سینا قنبرپور

زنگ خطری برای روستاها

اتفاقی که در روستای چنارمحمودی از توابع لردگان در استان چهارمحال و بختیاری روی داده و اینک اعتراض مردم این روستا و دیگر هموطنان‌مان را در لردگان درپی داشته است ،باید با تامل از نظر گذراند.

کد مطلب: ۹۵۹۰۱۸
لینک کوتاه کپی شد

موضوعی که اینک با آن مواجه شده‌ایم موضوع ساده‌ای نیست. از طرفی ماجرا، شیوه اطلاع‌رسانی و شیوه مواجهه با آن منجر به اعتراضاتی شده است که ضمن توجه به آن اعتراضات نباید از فرآیندی که به این اعتراضات ختم شده غافل شد.

مثل هر بیماری دیگری یک ویروس در فضایی کوچک و محدود منتقل شده و عده‌ای را مبتلا کرده است. از آنجا که این فضای کوچک و محدود، یک روستا است مساله بیشتر برجسته شده و برخلاف اتفاقاتی که در شهرهای ما در حال وقوع است و در شلوغی و هیاهوی روزمرگی‌های شهری از نظر دور می‌ماند به چشم آمده است.

در ماجرای روستای چنارمحمودی یک مساله شیوع بیماری و ضرورت رسیدگی پزشکی است و هیچ بحثی در این زمینه وجود ندارد کما اینکه وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی هم براین موضوع تاکید کرده است. اما آنچه در این روستا رخ داده و پایش به رسانه‌ها باز شده می‌تواند در بقیه روستاها هم عده‌ای را گرفتار و مبتلا کند و چه بسا همین الان هم گرفتار کرده باشد. فقط بحث برسر این است که چون روستاها فضای کوچک‌تر و محدودتری دارند ممکن است زودتر نشانه‌های آن بروز و ظهور یافته باشد.

واقعیت این است که مدت‌هاست ترکیب جمعیتی شهر و روستاهای ما به شکل نامتجانسی تغییر یافته است. بسیاری از روستاها خالی از جمعیت شده‌اند و ساکنان آن به شهرها و حاشیه شهرها مهاجرت کرده‌اند تا پی کسب و کاری باشند. از سوی دیگر در اشکال دیگر این مهاجرت بسیاری از مردان روستا از خانواده خود جدا شده و به شهر آمده‌اند تا وضعیت بهتری برای آنها فراهم آورند.

هر دو شکل مهاجرت آسیب‌های اجتماعی مختلفی را به همراه داشته است. از سوی دیگر تجمع جمعیت در شهرها همه برنامه‌ها و سیاست‌گذاری‌ها را در شهرها متمرکز کرده است. گواه این موضوع را می‌توان در تبی جست که نمایندگان بسیاری از حوزه‌های انتخابیه کوچک گرفتارش می‌شوند تا وزارت کشور روستاها را به بخش و بخش‌ها را به شهر و شهرستان تبدیل کند.

تمرکز حدود ۷۰درصد جمعیت در شهرها نباید برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران و حتی قانون‌گذاران را از ۳۰درصد دیگر جمعیت غافل کرده باشد. در دولت یازدهم شاهد بودیم که زیرمجموعه معاون اول یک معاونت تحت عنوان معاونت توسعه روستایی شکل گرفت. دولت یازدهم تلاش کرد با اعطای وام کم‌بهره به ویژه در روستاهای مرزی سمت و سوی تولید را به روستاها بازگرداند.

اینکه این وام‌ها به چه سرانجامی رسید و چه میزان تولیدی از دل آن بیرون آمد معاون توسعه روستایی معاون اول رییس‌جمهور می‌تواند گزارشی ارایه کند. اما واقعیت این است که در روستاها که بعضا تولید سنتی و فعالیت‌های معمول و مرسوم از رونق افتاده مردم ساکن وقت خود را چگونه می‌گذرانند؟

آیا برنامه‌های تلویزیون و صدا و سیمای ما به کار فراغت روستاییان ما آمده است؟ اساسا فعالیت در روستا به ویژه روستاهایی که تولیدکشاورزی و نظایر آن مختل شده چیست و مردم چگونه روز خود را شب و شب خود را روز می‌کنند. فراغت ساکنان روستا به چه کارهایی می‌گذرد؟ آیا تحقیق جامعه‌شناختی در این باره صورت گرفته است؟ آیا پژوهشی در بررسی وضعیت فراغت در روستاهای ما توسط دانشگاه‌ها انجام شده است؟

آنچه اینک از صدای اعتراضات مردم لردگان و توابع آن باید شنید همین موضوع است که باید نسبت به وضعیت روستاهای‌مان حواس‌جمع‌تر و مراقب‌تر باشیم. قطعا یکی از آسیب‌های سیاست‌گذاری‌های کلان این است که یک نسخه برای کل کشور و فارغ از فرهنگ و مقتضیات جغرافیایی مردم هر منطقه پیچیده شده و به اجرا درآمده است. در ماجرای روستایی از توابع لردگان آنچه خود را به رخ کشانده همین است که باید برای شادی و فراغت روستاها برنامه‌های بهتری درنظر بگیریم.

ذره‌ای غفلت برای رخنه اعتیاد و سایر آسیب‌های اجتماعی و گاهی بی‌بندوباری اخلاقی کافی است. همه می‌دانیم که بیکاری و فراغت بدون برنامه آسیب‌زاست. بنابراین همه مسوولان باید به سرعت موضوع توجه به فضای فرهنگی و اجتماعی روستاها را در برنامه قرار دهند. دست‌کم معاون اول رییس‌جمهور می‌تواند با شناختی که از فضای روستاها دارد وارد این ماجرا شده و ضمن ترسیم وضعیت موجود چشم‌انداز لازم برای آینده را ترسیم کند.

*روزنامه نگار

منبع: روزنامه اعتماد

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار