طیبه سیاوشی شاه عنایتی*
بازگشت زنان تحت آسیب بهسختی انجام میشود
زنانه شدن آسیبها معلول علتهای متعدد است. همچنین این مقوله رویههای اجتماعی متعدد را نشان میدهد. در سالهای اخیر فاصله زمانی بین ابتلا به اعتیاد و کارتن خوابی برخلاف گذشته کوتاه شده است. این در حالی است که اگر در گذشته فرد بعد از چهار یا پنج سال از اعتیادش به مرحله کارتن خوابی میرسید، هماکنون بعد از چند ماه آنها به کف خیابان و وضعیت کارتن خوابی میرسند که یکی از عوامل تاثیرگذار در این زمینه فقر است.
به هر حال حمایتهای اجتماعی نیز در اینباره انجام نمیگیرد تا خانوادهها بتوانند این افراد آسیب دیده را تحت حمایت خود قرار دهند. این در حالی است که بازگشت زنان تحت آسیب بهدلیل مسائل فرهنگی بهسختی انجام میشود. وقتی آنها دچار کارتن خوابی میشوند بهدلیل نیاز به مواد مخدر ناچار به تن فروشی و دیگر نارساییها نیز میشوند که این مقوله با تبعات منفی فراوان مواجه میشود. اغلب در روند زندگی این زنان هیچتغییر و تحولی لحاظ نمیشود، مگر به اراده آنها و کمکها از سوی سازمانهای مردم نهاد. اغلب این افراد در سکونتگاههای غیررسمی، حاشیههای شهر تهران و دیگر مناطق مستقر هستند و سازمانهای مردمنهاد نیز از آنها حمایت میکنند. اغلب زنان کارتن خواب به دلایل مختلف در استان تهران مستقر هستند و این معضل در تهران و دیگر کلانشهرهای کشور مشاهده میشود. باید دانست که مساله اعتیاد و نارساییهای ناشی از آن مرد و زن نمیشود و هر فردی با درگیری با آن، کارتن خوابی به بخشی از زندگیاش تبدیل میشود. در این شرایط دولت میتواند از آنها حمایت کند. با این اقدامات اگر در بین صد نفر فقط چند نفر به زندگی عادی برگردند قابل توجه است، چون ترک اعتیاد در این افراد یک بخش قضیه و پذیرش جامعه مساله دیگر است. اگر خانواده نیز این افراد را نپذیرد، طبیعتا روی دیگر سکه کارتن خوابی، اعتیاد و دیگر آسیبهای تهدیدکننده برای آنها نمایان میشود .
نیاز به خدمات
برخی از سازمانهای مردم نهاد به شکل محدود در سطح شهر به این افراد خدماترسانی میکنند، اما با توجه به حجم قابل توجهی از این افراد در جامعه این امکان وجود ندارد تا خدمات دهی به آنها به شکل مناسب انجام شود. باید دانست که مرحله ترک اعتیاد و سمزدایی به سهولت انجام میشود. برای مثال شاید در فرصتی کمتر از دو تا سه روز این اقدام انجام شود، اما این افراد به روان درمانی و مشاورههای طولانی مدت در جلسات متعدد نیازمند هستند. در محلاتی که این معضل مشاهده میشود، میتوان برای این زنان امکان صحبت ایجاد کرد. در این اقدامات زنان نیازمند کمک میتوانند مشاوره اخذ کرده و با کسب مهارت و آگاهی به ادامه زندگی بپردازند. برای مثال بنده افرادی را میشناسم که ۱۰ تا ۱۲ سال است که از هر گونه اعتیاد پاک هستند و هر سال هم سالگرد پاکی خود را جشن میگیرد. نهادهای مسئول باید بدانند که هر گونه پاکسازی از مواد مخدر در بعد روحی و روانی به سرعت انجام نمیشود و این اقدامات نیازمند توجه ویژه است. برای مثال در برخی فیلمها مشاهده میشود که فرد معتاد را به تخت بسته و با متوسل شدن به زور مبادرت به ترک اعتیاد میکنند. در حالی که هر گونه تغییر در زندگی زن یا مردم معتاد یا تحت آسیب فقط با اقدامات روانشناسی و مشاوره انجام میشود. برای مثال اگر به