محمد جلالی
عبور از نان گرم و روزنامه
تهران (پانا) - از «وی چت» و «واتساپ» و «تلگرام» گرفته تا «اینستاگرام» همگی سبب شد تا مردم بیش از پیش از روزنامههای کاغذی دور شوند.
شاید تا کمتر از بیست سال پیش رسانههای کاغذی رکن چهارم دموکراسی خوانده میشدند. عشق به خرید روزنامه همراه با نان گرم صبحگاهی به یک عادت روزانه تبدیل شده بود اما به یکباره با حضور و بروز گوشیهای هوشمند به ناگاه همه چیز تغییر کرد.
دیگر هیچ روزنامهای نتوانست خود را به سرعت اخبار آنلاین برساند.
حضور شبکههای اجتماعی مثل «فیسبوک» و «توییتر» و بعد «اَپ»های مختلف خوانندگان را از مفصلخوانی به تک خط خوانی و گرایش به مدیا سوق داد.
هم اینک در دنیا ۳ میلیارد نفر کاربر گوشیهای هوشمند هستند و در ایران هم بیش از ۵۰ میلیون نفر از این گوشیهای بهره میگیرند.
شبکههای اجتماعی در ایران روز به روز رونق گرفته و اپهای مختلفی تاکنون خودنمایی کردهاند که برخیها به دام فیلترینگ افتادند، برخی دیگر دائماً تهدید میشوند و برخی هم فعلاً در حال فعالیت هستند.
از «وی چت» و «واتساپ» و «تلگرام» گرفته تا «اینستاگرام» همگی سبب شد تا مردم بیش از پیش از روزنامههای کاغذی دور شوند.
این اپها یک پیام داشت: «ارسال خبر سخت* در کوتاهترین زمان ممکن!» آنها نشان دادند که دیگر فصل مفصل نویسی اخبار با تأخیر اما محکم گذشته است. دیگر تکذیب یک خبر تابو نبود و در کوتاهترین زمان اعلام میشد که خبر منتشر شده تکذیب گردیده است.
از سویی تک قطبی بودن رسانههای دیداری و شنیداری هم شکسته شد.
برای نشان دادن تصاویری از یک حادثه در گوشهای از دنیا نیاز به حضور رسانهای رسمی نبود و خبر در کسری از ثانیه در هر کجای جهان به دورترین نقطه دنیا مخابره میشود. تصاویری از زوایای مختلف که عمق خبر را به مخاطب نشان میدهد.
فرض کنید حادثه ۱۱ سپتامبر و برجهای دوقلو کمی با تأخیر و امروز انجام میگرفت. قطعاً تصاویری که بارها و بارها از یک زاویه توسط تلویزیونها منتشر شد و مخابره گردید بیش از اینها بود و حتی از داخل هواپیما هم تصاویر و فیلمهایی مخابره میشد بدون دخالت و نظارت دولتها!
وقتی خبر سقوط یک هواپیما را میشنویم، شما میتوانید لحظه لحظههای استرس و اضطراب را که توسط خود مسافران به تصویر کشیده شده، ببینید و در غیاب رسانه، واقعیت را به نظاره بنشینید.
این روزها رسانههای رسمی کارشان سختتر از آن است که تصور میکنند و باید در شهر آشوب فضای مجازی تصویری را منتشر کنند که دارای اصالت باشد.
گوشیهای هوشمند واژهای به نام «شهروند خبرنگار» را ایجاد کردند. دیگر همچون گذشته تجربه خبرنگاری و خبرنویسی و اصول و عناصر آن چندان رعایت نمیشود و کسانی که دورههای خبرنگاری ندیدهاند هم میتوانند شهروند خبرنگار شوند.
آنان از هر حادثه واقعی یا جذاب، فیلم و عکس میگیرند و در شبکههای اجتماعی یک به یک بازنشر میکنند.
این پدیده در نوع خود نظارت اجتماعی را به حدی بالا برده که قدرت رسانههای گوناگون را به زیر سؤال میبرد به عنوان مثال اگر کودک دستفروش توسط کارکنان سد معبر شهرداری مورد تعرض قرار گیرد دیگر پنهان کاری و خفا وجود ندارد و به ناگاه دهها دوربین از زوایای مختلف واقعیت را مخابره میکنند و به گونهای میشود که شهردار را وادار به عذرخواهی و برخورد با فرد خاطی میکنند.
با همه این اوصاف فصل برخی از مسائل روزنامهنگاری علیرغم تأکید بر روزنامههای کاغذی به پایان رسیده و حالا روزگار خوش خبرهای آنلاین و لحظهای است. خبرهایی که افراد عادی بسیاری را روزنامهنگار کرد و پیجها، کانالها و گروههای مختلفی که بدون هیچ ترس و واهمه از توبیخ و لغو مجوز و زندان، مطالب، فیلمها و عکسهایی را منتشر میکنند تا فصل تأکید و تکذیب با نان گرم صبحانه و گوشیهای هوشمند معنا بگیرد.
پینوشت:
* خبر سخت: خبرها را اساساً به دو دسته تقسیم میکنند که عبارتند از: خبرهای نرم و خبرهای سخت. در کل خبرهای سخت به خبرها و رویدادها اشاره دارد که بلافاصله گزارش و پخش میشوند. حال آنکه خبرهای نرم به اطلاعات پیشینهای و مقولههایی میپردازد که مورد علاقه انسانها است.
منبع: عصر ایران
ارسال دیدگاه