یک آیندهپژوه و تئوریسین سیاست بینالملل در گفتوگو با پانا؛
سرانجام اعلام آمادگیها برای «مذاکره»؛ آیا یخ روابط تهران و واشنگتن میشکند؟
قدرتهای بینالمللی به تضعیف آمریکا میاندیشند و از رودررویی ایران با آمریکا در منطقه و تزاحم و تضاد موجود به جهت امتیازگیری با آمریکا وارد عمل میشوند/ کشورهایی که در زیر سایه ایران در حوزه خلیج فارس گم شده بودند زمینههای مخالفت با ایران و نغمههای همراهی با ایالات متحده آمریکا را سر میدهند
تهران (پانا) - یک آیندهپژوه و تئوریسین سیاست بینالملل معتقد است هم در منطقه و هم در نظام بینالملل چه واشنگتن و چه تهران، دارای رقبا و دشمنانی هستند که وضع موجود بین ایران و آمریکا برای آنها امتیازآور است، به همین خاطر به تشدید وضعیت بحرانی میان ایران و آمریکا دامن میزنند.
مهدی مطهرنیا در گفتوگو با خبرنگار پانا گفت: «هر ایرانی خواهان آن است در مقام عزت و بلندمرتبگی و در جایگاهی درخور و شایسته یک ملت با تاریخ، فرهنگ و تمدن کشوری مانند کشور پارسیان در جایگاه اصیل خود و با قدرت با دیگر کشورهای جهان از نظر مذاکره و مراوده برآید.»
وی ادامه داد: «آنچه که امروز از سوی کشورمان شاهد هستیم مبنی بر اینکه آمریکا باید به برجام برگردد، حقانیت جمهوری اسلامی ایران را در منطقه و نظام بینالملل به رسمیت بشناسد، جایگاه ایران را به عنوان یک قدرت بزرگ منطقهای و موثر در نظام بینالملل به رسمیت شناخته و در ضمن ارزشهای حاکم بر تفکر ایرانی را بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران پذیرا باشد همگی در چهارچوب ایدهآلهای ما است و امری درست به نظر برسد، اما واقعیت این است که آیا این شروط را آمریکا میپذیرد؟ آمریکا هم کشوری بزرگ از نظر نظامی و اقتصادی است و آیا درخواستهای دوازدهگانه را که از ایران میخواهد، ایران قبول میکند؟ خیر، ایران هم در جایگاه تعریف شده خود از منظر واقعیت سیاسی خود آنها را نمیپذیرد و به همین خاطر اصطکاک میان ایران و آمریکا افزایش پیدا میکند.»
این کارشناس مسائل بینالملل اضافه کرد: «اینکه آمریکاییها از یک سو شرط و درخواست میگذارند و ایران هم برای آمریکا درخواست و پیشنهاد میگذارد و هر دو در هر جا، هر دو در دو سوی این منازعه اعلام میکنند من آماده برای مذاکره هستم این تنها میتوان گفت شعارهایی است برای مشغول داشتن همدیگر، ولی در عمل بحران ایران و آمریکا حل نمیشود.»
این پژوهشگر روابط بینالملل اظهار کرد: «ایران وزنی در میان اوزان منطقهای و بینالمللی دارد و آمریکا هم دارای وزن در وزنکشی قدرتهای جهانی است، این دو قدرت در جایگاه خود با فهم و ادراک از مکان جغرافیایی و انضمامهای ناشی از حوزه قدرت خود، با یکدیگر در مقام گفتوگو به معنای واقعی کلمه بنشینند تا بتوانند بحران موجود را حل کنند؛ اما هم در منطقه و هم در نظام بینالملل چه واشنگتن و چه تهران، دارای رقبا و دشمنانی هستند که وضع موجود بین ایران و آمریکا برای آنها امتیازآور است.»
