چرا بعضی دختران می خواهند مثل پسرها به نظر بیایند؟!
تهران (پانا) - بهگفته دبیر انجمن جامعه شناسی ایران، دفتر قم، یکی از پیامدهای پدیده دختران پسرنما تضعیف و افت مقوله ناز و نیاز است، ناز و طنازی در دختران و زنان و نیاز در مردان، جزیی ازمولفه های تداوم بخش و شرینی زندگی زناشویی است و بیش از اندازه شبیه شدن دختران به پسران میتواند باعث لطمه به کیفیت مهرورزی و محبت مادری به خاطرعادت کردن احتمالی به رفتارهای کلامی، جسمی وذهنی در دختران پسرنما شود.
بهگزارش ایسنا، در جامعه ای که زنان از درگیری با تنگناهای تبعیض جنسیتی رنج میبرند، بدیهی است که دختران با تصور اینکه با شبیه سازی ظاهر خود به پسران میتوانند آزادی عمل، حقوق و نقش بیشتر در خانواده و جامعه بدست آوردند.
در این شرایط دختران برای ارتقا جایگاه و منزلت خود ناخودآگاه تحریک و ترغیب به تغییرپوشش، کلام، رفتار خود میشوند؛ برای مثال بسیاری از آنها با نشستن بر روی تخت های قهوه خانه ها وزدن پک های محکم به قلیان از خاطرات خود درنزاع و مشاجرات کوچه وخیابان حرف می زنند.
مشاهده ی این نوع رفتار در جامعه ما نیز، اتفاقی تازه و عجیب نیست ودر گوشه و کنار شهرمان، شاهد چنین رفتاری از دختران هستیم.
عبدالله باقری جامعه شناس، در این رابطه عنوان کرد: مسئله ظهور یا افزایش شبیه سازی دختران به پسران که با عنوان دختران پسر نما در فضای جامعه شناختی، روانشناختی و البته رسانه ها مطرح شده است را میتوان از سه جنبه فردی_تربیتی، زیست شناسی و اجتماعی- فرهنگی توصیف و تبیین کرد.
وی ادامه داد: به طور کلی هرگونه انحراف از ارزشهای خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، سنت وعرف رایج جامعه، به عواملی مانند نوع، چگونگی، مهارت و دانش تربیت فرزندان، وضعیت نگرش والدین و اطرافیان، باورهای آن خانواده و ساختارهای فرهنگی روزجامعه بستگی دارد.
وی با اشاره بر این نکته که هرگونه انحراف در تعامل و پیوند با گروه همسالان شکل میگیرد، بیان کرد: رفتار افراد، معدل طرز تفکر و باورهای دوستان نزدیک اجتماعی، همکلاسی، محله و... است و این موضوع در مقطع سنی نوجوانان و بخصوص در دوران بلوغ، هویت یابی و حتی احساس هویت پیدا کردن بین ۱۳ تا ۲۰ سالگی بسیار آشکار است.
دبیر انجمن جامعه شناسی ایران، دفتر قم، با تاکید بر این نکته که بعضی رفتارهای دختران نوجوان پسر نما پس از سن ۲۰ سالگی به تدریج و با ازدواج پیوسته کاهش پیدا میکند، اظهار کرد: این تغییر قالب، به معنای نفی جنسیت و یا بیزاری از آن نیست؛ بلکه تنها برای کسب آزادی بیشتر اما بدون آگاهی از عواقب آن است.
باقری با تاکید بر اینکه رفتارها و هیجانات نوجوانان اغلب مورد نگرانی خانواده ها است، گفت: سخت گیری یا رها کردن بسیار زیاد، باعث بروز رفتارهای خاص و گاه مغایر با ارزش های موجود و لجبازی میشود که نتیجه آن ترجیح دادن دوستان به والدین است.
این جامعه شناس اظهار کرد: از علل دیگر این موضوع میتوان به ارگانیزم (ساختار فیزیولوژیک و مسایل هورمونی) دختران یا پسران اشاره کرد که در آرایش جنسی یا اندام های بدنی انها احتمال نمود دارد و موجب اختلالات رفتاری احتمالی خواهد شد.
