وامِنان؛ زندگیِ جمعیِ زعفرانکارانی که میخواهند دلالی را حذف کنند
تسهیلات دولتی برای کمک به تعاونیهای روستایی ضروری است
تهران (پانا) - از وقتی زعفرانکاری در وامِنان، یکی از روستاهای بخش شرقی استان گلستان گسترش یافته و اهالی این روستا تعاونی تولیدی و مالی تشکیل دادند، زندگیشان بهتر شده اما این کشاورزان هنوز مشکلات زیادی دارند.
به گزارش ایلنا، در تاریکیهای مهر ماه، زعفرانکارانِ روستای وامِنان را میبینی که تا آفتاب نزده گلهای بنفش زعفران را میچینند. همپای برآمدنِ سپیده، جدا کردنِ پرچم گلها آغاز میشود که ۲۰ ساعتی به طول میانجامد. این داستانِ مکرر کار و تلاش روستایی است که در دهستان چشمهساران شهرستان آزادشهر در استان گلستان واقع شده است. اغلب مردم روستا زعفران میکارند؛ زعفران را نعمت زندگیشان میدانند؛ نشانهای از آبادی که تا حدی از فقر و نداریشان کاسته اما از احساس تبعیضشان نه. کشاورزان وامنان هم مثل دیگر کشاورزان، از اینکه واسطهها از حاصل زحماتشان سود میکنند، ناراضی هستند.
زعفران برای وامِنان اما اسم رمز تشکیل تعاونی و تجربه زیست جمعی شد. تلاش جمعی ۶۴۸ خانواده که زندگی خیلیها را بهتر کرد. کوچههای خاکی و خانههای گِلی این روستا بعد از شروع به کاشتِ زعفران وتشکیل تعاونی کشاورزی خاطرات زیادی از همیاری مردمان اینجا برای زندگیِ بهتر دارد. تعاونیای که با ۵۰ هزار تومان سرمایه اولیه هر عضو تشکیل شد، حالا توانسته بخشی از قسمت دلالی فروش زعفران را حذف کند، خدمات بانکی و امکانات کشاورزی بیشتری برای روستا بیاورد و اینها همه حاصل «زیست شورایی اهالی وامِنان» از سال ۹۲ تاکنون است.
زحمت زعفران را ما میکشیم؛ سودش را دلال میبرد
وجود زعفرانهای وحشی در منطقه باعث شد تا فکر کاشتن زعفران به ذهن اهالی خطور کند و حالا عمده کشت این منطقه و روستاهای اطراف زعفران است. در سال ۹۶ این محصول در ۶۰ هکتار از اراضی روستای وامنان کشت میشد و در سال ۹۷ به حدود ۳۰۰ هکتار رسید. در مشهد میزان آبدهی زعفران پنج تا شش نوبت است ولی در منطقه وامنان، یک نوبت آبدهی کافی است. میانگین تولید زعفران در هر هکتار، بین ۱۸ تا ۲۰ کیلوگرم است. همچنین در این روستا کشت گیاهان دارویی و گل محمدی در حال توسعه است و در حال حاضر ۳۰ هکتار گل گاوزبان و ۱۵ هکتار گل محمدی کشت شده است.
کوچههای خاکی را که طی میکنی یک پیرمرد ایستاده؛ سالها زندگیاش را پای مزارع زعفران گذاشته و زعفران را نجاتبخش زندگیاش میداند، میگوید: بدبختی قائنات، وامنان، سیبچال و تربت اینه که زحمت این زعفرانها مال ما است، سودش مال دلال. ما زعفرانمان را کیلویی ۹ تا ۱۰ میلیون میفروشیم. هر کیلوگرم گل نهایی معادل سه مثقال زعفران خشک میدهد. دلال این را از ما میخرد و گرمی ۲۵ میلیون تومان زعفران میفروشد. یک مثقال تقریبا معادل ۴.۵ کیلو گرم زعفران است.
مردی که کنارش ایستاده، میگوید: من اهل این روستا نیستم، اما من هم که شالی میکارم. برنج فجر را کیلویی ۴ هزار ۵۰۰ تومان از من میخرند و کیلویی ۱۳ هزار تومان میفروشند. ما زحمت میکشیم، سودش رادیگران میبرند.
پیرمرد کشاورز یکی از خانهها را نشان میدهد و میگوید: این خانه را میبینی؟ پیرمردی که در این خانه زندگی میکند، دیگر مریض شده و توانِ کار کردن ندارد. بعد از این همه سال زعفران کاشتن خیلی در خرج زندگیاش مشکل دارد.
