری را در عرصه سیاسی لبنان پیدا کنند.»
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه با اشاره به تحریم سزار علیه سوریه و نقش آن در داخل لبنان نیز گفت: «تحریم سزار که علیه ۳۹ شخص و ارکان دولتی سوریه توسط آمریکا انجام گرفت، جزئی از آن کمپین مستمر فشار سیاسی و اقتصادی بر دولت سوریه است تا اقتصاد این کشور را فلج کند، ولی در ذیل این اعمال تحریم، بانک مرکزی سوریه هم تحت فشار قرار میگیرد و همه متحدین، موسسات و نهادهایی که با این بانک مرتبط هستند، که طبعا این قانون به لبنان هم سرایت پیدا میکند، تاثیرگذار است و میتواند اقتصاد لبنان را هم تحت تاثیر قرار دهد؛ چنانچه نخستوزیر لبنان اعلام کرد که آمریکا، لبنان را از این تحریم معاف کند اما آمریکاییها قبول نکردند.»
کریمی با بیان اینکه پایداری اقتصادی سوریه و لبنان در برابر این تحریمها ضعیف است و امکان دارد اعتراضات مردمی تشدید شود، اظهار کرد: «ارزش پول لبنان تا حد زیادی از دست رفته است، مردم نگران هستند و آمریکاییها هم مرتب فشار تحریمهای خود را زیاد میکنند به دلیل اینکه آنها به دنبال این هستند که نقش حزبالله کمرنگ شود و توان نظامی حزبالله تضعیف شود و حزبالله از روند ساختار سیاسی لبنان خارج شود. به همین خاطر فشارهای خود را در قالب این تحریمها علیه لبنان تشدید کردند. باید منتظر واکنش درون لبنان باشیم. آنچه که مشهود است پشت صحنه این جریانات برای مردم لبنان تا حد زیادی آشکار شده است، لذا آن حجم تخریبهای گسترده و به آتش کشیدن اماکن عمومی و حتی خودروها و اموال خصوصی مردم تا حد زیادی کنترل شده است. اما در هر صورت این اعتراضات با توجه به اینکه منشأ خارجی دارد، همچنان در لبنان در جریان است.»
این استاد روابط بینالملل به راهبرد حزبالله در برابر این توطئهها اشاره کرد و گفت: «حزبالله رویکرد مقاومت در برابر فشارهای غرب و اروپا را در پیش گرفته است و میداند که پشت صحنه این جریانات رژیم صهیونسیتی است و آنها در یک حرکت سازمان یافته به دنبال این هستند که نقش حزبالله را در صحنه سیاسی لبنان کمرنگ کنند و بعد بتوانند توان نظامی بالفعل حزبالله را کمرنگ کنند. ما شاهد بودیم که حتی بخش سیاسی حزبالله توسط آلمانها هم مورد تحریم قرار گرفت. اینها نشاندهنده گسترش فشارها به حزبالله است. اما محور مقاومت همچنان که از نامش پیداست رویکرد مقاومت، آگاهی رسانی و اطلاعرسانی دقیق به مردم را در دستور کار خود قرار داده و حتی حزبالله و دولت لبنان اعلام کردند برای اینکه با بخشی از این چالشهایی که غرب و رژیم صهیونسیتی برای لبنان ایجاد میکند، توصیه کردند که نزدیکی به چین را در اولویت کاری خود قرار دهند. حتی چند روز قبل هم سعد حریری اعلام کرد که آمادگی دارد مجددا به عرصه نخستوزیری برگردد به شرط اینکه دولت تکنوکرات تشکیل شود، او میخواهد حزبالله را از روند سیاسی خارج کند ولی با توجه به نفوذ و قدرتی که حزبالله به لحاظ عملی در صحنه سیاسی و نظامی لبنان دارد و همچنین اعتمادی که در سطوح مختلف افکار عمومی لبنان نسبت به حزبالله وجود دارد بعید است تحول خاصی در درون لبنان ایجاد شود که به ضرر حزبالله در عرصه سیاسی و نظامی شود.»
این تحلیلگر حوزه بینالملل در ادامه با اشاره به چشمانداز آینده این کشور، گفت: «چشمانداز آینده لبنان تابعی از تحولات جدید نظام بینالملل است، این یک واقعیت است که نقش و جایگاه آمریکاییها در تحولات بینالمللی به ویژه خاورمیانه و آسیای میانه در حال تضعیف شدن است. بیشک نقش چین در تحولات آینده و حتی روسیه، نقش برجستهتری خواهد بود. حتی اروپاییها و خانم مرکل صدراعظم آلمان نیز اعلام کردند که باید به دنبال ترسیم نظم جهانی با نقش محدود آمریکا بوده و در این باره فکر کنیم و براساس آن برنامهریزی کنیم. لذا صحنه عملیاتی لبنان نشان دهنده این است که شیعیان قدرتمندترین جریان و گروه سیاسی در لبنان هستند و روز به روز توان آنها در حال افزایش است.»
وی تاکید کرد: «افکار عمومی لبنان گرایش به نقشآفرینی حزبالله در عرصه سیاسی و نظامی دارند. به همین خاطر توان آمریکاییها و رژیم صهیونسیتی و همچنین برخی از جریانات داخلی برای محدودکردن نقش حزبالله توان ضعیف و محدودی خواهد بود. بنابراین در آینده جریان مقاومت در لبنان جریان پرنفوذ و موثری خواهد بود و با توجه به اینکه جریان مقاومت در ایران، سوریه، عراق و لبنان شکل گرفته و روز به روز در حال تقویتشدن است در چشمانداز آینده هم میتوانیم شاهد باشیم که علیرغم فشارهای سخت اقتصادی ولی مردم لبنان از آگاهیهای ویژهای برخوردار شدهاند که این آگاهیها به بهانه رفاه بیشتر با حذف یا تضعیف حزبالله گره نخواهد خورد. سرنوشت لیبی و برخی از کشورهای دیگر که تلاش کردند خود را به غرب نزدیک کنند و آنچنان اشتهای سیریناپذیری غربیها به ویژه آمریکاییها از برخی از کشورها به ویژه لیبی داشتند که به هیچ چیزی کمتر از فروپاشی و نابودی نظام سیاسی آنها رضایت ندادند و سرنوشتی که سوریه با آن مواجه شد، لیبی، عراقیها و ... نشان داده است که با امتیازدهی به آمریکاییها، غربیها و رژیم صهیونسیتی وضعیت اقتصادی و رفاهی مردم در لبنان بهبود نخواهد یافت بلکه بر شدت مشکلات و چالشهای آنها افزوده خواهد شد.»
این استاد دانشگاه گفت: «به نظر میرسد که در یک چشمانداز بلندمدت شاهد قوتگیری جریان مقاومت در منطقه آسیای غربی خواهیم بود که لبنان هم بخشی از آن است و بعید به نظر میرسد که فشارهای اقتصادی و چالشهای اقتصادی بتواند تغییر و جهتگیری جدی را در گرایش به غرب ایجاد کند.»
ارسال دیدگاه