عضو هیئت اندیشهورز اداره کل امور اجتماعی استانداری قم، ادامه داد: این ساختار هورمونی با کاهش یا افزایش یکی بر دیگری، در تصورات دختر یا پسر، لحن و ظرافت صدا، زمختی بدن دختر یا ظرافت پسر و....تاثیر دارد.
باقری با تاکید بر این نکته که این اختلالات هورمونی در بلوغ آغاز می شود، یادآور شد: در بسیاری از افراد این مشکل با مراجعه به پزشکان متخصص، قابل اصلاح بوده و نباید به تصور اینکه نشانه ای از اختلال هویت جنسی فرزندان است موجب نگرانی والدین شود؛ زیرا این تمایلات مقطعی و زود گذر است.
وی با اشاره بر این موضوع که در سومین علت ظهور دختران پسرنما میتوان به مداخلات حاکم بر سبک زندگی شهروندان توسط سیاستگذاران جامعه اشاره کرد، گفت: سیاست های فرهنگی اجتماعی، کمیت و کیفیت آزادی های مشروع و هر آنچه نسل جدید را که اکنون با گسترش اطلاع رسانی ودر دسترس بودن تحولات و تغییرات تکنولوژی و رسانه ها، با ارزشهای موجود بیگانه و ارزشهای جدیدتری را جایگزین کرده، در تعارض با عرف رایج جامعه است.
وی ادامه داد: نسلی که بدلیل افزایش تحصیلات و دسترسی به سبک های متنوع زندگی و ارزش های جدید ناشی از تحولات طبیعی در فرایند تاریخی جوامع یا ناشی از پدیده مصرف گرایی (خرید بیشتر برای دیده شدن، فخر فروختن و...) تحت تبلیغات فراوان انواع محصولات آرایشی، فرهنگی، رسانه ای و...قرار میگیرد نه امکان زندگی با ارزش و سیاست های گذشته را دارد و نه توان لازم برای مقاومت در برابر حجم سریع تحولات و تنوع بیشمار محصولات تولیدی ازخوراک تا ایده و باورهای اخلاقی را دارد.
باقری با اشاره به این نکته که از مهم ترین این سیاست ها خواسته بانوان مبنی کاهش شکاف جنسیتی میان دختران و پسران در حوزههای مختلف در سطح خرد تا کلان است، یادآورشد: به اعتقاد بانوان نوع قوانین و کیفیت قانون گذاری در کشور موجب امتیازات بیشتر جامعه به مردان است و جامعه ای که به پسران آزادی بیشتری دهد، سبب تحریک وترغیب ناخودآگاه دختران به تقلید پوشش کلام رفتارو... از مردان میشود تا دختران نیز بتوانند با ارتقا جایگاه و منزلت خود حقوق و نقش بیشتر در خانواده و جامعه بدست بیاورند.
دبیرانجمن جامعه شناسی ایران، دفتر قم، تاکیدکرد: جنبش های فمنیستی، از مدافعان برابری جنسیتی تا برابری زنان ومردان در اشتغال، حقوق و دستمزد بعلاوه رسانه های تازه گسترش پیدا کرده در دست تمام شهروندان، شکلی از فردگرایی را گسترش میدهند.
وی با بیان این که علت چهارم این مسئله تلفیقی از لجبازی با خود و والدین به دلیل روش های تربیتی بسیار سخت گیرانه در خانواده و یا تفاوت و تبعیض جنسیتی بین فرزندان پسر و دختر درون یک خانواده است، افزود: نتیجه این تبعیض، تلاش برای شبیه سازی دختران به پسران برای دیده شدن بیشتر، دسترسی به آرزوها، تمایلات و...است تا محدودیتهایی که به دلایل فرهنگی و اجتماعی خانوادگی ایجاد شده را از بین ببرند.