خیال میکنند پولداریم؛ قبوضمان را چند برابر حساب میکنند
کشاورز جوانی که کمی آنطرفتر دیدم، میگوید: اینجا پول گاز و آب و برقمون زیاد میاد. اداره گاز اینجا را منطقه گرمسیری در نظر گرفته درحالیکه از دو هفته قبل همه خانهها بخاری را روشن کردهاند. اینجا برای دو نفر آدم هشتاد هزار تومان قبض گاز میآید. عموی من تنها زندگی میکند و فقط شبها برای ساعاتی یک بخاری روشن میکند که ۳۰ هزار تومان قبض گاز برایش میآید. تصور میکنند پولداریم. گاهی اوقات تا ۵۰۰ هزار تومان برایمان قبض آب میآید که نسبت به درآمدمان خیلی بالا است.
او میافزاید: شما حساب کنید کشاورزی که خودش و خانوادهاش روی زمین کار میکنند، کیلویی ۹ تا ۱۰ میلیون زعفرانشان را میفروشند. برای تمیز کردنش هم باید از روستاهای اطراف کارگر بگیریم. تقریباً ۲.۵ میلیون هم پول کارگر میدهیم. بعضی که پولی ندارند، مجبور هستند گل زعفران را بفروشند. وسایل کشاورزی هم خودش هزینهبَر است. با اینحال کاشت زعفران برای ما که پیشترها سیبزمینی کشت میکردیم خیلی بهتر است. شرایط زندگیمان تغییر کرده است به خصوص که از طریق تعاونی که تشکیل دادهایم، کمی از سود دلالها را به خودمان برگرداندیم.
تشکیل تعاونی برای مردم روستا خیلی مفید بود
به گفته این کشاورز؛ برداشت زعفران ۱۵ روز طول میکشد، ۸۰ کیلو گل، یک کیلو زعفران میدهد. فصل برداشت زعفران مهر ماه است، برخی سالها ممکن است به اواخر مهر ماه یا اوایل آبان ماه هم برسد. اگر زعفران را خودمان به مشهد برای فروش ببریم، حدود ۳۰۰ هزار تومان گرانتر از ما میخرند. اما تشکیل تعاونی برای مردم روستا خیلی مفید بود. وام بدون بهره از تعاونی میگیریم، برند تعاونی «نگین وامنان» است.
ذبیحالله عادلی (مدیرعامل تعاونی زعفرانکاران وامِنان) درباره تشکیل این تعاونی و ساز و کار عملی آن تاکید میکند: پیشترها اهالی وامنان سیبزمینی کشت میکردند. الان اغلب مردم این روستا زعفران میکارند. قبل از اینکه تعاونی کشاورزیمان را شکل دهیم، مردم خودشان محصولات را مستقیم به بازار رضای مشهد میفروختند. زعفران گرانبهاست و همین باعث میشد مشکلات زیادی برای کشاورزان در حین فروش پیش بیاید. یا تاجر به قیمت پایین میخرید؛ یا بارشان را میدزدیدند، خیلی وقتها که در خانههای اجاری مشهد ساکن میشدند، یک شب تا صبح حاصل زحمتشان را دزد میبرد. گاهاً هم برایشان چک بیمحل میکشیدند.
تعاونی مالی وامنان تمام خدمات بانکی چهار روستا را پوشش میدهد
مدیرعامل تعاونی زعفرانکاران وامنان بیان میکند: شرکت تعاونی زعفرانکاران وامنان سال ۹۲ تشکیل شد. اعضا نفری ۵۰ هزار تومان پول گذاشتند. ۶۴۸ سرپرست خانوار در وامنان عضو شرکت تعاونی هستند. الان چند روستا ازجمله سیبچال هم شامل میشود. در حال حاضر این تعاونی حدود ۱۰ هزار نفر جمعیت را خدمات میدهد. ۹۵۰ سرپرست خانوار عضو دارد. الان سرمایه کل تعاونی به ۱۱۲ میلیون تومان رسیده است.
به گفته عادلی؛ سود این تعاونی به این ۹۵۰ سرپرست خانوار بازمیگردد. فاصله اینجا تا آزادشهر ۶۵ کیلومتر است و هیچ بانکی در اینجا نیست. ۴ روستای این حوالی ۱۰ هزار نفر جمعیت دارد که در انجام کارهای بانکی خود مشکل دارند. این افراد همیشه تمام خدمات بانکی خود را به آزادشهر میبردند. تعاونی اینجا یک صندوق مالی تشکیل داد. این صندوق تمام خدمات بانکی را به اهالی چهار روستا ارائه میدهد. پرداخت قبوض، دریافت پول نقد، دریافت یارانه و انتقال به همه بانکها از طریق همین صندوق مالی صورت میگیرد.
