گزارش از بازگویی اقدامات خیرخواهانه و ترویج فرهنگ احسان و خیر جمعی شهروندان در جامعه
هنوز صدای «امید» و «بخشش» شنیده میشود
تهران (پانا) - صدای «فرخ مددی مکوندی» را این روزها خیلیهایتان از شبکههای اجتماعی شنیدهاید، برخیهایتان صدای گوشی را بلند کرده و هربار از نو دوباره گوش کردهاید، نه برای اینکه یک راننده تاکسی اینترنتی، تلاش میکند تا هزینه مسافری که فهمیده کادر درمان است، بازگرداند.
بهگزارش ایران، صدایش را شنیدهاید، چون دلتان میخواهد باور کنید در این روزگار شلوغیها و سردرگمیها و بلاتکلیفیها و چرتکه انداختنها و حساب و کتابها، چطور یک نفر دلش را آنقدر ساده میسپارد به یک کار خیر! از چند هزار تومن یک سرویس کاری میگذرد و پا روی دلی میگذارد که این روزها برای همان چند هزار تومن! دل خیلیها را شکسته است! خیلی هایتان لابد کار او را «ساده» میبینید. بله! کارش پیچیده نیست، اما چند از نفر ما حتی برای همین یک کار کوچک هم پیش قدم شدهایم؟ کرونا حالا مفهوم خیلی از کارها را برایمان تغییر داده است، تا چند ماه دیگر بماند یا برود هم یادمان نمیرود، «اسدی» آن معلم اندیمشکی را که از ارثیه یک میلیارد و ۲۴۰ میلیونیاش گذشت. همان معلمی که از لیست همین قهرمانهای ملی کرونایی بیرون آمد.
خرید تلفن همراه هوشمند برای دانشآموزانش را بر خرید خانه و خودروی لوکس ترجیح داد. آیا کارش ساده بود؟! در عصری که صفهای طولانی خرید، ارزانتر به جیب زدن، مفت به چنگ آوردن، امروز احتکار کردن و فردا به چند برابر قیمت فروختن، برایمان یک لیست عجیب و غریب از دغدغههایی درست کرده که یادمان نمیآید کی، کجا و چطور از دلخوشی هایمان به نفع دیگری گذشتهایم، در همین دوره، خیلیها با یک کار به ظاهر ساده که انجامش از توان خیلیهایمان خارج است، یادمان میاندازند که دوره خیلی از کارها هنوز تمام نشده، مثل دکتر مرتضوی، جراح فک و صورت که همه حقوق دریافتیاش را که چیزی در حدود ۶۵۰ میلیون تومان میشد برای خرید وسایل بهداشتی و حفاظتی کادر درمان هزینه کرد! یا مرحوم دکتر محمد آقایی پزشک میبدی که از بیماران برای ویزیت ۵۰۰ تومان دریافت میکرد خودش هم بر اثر کرونا درگذشت؛ یا ماجرای آن خیر گمنام تکابی که ۷۰ میلیون تومانش را به شورای خیرین سلامت شهرشان بخشید و هرگز هم کسی نفهمید نامش چه بود.
لیست قهرمانهای این روزهای ما به ظاهر نامشان از سادهترین اتفاقاتی بیرون میآید که شاید پیش از کرونا برایمان عادی شده بود. راننده تاکسی، کرایه سرباز از پادگان برگشته را برمیگرداند، پزشک از حق الزحمه بیمارش میگذشت، آن دیگری ماهها در محرومترین نقطه طبابت میکرد و آن معلم از کوههای صعب العبور سینه خیز رد میشد تا بلکه یک نفر، یادش بماند «انسانیت» در هر شرایطی، خواهان دارد! آن وقتها برای خیلیهایمان معمولیترین روزهای هفته بود، باور نمیکردیم که «خوب بودن» چندان هم کم هزینه نیست، تا اینکه کرونا آمد، لیست زنده ماندن را پرهزینه کرد. هر روز چند صد نفر را در جدال مرگ و زندگی قرار داد تا برای آنها این «مرگ» باشد که پیروز میدان این نابرابری میشود! کرونا که ماهها ماند، بالاخره یادمان آمد همه آن چیزهایی که داشتیم و حالا از آنها برایمان تنها یک «حسرت» باقی مانده است. برای همین صدای راننده را که از لابهلای انبوه خبرهای تلخ میشنویم، بلندتر میکنیم، چون دلمان میخواهد صدای «امید» و «اعتماد» را دوباره بشنویم. چون این روزها فقط روی سیاه همه اتفاقات را دیدهایم، خبر «مرگ» را بیش از «زندگی» دنبال کردهایم و فراموش کردهایم که ما بر خلاف آن چند هزار نفر، همچنان در کفه سنگین زندگی ماندهایم...