وی با بیان این که نامیدن این گروه در کشور ما به عنوان هنجارشکن، ساختار شکن یا سنت شکنان جامعه امری طبیعی است، عنوان کرد: این دختران کاملا به تفاوت های جنسیتی و اهمیت آرایش فیزیولوزیک بدنی خود مطلع هستند و بر خلاف انتخاب ظاهر پسرانه، رویای پسر بودن یا پسرشدن را در سر ندارند.
وی با ابراز تاسف نسبت به اینکه زنان ما از والدین تا آموزش و پرورش، کنشگران اجتماعی حوزه زنان و رسانه ها، چگونه زن بودن را آموزش نمیبینند، بیان کرد: دختران جامعه ما در تعریف دختر طناز بودن یا دختری یا مهارتهای زنانگی مادرانه، خانه داری یا ... دچار بدفهمی هستند و آنان را دخترانی سنتی، بی دست و پا ویا حربه ای برای جلب توجه پسران و مدهوش کردن آن ها میدانند.
این جامعه شناس ادامه داد: برای پیشگیری از افزایش این پدیده در خانواده ها، راه حل های تک بعدی قابل تجویز نیست، در سطح خرد (خانواده) والدین باید مهارتهای زندگی، زناشویی، تربیت فرزند و آگاهی های لازم برای ایفای درست نقش مادری پدری را کسب کنند و تحت تاثیر تبلیغات امیال گرایانه و مصرف گرایانه قرار نگیرند.
وی افزود: همچنین باید به شیوهای درست با فرزندان صحبت کنند و همه ی اعضای خانواده نیز درباره تمایلات و جهان ذهنی خود با یکدیگر گفتگو کرده وبا سعی بر قانع کردن همدیگراز سرکوب وتحقیر هم دوری کنند.
باقری بابیان این که در سطح میانه، جامعه و سازمانهای فرهنگی باید باشنیدن صداهای متفاوت جامعه و گفتگوهای انتقادی دردانشگاه ها وکارگاه های مهارت افزایی مشارکتجدی پیداکنند، افزود: درسطح کلان، جامعه وسیاستگذاران باید با پاسخگویی به تفاوت های نسلی وتوجه به حقوق اجتماعی انسانی وعدالت اجتماعی، متناسب سازی فرهنگی نمایند و با اصلاح بخشی ازساختارهای ذهنی جامعه، ازبیگانگی فرهنگی یاشوک فرهنگی پیشگیری کنند.
وی با اشاره به نقش مهم جامعه عنوان کرد: در جامعه ایران به دلیل تنوع قومی فرهنگی نمی توان از همه ی افراد جامعه انتظار داشت که صد درصد مطابق با جنسیت خود رفتار کنند، بدیهی است که بخشی از جامعه سریع تر با تحولات و تغییرات اجتماعی در حوزه های مختلف همراه خواهند شد.
این استاد دانشگاه با بیان این نکته که یکی از پیامدهای این پدیده تضعیف و افت مقوله ناز و نیاز است،عنوان کرد: ناز و طنازی در دختران و زنان و نیاز در مردان، جزیی از مولفه های تداوم بخش و شرینی دوران ازدواج و زناشویی است و بیش از اندازه شبیه شدن دختران به پسران در پوشش و کردار و گفتار چه بسا سبب لطمه به کیفیت مهرورزی ومحبت مادری به خاطرعادت کردن احتمالی به رفتارهای کلامی، جسمی وذهنی دردختران پسرنما شود.
وی با اشاره بر اینکه موضوع مد نقشی موثر در پیدایش و گسترش این پدیده دارد، عنوان کرد: این بازار با هدف تولید وفروش بیشتر سعی برتغییر سلیقه دختران و زنان برای راحت تر شدن، سریع تر و زیبا تر پوشیدن، رهایی از محدودیت های پوششی و.. را دارد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: امروزه انسان به دنبال آزادی بیشتری فارغ از هر نوع قضاوت است و مُدهای امروزی به عنوان وسیلهای برای رسیدن به آزادی ظاهری میتوانند کمک رسان این به ظاهرآزادی باشند.
