محمدعلی سبحانی*
لزوم اتحاد کشورهای عربی اسلامی و منطقهای برای فلسطین
۷۰ سال است جنایات و اقدامات ظالمانه صهیونیستها علیه فلسطین ادامه دارد. در برهههای بسیاری درست مانند اتفاقات اخیر قدس و اخراج فلسطینیها، طیف گستردهای از کشورهای جهان بیانیههایی علیه اسرائیل صادر کردهاند اما ۹۰ درصد این اقدامات در حد حرف باقی مانده است.
چراکه امریکا و دیگر کشورهای عضو شورای امنیت بویژه آن دسته از کشورهایی که تحت نفوذ اسرائیل بوده و از آن نفع میبرند، مانع از عملی شدن قطعنامهها و بیانیهها شدهاند. در این میان حتی اگر یک یا چند کشور یا حتی خود فلسطینیها در موردی مانند حوادث اخیر قدس، عزم بر شکایت و محکومیت حقوقی و تبلیغاتی اسرائیل داشته باشند، نیاز به مقدماتی مانند بودجه کلان و همکاریهای وسیع و نشستهای متعدد دارند که در شرایط پاندمی کرونا با اما و اگرهایی همراه است. از طرف دیگر صدور قطعنامههایی از این دست باید از سوی سازمانهایی مانند اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی و... پشتیبانی شود در غیر این صورت امکان نتیجهگیری آن بسیار کم است. همچنین اختلافات داخلی فلسطین، تنشهای منطقهای، اختلافات مسلمانان، اعراب و همه گروههایی که همواره در مسأله فلسطین و حمایت از حقوق مردم مظلوم این کشور پیشگام بودند، پاسخگویی به اقدامات اسرائیل را به دشواری میکشاند. به طور مثال سوریه یکی از کشورهایی بود که همواره محل گردهمایی سازمانهای مختلف حامی فلسطین بود اما حالا این کشور خودش دچار بحرانی است که برای حل آن نیاز به همکاری و فکر و برنامههای بسیاری دارد. یا در لبنان؛ اختلافات داخلی به گونهای است که امکان اجماع درباره هیچ مسألهای وجود ندارد. در یک کلام اختلافات داخلی دنیای عرب و اسلام و تنشهای داخلی فلسطین، واکنش بینالمللی در قبال این کشور را با سختی همراه کرده است.
بدون شک شرایط منطقه تغییر کرده است به طوری که کشورهایی مانند امارات که پیشتر علم حمایت از فلسطین را بر دوش میکشیدند، سالها در مسیر توسعه و روابط دیپلماتیک با اسرائیل قرار گرفته و تغییر موضع دادهاند. شاید در گذشته جنایتهای رژیم غاصب اسرائیل با واکنشهای حقوقی و دیپلماتیک سازمانهای منطقهای، کشورهای اسلامی و عربی، اتحادیه عرب-که با بروز اختلافات درعمل اثری از آن باقی نیست- همراه بود و بودجه لازم را نیز تأمین میکردند اما اکنون بیشتر آنها درگیر مسائل داخلی خود و منافع خود در منطقه هستند. در این میان شاید تنها ایران است که میتواند با همراهی بخشی از جامعه عرب یا کشورهای مسلمان مانند ترکیه یا مالزی، با طرح این موضوع در کنفرانس اسلامی یا ثبت آن در سازمان ملل یا حتی شکایت حقوقی از جنایت اخیر اسرائیل در دادگاه لاهه دستکم فضای تبلیغاتی علیه اسرائیل را تقویت کند تا در شرایط دشوار فعلی منطقه، رژیم صهیونیستی متهم شده و کشورهای حامی آن در میان ملتهای عرب و مسلمان دچار مشکل شوند.
از سوی دیگر تغییر سیاستهای امریکا در دولت «بایدن» که امید میرفت با توجه به سیاستهای کلی دموکراتها در قبال مسائل حقوق بشری اقدامی جدی علیه تلآویو انجام دهند، به اثرات جزئی مانند آنچه در انتخابات داخلی اسرائیل داشت منحصر شده است. زیرا حاکمیت امریکا خود را ضامن امنیت اسرائیل میداند و فلسطین نیز حمایت ویژهای در ایالات متحده ندارد. پس نمیتوان امیدوار به تغییرات اساسی در روابط امریکا با تلآویو بود. ازهمین رو هم هست که تلآویو با اطمینان خاطر از حمایت امریکا و برخی کشورهای جهان از خود و همچنین اطمینان از به بنبست کشیده شدن اقدامات جهانی علیه این رژیم، هر روز در جنایت علیه مردم مظلوم فلسطین وقیحتر میشود.
با این حال گرچه اجماع و صدور قطعنامه علیه اسرائیل به نظر دشوار میرسد اما با توجه به اینکه دادگاه لاهه یکی از معدود سازمانهای جهانی است که در کارنامه خود اقدامات مستقلانه نیز داشته است، میتوان امید داشت که با یک اقدام صریح حقوقی، معرفی وکلا و تعیین عنوان جرمی روشن مانند کشتار ۴۰۰ نفر در ۶ ماه گذشته و... دستکم از بعد تبلیغاتی بتوان تصویر اسرائیل در جهان را مخدوش کرد. ضمن آنکه اگر کشورهای عربی، اسلامی و منطقهای بتوانند با هم متحد شوند بدون شک میتوانند در این شرایط گامی مؤثر برای احقاق حقوق مردم مظلوم فلسطین بردارند.
* سفیر سابق ایران در قطر و لبنان
منبع: ایران
ارسال دیدگاه