بدبینی خونبارشوهرافیونی
تهران (پانا) - مرد بدبین همسرش را در حمام خانهشان با ضربههای مهلک به قتل رساند.
بهگزارش خراسان، رسیدگی به این پرونده از ۱۷ آبان سال ۹۶ به دنبال کشته شدن زن ۳۵ سالهای به نام رویا در حمام خانهاش در خیابان هلالاحمر در دستور کار مأموران کلانتری ۱۱۵ رازی قرار گرفت. پسر ۱۲ ساله قربانی وقتی از مدرسه به خانه بازگشته بود با جسد خونین مادرش در حمام روبهرو شده و پلیس را مطلع کرده بود.
تحقیقات میدانی
خیلی زود ماموران در محل جنایت که طبقه چهارم یک آپارتمان بود حاضر شدند و در صحنهای تلخ با جسد خونین زن جوانی روبهرو شدند که پسر دانشآموز او بالای سرش نشسته و التماس میکرد مادرش چشمهای خود را باز کند! جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و همزمان بازپرس جنایی دستور داد تیمی از ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران رازگشایی کنند و قاتل را به دام اندازند.
فرار شوهر
وقتی پلیس در بررسیهای اولیه به اختلافهای دنبالهدار رویا و همسرش فرشاد پی برد، ردیابی شوهر این زن آغاز شد.
اعتراف
شواهد نشان میداد فرشاد همزمان با قتل همسرش به مکان نامعلومی گریخته است. دو روز از این ماجرا گذشته بود که با تلاش پلیس مرد جوان ردیابی و بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.
در دادگاه
هفته گذشته، فرشاد در شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی شقاقی و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای این جلسه پدر و مادر رویا برای داماد سابقشان حکم قصاص خواستند. سپس فرشاد در جایگاه ویژه ایستاد و قتل را گردن گرفت. او در تشریح جزئیات قتل دلخراش گفت: من جوشکار بودم و وضع مالی خوبی داشتم. اما ورشکسته شدم و اوضاع مالیام بههم ریخت. فرشاد افزود: آن زمان تراکت پخش میکردم و درآمد کمی داشتم. به همین دلیل تحتتاثیر شرایط بد به شیشه پناه بردم و معتاد شدم. بعد از این ماجرا اختلافهای من و رویا زیاد شد. او که دختر عمهام بود میگفت دیگر حاضر نیست با من زندگیاش را ادامه دهد و طلاق میخواست.
او ادامه داد: رویا حتی چندبار از خانهمان قهر کرده و به خانه خواهرش رفته بود. من تحتتاثیر مصرف شیشه به او بدبین شده بودم و گمان میکردم با یکی از همکارانش در ارتباط است. آخرینبار بهشدت با هم درگیر شدیم و رویا به حمام رفت. من که عصبانی شده بودم گلدانی را برداشتم و به داخل حمام رفتم و با گلدان به سر رویا زدم. وقتی او روی زمین افتاد با چاقو چند ضربه به او زدم و خانهمان را ترک کردم. بعد از چند ساعت به فروشگاه رفتم و یک دست لباس نو خریدم و دو شبانه روز در خیابانها بیهدف پرسه میزدم تا این که نوزدهم آبان ماه وقتی در حال عبور از پل ۹ دی در جنوب تهران بودم دستگیر شدم. او گفت: من از مرگ همسرم پشیمانم .حالا هم از پدر و مادر رویا طلب بخشش دارم.
ارسال دیدگاه