این جامعه شناس تصریح کرد: فضای مجازی، شبکههای ماهواره، بازیگران زن، مدلینگها، سینما، برخی از والدین (پدر و مادران جدیدی که مهارت و ذهنیت لازم برای ایفای این نقش را ندارند) و حتی برخی از متولیان فرهنگی دست به دست هم میدهند تا امروز شاهد این پدیده ناخوشایند باشیم.
باقری اظهار کرد: در مجموع کنش بخشی ازین دختران پسر نما، اگر در سطح تغییر نوع لباس و پوشش باشد، در راستای مد، بازار، تحولات اجتماعی،گسترش شعارهای فمنیستی،راحت تر بودن و... باشد، قابل چرایی و تبیین است؛ اما عده ای دیگر از دختران به دنبال آزادی عمل بیشتر برای بدست آوردن خواسته ها,علایق و آرزوهای شان هستند.
وی ادامه داد: خواسته هایی مانند: میل به دیده شدن، جلب توجه و... علایقی نظیر، انتخاب لباس اسپرت، راحتی، تحولات بیشمار در اشتغال زنان (از رانندگی گرفته تا سرویس مدرسه تا کار در رستوران و..) و آرزوهایشان مثل: وجود حس تحقیر یا ضعف بخاطر جنس زن بودن در شرایط اجتماعی یک جامعه و...شبیه شدن به مردان برای رفتن مثلا به استادیوم های ورزشی و یا خوانندگی است.
وی با تاکید بر این موضوع که در جامعه مردسالار و در طبقات پایین جامعه این طرز برخورد بیشتر دیده می شود، عنوان کرد: بخشی دیگر ازشبیه ویا برابر شدن دختران به پسران بخاطر آسیب پذیری دختران است.
وی با اشاره بر این که برخی دختران برای دفاع ازخود حالت پسرانه و لات منشانه می گیرند، تاکید کرد: تعداد زیادی از دختران بدلیل تجربه های تلخ و یا پایمال شدن حریم خصوصیشان در یک جامعه مردسالار و یا تعصبات سنت گرایانه خانوادگی یا محیط کاری، ناگزیرحتی در جمع های دوستانه نیز از الفاظ پسرانه استفاده می کنند، که همگی نشات گرفته از رفتار نا مناسب اجتماع با آنها است.
وی با بیان این موضوع که ساختار فرهنگی جامعه عامل بسیار مهمی در بروز چنین رفتارهایی بهویژه در مورد دختران است، یادآورشد: این ساختار به هر دلیلی از جمله جامعه در گذار از سنت به مدرنیته، سیاستها و قوانین منفعل و ناتوان در برابر تحولات و تامین مطالبات اجتماعی، تبلیغات رسانه ها، مصرف گرایی محض، پیشرفت در سطح نیازهای مادی و نه در عمق نیازهای خردمندی و عقلانیت زندگی، ناشی از بی توجهی متولیان به نیازهای جوانان، شهروندان و تحولات اجتماعی فرهنگی جامعه میتواند نشات بگیرد.
در نتیجه بطور کلی میتوان بیان کرد که پدیده دختران پسرنما و پسران دختر نما، نتیجه نابسامانی اجتماعی، فشار رفتارهای سنتی، عدم آمادگی و پیشبینیهای لازم برای پوست اندازی جامعه ای نوین است و عدم شناخت دقیق خواسته ی جوانان سبب بروز بیشتر این نوع پدیده ها و در نتیجه پرداخت هزینه های گذاف و گاها غیر قابل جبران برای جامعه است.
بدون تردید شاه کلید بیشترمشکلات در خانواده و رفتار والدین است اگر خانواده ها با رفتارها و برخوردهایی صحیح به پسران خود بیاموزند که وظیفه شناس وسالم زندگی کنند و به دختران خود اعتماد به نفس و خودباوری را اموزش بدهند بدون شک فرزندانشان تبدیل به انسان هایی موفق در جامعه میشوند.
ارسال دیدگاه