سفر به خاطرههای مدرسهی دارالفنون
تهران (پانا) - امروز، روزی متفاوت و بهیادماندنی برای ما بود؛ روزی که به مدرسهی تاریخی دارالفنون، نماد شکوفایی علم و فرهنگ در تاریخ ایران، رفتیم.

امروز، روزی متفاوت و بهیادماندنی برای ما بود.روزی که راهی مدرسهی تاریخی دارالفنون شدیم؛ مدرسهای که نامش با شکوفایی علم و فرهنگ در تاریخ ایران گره خورده است.
با ورود به حیاط باصفای دارالفنون، گویی قدم در دل تاریخ گذاشتیم؛ جایی که دیوارهایش، نجواگر قصههای شیرین دیروز بودند.
در ابتدای بازدید،راهنما، با شور و اشتیاق برایمان از سرگذشت شخصیتهای برجستهای گفتند که زمانی در این مکان مقدس درس خوانده بودند. شنیدن نام بزرگان علم، فرهنگ و سیاست که از دل همین مدرسه برخاستهاند، شوق و غرور خاصی در دلهایمان نشاند.
یکی از خاطرات جالبی که برایمان روایت شد این بود که هر سال، در آغاز مهرماه، دانشآموختگان قدیمی دارالفنون که هنوز در قید حیات هستند، به این مدرسه میآیند؛ با لباسهای رسمی، اما دلی سرشار از شور نوجوانی. آنان دوباره فضای مدرسه را با نشاط دانشآموزی پر میکنند و لحظهای دوباره به روزگار جوانی بازمیگردند. این خاطره، تصویری از پیوند نسلها را در ذهنمان نقش بست.
سپس، همراه با راهنما، از بخشهای مختلف مدرسه بازدید کردیم.
ابتدا وارد سالن اجتماعات شدیم؛ سالنی باشکوه که هنوز هم عظمت روزهای پرهیاهوی خود را حفظ کرده بود.
پس از آن، قدم به کلاس فیزیک تخصصی گذاشتیم؛ جایی که ابزارهای قدیمی علمی، گواه تلاشهای بیوقفهی اساتید و دانشآموزان گذشته بود.
از کلاسهای معمولی درس هم دیدن کردیم؛ کلاسهایی ساده اما پر از روح علمآموزی و امید. در نهایت، به سرداب مدرسه رفتیم؛ مکانی که هوای خنک و خاصش، حس و حال روزگاران قدیم را در وجودمان جاری کرد.
در تمام این بخشها، توضیحات کامل و جذابی ارائه شد و هر گوشهی دارالفنون، ما را به دنیایی از دانایی، شور و افتخار برد.
بازدید از دارالفنون، برای ما چیزی فراتر از یک سفر آموزشی بود؛ سفری به گذشتههای پر افتخار، جایی که مردان و زنانی فرهیخته از دل آن برآمدند و آیندهی ایران را ساختند.
امروز با خود عهد بستیم که راه آنان را با تلاش و دانایی ادامه دهیم، تا روزی، نسلهای آینده نیز از ما به نیکی یاد کنند.
ارسال دیدگاه