وجوه بدبینانه و خوش بینانه ایده پمپئو
حسن بهشتیپور*
تلاش وزیر خارجه امریکا برای توسل به «مکانیسم ماشه» در برجام را در شرایطی که این کشور حدود دو سال پیش از این توافق خارج شده است، میتوان از دو دیدگاه بدبینانه و خوش بینانه مورد ارزیابی قرار داد؛
یک آنکه آقای پمپئو با فرضیهای ساده انگارانه تصور میکند که میتواند براحتی از امکان بازگشت امریکا به برجام سخن بگوید و تأکید کند که هدف از این بازگشت استفاده از کیک برجام و نادیده انگاشتن بقیه موارد این توافق است. کیک برجام برای امریکا همان ترتیبات اجرایی موسوم به مکانیسم ماشه است. این کشور دو سال بعد از خروج از برجام و با اعمال فشار حداکثری نتوانست به اهداف مورد نظر خود مبنیبر تسلیم کردن ایران و متقاعد کردن آن جهت دستیابی به یک توافق جدید برسد. این در حالی است که برجام یک تعهد حقوقی بینالمللی پذیرفته شده است که ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ قرار گرفته است. قطعنامهای که این توافق را به یک سند بینالمللی و لازمالاجرا برای همه کشورها بویژه کشورهایی که به آن رأی دادهاند، تبدیل کرده است. امریکا تصور میکرد با خروج یکجانبه از برجام که به نقض یکجانبه قطعنامه مذکور نیز انجامید، باعث خروج متقابل ایران نیز خواهد شد اما این اتفاق در عمل رخ نداد و ایران با وجود اجرای
۵ گام تلافی جویانه قانونی خود، همچنان با پیروی از برنامه نظارت بر برنامههای هستهای به حفظ برجام کمک کرد.
به هر حال بر اساس این دیدگاه بدبینانه، امریکا بر این باور است که با بازگشت به برجام با هدف به جریان انداختن مکانیسم ماشه، میتواند به اهداف خود مبنیبر جلوگیری از اجرای تعهدات شرکای برجامی نسبت به ایران ممانعت به عمل آورد. حال آنکه این راهکار که امریکاییها برای اجرایی کردن آن به طراحیهای حقوقی غیرقابل استنادی روی آوردهاند، به آسانی امکان پذیر نیست. امریکا بهعنوان عضو سازمان ملل میتواند خواستار اجرای قطعنامه سازمان ملل شود ولی زمانی میتواند این خواسته را مطرح کند که خود اولین ناقض آن نبوده باشد. در حقیقت، امریکا با خروج از برجام عملاً از استفاده از حقوق خود در این توافق و قطعنامه انصراف داده است.
از منظر خوش بینانه امریکا بعد از دو سال ایجاد فشار و عدم دستیابی به نتیجه الان به این جمعبندی رسیده است که آبرومندانه به برجام برگردد و بکوشد مشکلات خود را در داخل این توافق حل کند. یعنی همان ایدهای را اجرایی کند که مشاوران دموکرات امریکا به رئیس جمهوری این کشور میدادند و میگفتند که ماندن در برجام میتواند این امتیاز را داشته باشد که مشکلات در چارچوب گفتمان برجام حل شود. بر پایه این دید خوش بینانه، امریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که از مسیر فشار همه جانبه به نتیجه نرسیدهاند و میخواهند از این فرصت استفاده کنند و به جای اعلام شکست، از بهانه استفاده از مکانیسم ماشه برای اعمال فشار به ایران جهت بازگشت آبرومندانه به برجام استفاده کنند. تا به این ترتیب فرصت آغاز مذاکراتی دیگر را با ایران به دست آورند. حال آنکه این دیدگاه خوش بینانه زمانی میتواند جدی شود که امریکا با لغو همه تحریمهای وضع شده علیه ایران و موافقت همه اعضای این توافق، زمینه برقراری مذاکراتی جدید با ایران را در چارچوب برجام فراهم کند. در مجموع با توجه به سابقه تبادل زندانیان و مسائل این چنینی دیدگاه دوم هم میتواند مطرح باشد.
فارغ از هدف امریکا برای پیگیری طرح جدید، نباید فراموش کرد که اکنون سه کشور اروپایی طرف برجام، یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه به این نتیجه رسیدهاند که تهدید به جریان انداختن مکانیسم ماشه و همراهی با امریکا به بهانههایی چون ارسال ماهواره از سوی ایران، راه به جایی نمیبرد و فقط ممکن است ایران را به سمتی ببرد که در روند همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز تجدید نظر کند و حتی به طور جدی به خروج از «انپیتی» بیندیشد. از اینرو اروپاییها این روزها با تمرکز بر فعال کردن «اینستکس» تلاش میکنند مسیر تبادلات اقتصادی با ایران را باز کنند و وضعیت برجام را از حالت کنونی بدتر نکنند از اینرو بعید است که تلاشهای جدید امریکا برای بازگشت به برجام بدون برداشتن هیچ تحریمی و به جریان انداختن مکانیسم ماشه راه بهجایی ببرد.
*کارشناس مسائل بینالملل
منبع: ایران
ارسال دیدگاه