نگاهها باید جمعی باشد نه فردی
احمد بخارایی، جامعه شناس و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در هر جامعهای با امر مطلق مواجه نیستیم میگوید: همه چیز نسبی است، در جامعه با بحران اقتصادی و شکاف طبقاتی مواجه هستیم، در این شرایط بسیار نامساعد و آزاردهنده هیچ امر مطلقی نداریم که بگوییم همه افراد منافع خود را به منافع جمع ترجیح میدهند؛ ممکن است خیلیها فقط گلیم خود را از آب بیرون بکشند و به فکر دیگران نباشند. افراد تحت تأثیر ساختارها دست به رفتار میزنند، در این میان هستند، انسان هایی که همچنان ایثار میکنند، در یک جامعه سالم ساختارها آنقدر پویا و خلاق هستند که اگر رگههایی از این نوع نگاه و کنشهای دیگرخواهانه دیده شود باید آنها را تقویت کرد و اگر با تعداد کمی از این رفتارهای خیرخواهانه مواجه هستیم، باید با سیاستهای تشویقی و تنبیهی آن را گسترش دهیم.
به گفته او، نگاهها باید جمعی باشد و نه فردی، باید این نوع رفتارهای انسان دوستانه ارزشمند، تعداد بالایی داشته باشد، در گذشته در جامعه ما روحیات با رنگ و بوهای مذهبی و دیگرخواهانه بیشتر بوده، شکی در آن نیست که چنین رفتارهایی دارای ارزش است و میبینیم که افرادی در جامعه کم برخوردار هستند، ولی اوج بزرگواری و ایثار را از خود نشان میدهند. بخارایی در ادامه میافزاید: مسأله مهم این است که چرا تعداد این افراد در جامعه کم است و خودخواهیها پررنگتر هستند و میبینیم که منافع فردی به منافع جمعی در برخی موارد ترجیح دارد. این جامعه شناس معتقد است: ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باید بهگونهای اثر کند که شاهد افزایش چنین رفتارهایی باشیم، چون کشور ما از پتانسیل تاریخی و فرهنگی در این خصوص برخوردار است. شاهد ابعاد مختلف ایثار در جامعه هستیم.
همه ما در یک آزمون قرار گرفتهایم
سعید معدنی، جامعه شناس هم با اشاره به اینکه نیکی کردن در زندگی هر انسانی جاری است، میگوید: نیکی کردن در دورانهای مختلف اشکال مختلفی دارد، در این دوره که با بحران اجتماعی با نام پاندمی کرونا روبهرو هستیم، همه اقشار جامعه، چه ثروتمند و چه فقیر دچار آسیبهایی میشوند، هرچند که افراد فقیرتر بیشتر آسیب میبینند و افراد ثروتمند چندان با بحران خاصی مواجه نمیشوند. بهگفته او، در این زمان است که، جوهره اصلی افراد مشخص میشود، دیدیم، افراد یا سازمانهایی حتی به قانونی که دولت گذاشته وقعی نمینهند، بهعنوان نمونه در مورد افزایش کرایه خانهها شاهد هستیم، برخی صاحبخانهها همچنان مستأجرها را در مضیقه میگذارند و مستأجری که در اقتصاد خود مانده است، حتی دست به شکایت هم نمیزند و به ناچار تسلیم میشود، در چنین بزنگاههایی است که ماهیت انسانی افراد مشخص میشود، در مقابل انسانهای نیکوکار و با گذشت در همین بحرانها از خود ایثارهایی با رنگ و شکلهای مختلف نشان میدهند، در همین مثالی که زده شد، احتمال دارد صاحبخانه کلاً اجاره را نگیرد یا رقمی به آن اضافه نکند، در این بازه زمانی برخی از افراد حتی از ارثیه خود گذشتند تا
خرج کودکان بیبضاعت را در این بحران برعهده بگیرند، یا فردی از دریافت کرایه تاکسی میگذرد تا بتواند هرچند ناچیز باری از دوش همشهری خود بردارد، این نوع ایثار و ازخودگذشتگیها، ابعاد مختلفی دارد.
معدنی در ادامه اضافه میکند: در یک نوع آزمون قرار داریم که در قرآن هم به آن اشاره شده، خداوند افراد را با چنین رفتارهایی میآزماید، حالا برخی قبول میشوند و برخی رد میشوند. آزمونها ممکن است فردی باشند یا در موارد بحرانهای اجتماعی مثل سیل، زلزله یا همین پاندمی جهانی کرونا خود را نشان دهند. به اعتقاد او، بعدها و در آینده در مورد این موضوعات جوامع قضاوت خواهند کرد و فیلمها و داستانهای مختلفی در این حوزه نوشته میشود. اگر میخواهیم جامعه به این رفتارها ادامه بدهد، باید ثروتمندان را تشویق کنیم که به فکر ضعفا باشند و این چنین است که جامعه بتدریج به ثبات نسبی خواهد رسید.
ارسال دیدگاه