سازمانهای مردم نهاد فرصت داده شود، آنها میتوانند در ساعات مشخص در روز یا شب به پارکها و دیگر اماکن پاتوق آنها رفته و برای آنها مشاورههای آزاد انجام دهند. برای مثال این اقدامات برای زنان تحت آسیب میتواند در اماکن پوشیدهتر انجام شود، اما سازمان بهزیستی بهعنوان متولی این قضیه بهتنهایی توانایی انجام اقدامات در اینباره را ندارد. بارها از سوی مسئولان این سازمان مطرح شده که سازمانهای مردم نهاد را بهعنوان شرکای اجتماعی پذیرفته و تلاش میشود تا در کنار آنها این مسائل را حلوفصل کنند. برای مثال فقط تاسیس کمپ ترک اعتیاد در یک منطقه تحت پوشش شهرداری، سازمان بهزیستی یا دیگر دستگاههای رسمی مدنظر نیست، بلکه این مراکز باید به شکل مستمر مورد نظارت از سوی مسئولان مربوطه قرار بگیرند. برای مثال در سالهای اخیر با بررسی فعالیت مراکز ترک خصوصی اخباری مبنی بر ضرب و شتم افراد داوطلب ترک اعتیاد و نقص عضو آنها به گوش رسیده است. در این شرایط این مقوله نیازمند توجه ویژه از سوی مسئولان امر است. هر چند تعداد روز افزون این افراد در سطح شهر تهران و آسیبهای متعدد ناشی از این شرایط را در جامعه شاهد هستیم. از سوی دیگر سازمان بهزیستی نیز توانایی پوشش دهی این حجم عظیم از آسیبها نیست، چون به اذعان گفتههای مسئولان در این سازمان، آنها به نیروی کافی دسترسی نداشته و از لحاظ مادی نیز مجهز به چنین خدماترسانیهایی نیستند .
۲۳ سازمان متولی
از سوی دیگر مجلس نیز برای ارتقای وضعیت این زنان بر اساس برنامه ششم در روند بودجه دهی تمامی امکانات را در اختیار بهزیستی قرار داده است. البته در حوزه آسیبهای اجتماعی ۲۳ دستگاه متولی امر هستند و تمامی آنها نیز برای مقابله با آسیبها بودجه اخذ میکنند. برای مثال در کشور ما از وزارت آموزش و پرورش گرفته تا وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی متولی مقابله با آسیبهای اجتماعی هستند. کاش این پول ها برای پیشگیری از مصرف مواد مخدر و پیشگیری از دیگر آسیبها هزینه میشد. هر چند بر اساس قانون بودجه اختصاص داده شده است، اما دستگاههای متولی متعدد و نامگذاری تحت عنوان مبارزه و مقابله ما را دچار صدمات متعدد کرده است. البته مطالب مطرح شده در زمینه نحوه رسیدگی به معتادان کارتن خواب است .
فرهنگ سازی
هماکنون در جامعه شاهد افزایش طلاق هستیم. بر اساس بررسیهای انجام شده طلاق میتواند از تبعات فراوان برخوردار و معلول اتفاقات متعدد باشد. برای مثال هنوز در جامعه ما برخی از خانوادهها طلاق را نماد بیآبرویی دانسته و از پذیرش فرزندشان بهدلیل طلاق ممانعت میکنند. باید دیدگاه مردم از لحاظ فرهنگی نسبت به این مسائل تغییر کند. با این وجود، اینکه فرد با هر آسیبی به آغوش خانواده برگردد بهتر از این است که به دیگر آسیبها در جامعه ملحق شود. این مسائل نیازمند فعالیتهای متعدد در زمینه اطلاعرسانی و آگاهی به حقوق است. امید است رسانه ملی و دیگر دستگاهها در اینباره تلاشهای فراوان کنند. یکی از راههای اطلاعرسانی و فرهنگسازی استفاده از ظرفیت فضای مجازی است. در این فضا میتوان به فعالیتهای مناسب فرهنگی پرداخت. برای مهار آسیبهای جامعه با اطلاعرسانی مناسب میتوان افراد را نسبت به نحوه مقابله با مسائل و آسیبهای متعدد آگاه تربیت کرد .
منبع:آرمان
* نماینده مجلس
ارسال دیدگاه