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه اگر ایران در مبارزه با آمریکا و در مسیر این مبارزه دچار ضعف شود رقبای منطقهای تهران خوشحال خواهند بود، گفت: «چراکه ایرانی که قدرت بزرگ منطقهای بوده است و هرگونه حرکت در ایران موجب لرزشهای متفاوت در پایتخت کشورهای همسایه میشده است، اکنون شاهد شاخ و شانه کشیدن بعضی از کشورهای کوچک عربی در حاشیه جنوبی خلیج فارس است. امروز بسیاری از کشورهایی که در زیر سایه ایران در حوزه خلیج فارس گم شده بودند زمینههای مخالفت با ایران و نغمههای همراهی با ایالات متحده آمریکا را سر میدهند و بسیاری از کشورها و حتی شخصیتهایی که نرد عشق با ایران میبازند در بزنگاههای تاریخی یا سکوت میکنند یا در جبهه مقابل در کنار ایالات متحده آمریکا قرار میگیرند.»
این آیندهپژوه و تئوریسین سیاست بینالملل همچنین گفت: «همچنین قدرتهای بینالمللی رقیب ایالات متحده آمریکا هم اینگونه هستند، آنها هم به تضعیف آمریکا میاندیشند، از رودررویی ایران با آمریکا در منطقه و تزاحم و تضاد موجود به جهت امتیازگیری در منطقه و نظام بینالملل با ایالات متحده آمریکا وارد عمل میشوند. لذا در این وضعیت که بیشترین میزان اصطکاک شکل میگیرد، این میزان اصطکاک موجب هزینهکرد بسیاری از داشتهها و انباشتههای هر دو پایتخت در تقابل با یکدیگر میشود.»
مطهرنیا با اشاره به اینکه آمریکاییها در قالب سرمایهداری بینالمللی موجود در نیویورک، خواهان تسلط بر شاهراههای اصلی انرژی در جهان بودهاند که مهمترین شاهراه آن خلیج فارس و تنگه هرمز است، تاکید کرد: «اکنون به بالاترین میزان نیروی نظامی در طول تاریخ، آمریکاییها نیرو در خلیج فارس مستقر کردهاند، در حالی که آمریکا به یک بشکه نفت ایران در خلیج فارس نیاز ندارد اما گلوگاه گذار انرژی برای رقابت با رقبای خود را میخواهد کنترل کند، این نظام به سرمایهداری جهانی است، البته ایران تهدید کرد که تنگه را میبندد. اکنون نظام سرمایهداری جهانی، آمریکا را وطن خود نمیداند بلکه آمریکا را در اختیار خود میداند تا بتواند از امریکا به عنوان یک پایگاه بسیار مهم در جهت گسترش ثروت و مکنت خود در جامعه بینالمللی استفاده کند؛ از این رو من بارها گفتهام که آمریکا یک کشور دو پایتختی است، پایتخت سیاسی آن واشنگتن که نماینده ملت ایالات متحده آمریکا است و پایتخت اقتصادی آن نیویورک است که نماینده نظام سرمایهداری جهانی است و مهمتر از واشنگتن هم است.»
این پژوهشگر روابط بینالملل اظهار کرد: «اینکه ایران تکلیف مشخص کند تا آمریکا به میز برجام بازگردد، تمام شرایط ایران را به رسمیت بشناسد و خواستههای ایران را در قالب ایدهآلهای نظام جمهوری اسلامی ایران بپذیرد این امری است که از سوی ایرانیها و من به عنوان یک ایرانی مورد تایید قرار میگیرد، اما واقعیت صحنه سیاسی چیست؟ آیا در واقعیت صحنه سیاسی بینالملل اینگونه است؟ این امری بدیهی است که اینگونه نخواهد بود. آمریکا تحریمهای خود و تحریمهای بینالمللی را در این زمینه فعال خواهد کرد و تلاش میکند تا با جریمه کردن همکاری با تهران، ایران را بیشتر محدود سازد. لذا لبههای اصطکاک بین ایران و آمریکا در حال افزایش است و بیان شرایط از سوی واشنگتن برای تهران تحت عنوان درخواستها و بیان درخواست از روی تهران برای واشنگتن نمیتواند مسئله را حل کند، بلکه لایهای بر لایههای گذشته میافزاید و انسداد موجود را در سه سطح مفهومی، گفتمانی و سیاسی افزایش و به این ترتیب موجب سختتر شدن برخورد میان تهران و واشنگتن خواهد شد.»
ارسال دیدگاه