این تعاونی حتی در تخصیص وامهای دولتی نیز نقش داتشه است. سرپرست مدیریت صنایع غذایی و تبدیلی سازمان جهادکشاورزی گلستان گفته بود: زغفران کاران متقاضی برای استفاده از این تسهیلات بانکی با کارمزد شش درصد میتوانند به شرکت تعاونی زعفران کاران وامنان آزادشهر مراجعه و با معرفی به بانکهای عامل نسبت به تشکیل پرونده و دریافت وام اقدام کنند. این در حالی است که کل تسهیلات تخصیص یافته به استان در سال گذشته ۸۰۰ میلیون تومان بوده است.
تجربه زندگی جمعی و شورایی وامنان
اهالی وامنان به خوبی میدانند که اگر قرار بود کارفرمایی بالای سرشان باشد، زندگی سختتری داشتند؛ میدانند که همین تعاونی که تا حدی به صورت جمعی اداره میشود، باعث میشود که سودشان کم و زیاد به جیب خودشان میرود. البته کشاورزی مکانیزه را ترجیح میدهند و یکی از خواستههایشان هم همین است.
مدیرعامل تعاونی زعفرانکاران وامِنان تصریح میکند: در وامنان همه کارها به صورت جمعی و شورایی انجام میشود. هیئت مدیره و کادر عملی تعاونی از سرمایه تعاونی چیزی در حد دستمزد یک کارگر ساده دریافت میکنند. رئیس هیئت، مدیره مدیرعامل شرکت تعاونی است. فرق تعاونی ما با یک کارفرمای شرکت کشت و صنعت این است که ما زمینهای مردم را تصرف نمیکنیم. زعفرانکارانِ وامنان و روستاهای اطراف مختار هستند، محصولاتشان را به هر شیوهای که مایل هستند، بفروشند اما اگر بخواهند میتوانند زعفرانهایشان را به تعاونی بفروشند. در عین حال پولی هم به جیب هیئت مدیره نمیرود.
هیئت مدیره تعاونی سودی از محل خرید و فروش نمیبرد
عادلی تصریح میکند: ما طبق قیمت بازار قیمتی میدهیم و آن را میخریم. در صورتی که سود بیشتری از این خرید و فروش به دست آمد به سرمایه تمام اعضای شرکت تعاونی تبدیل میشود. هیچ یک از اعضای هیئت مدیره شرکت تعاونی از بابت خرید و فروش یا مسائل دیگر سودی کسب نمیکنند. در سال دو بار مجمع عمومی با حضور اهالی روستا اینجا برگزار میشود. در این مجمع گزارش کار تعاونی به اعضا گفته میشود. تصمیمات کلان و مهم در این مجامع گرفته میشود.
او در پایان تصریح کرد: به امضای سه نفر پول از حساب شرکت تعاونی خارج میشود و به فقط در ازای انجام کار یا خرید محصولات میتوان پولی خارج کرد. فاکتور خرید نیز ارائه میشود. تمام خرید و فروشی که انجام میشود، تحت نظر حسابرس خودمان و حسابرس سازمان تعاونی روستایی است. البته سازمان تعاونی روستایی بیشتر نظارتهای کلی را انجام میدهد. تمام شرکتهای این منطقه را شامل میشود. سبوس دامداری دولتی که مردم مجبور بودند با زحمت تمام از آزاد شهر بخرند و خیلی اوقات حق اهالی وامنان ضایع میشد را همین شرکت تعاونی بین روستاها تقسیم میکند.
حذف دلالها واسطهها مهمترین خواسته کشاورزان این روستا است. حسِ تبعیض کشاورزانِ وامنان و روستاهای اطراف مثل دیگر کشاورزان و کارگران ناشی از این است که حاصل زحماتشان به جیب دیگرانی میرود که نقشی در تولید ندارند. آنها حقشان را میخواهند، سازوکاری که منجر به زندگی بهتر برای جامعه نمیشود؛ تنها سود عدهای خاص را زیاد میکند. فرقی نمیکند که یک گیاه گرانبها همچون زعفران بِکاری یا نه؛ در هر حال این واسطهها هستند که به نام روستاییِ محروم تسهیلات میگیرند. زخمی که در وامِنان سر باز کرده مختص همین مردمان نمانده؛ این درد خیلیهای دیگر هم هست.
ارسال دیدگاه