ابوالفضل فاتح*
همچنان نگران انسان و کرامت انسانی باشیم
تحولات پسا کرونا؛ گسست یا پیوست؟
کرونا- چه ریشه طبیعی داشته باشد و چه دستساز چین یا آمریکا یا روسیه یا هر قدرت آشکار و پنهان دیگری باشد- تا کنون توان بسیاری از پارادایم های فعلی در صیانت از بشر را با پرسش جدی مواجه کرده است و هر چه بهطول بینجامد آثار وسیعتری بر نظم فعلی جهان بر جای خواهد گذاشت.
بهطور مثال تصور کنید، انگلستان که با همه بزرگی سیستم حمل و نقلش طبق آمار، روزانه تنها حدود ۵ تا ۶ نفر تلفات جاده ای را داشته است و از یکی از قویترین سیستمهای درمانی نیز برخوردار است، حالا روزانه خبر حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ قربانی کرونا را از رسانه رسمی خود اعلام میکند، که از جنگ جهانی به بعد بیسابقه است. بنگاههای عظیم خصوصی و دولتی تعطیل شده و مجبور به تزریق حدود ۳۵۰ میلیارد پوند از منابع شده است، تامین مایحتاج بهداشتی و غذایی مردم، زیر فشار تقاضای عمومی با مشکل مواجه شده و خبر میرسد که حتی کادر درمان از امکانات محافظتی لازم برخوردار نیستند و البته درمانی هم برای کرونا نمیشناسند.
مدارس و دانشگاهها و بسیاری از مراکز پژوهشی و مشاغل آزاد تعطیل شده. چرخه مصرف جز در حد ضروریات متوقف گردیده و برای نخستینبار صنعت توریسم و تفریحات و تبلیغات و مد و ورزش و ....موارد بسیار دیگر که از مهمترین بخشهای زندگی غربی است تعطیل شده، و از همه مهمتر امید و اعتماد به حکومت برای رفع خطر کرونا و دفاع از مردم در این شرایط به حداقل رسیده است به ویژه که شخص نخست وزیر و ولیعهد و وزیر بهداشت نیز خود بیمار شدهاند و .... و این داستان از آمریکا تا ایتالیا و فرانسه و اسپانیا و بسیاری دیگر از کشورها تکرار شده است. یکی از این موارد کافی بود تا منجر به تحولات جدی شود چه رسد به چنین لیست بلند بالایی!
با این همه قضاوت درباره بسیاری از ابعاد تحولات آتی ناشی از کرونا هنوز زود هنگام است و تا حد زیادی بسته به طول دوران کرونا و یا نسلهای جهش یافته آن و میزان عجز بشر در برابر این پدیده دارد، که مثلا چند ماه یا چند سال به طول انجامد و تا چه اندازه حکومتها و نوع بشر را زمین گیر کند. تا همین جای کار هم تکانهای جهانی رخ داده است. در یادداشت های پیشین بیان شد که این تغییر و دگرگونیها احتمالا از چه جنسی و چه حیطههایی خواهد بود. اما سئوال اساسی این است که آیا این تغییرات تا چه اندازه عمیق بوده و آیا زیربناهای تمدنی مدرن نیز به چالش کشیده شده و دچار تغییر خواهد شد؟ آیا در پایان این ماراتن و تونل تاریک، مثلا نظام جهانی نیز در حوزه اقتصادی، سیاسی، حقوقی و فرهنگی در سطح و ساختار و عمق متحول خواهد شد؟ و در عرصه تکنولوژیک برای مثال جهان مجازی با شتاب فوقالعادهای رشد و وسعت پیدا خواهد کرد و هوش مصنوعی تاثیر و پیوستگی عمیقتری بر فضای واقعی خواهد داشت؟ و یا ابعاد معرفت شناختی و نوع جهان بینی حاکم بر تعاملات انسانی نیز تغییر عمدهای خواهد کرد؟
٭٭٭
چنانچه از بسیاری تحولات تاریخی میدانیم اگر بهدلیل تغییراتی محیطی مسیرهای پیشین به بنبست برسند و دیگر قابل تداوم و یا تکرار نباشند زمینه برای یافتن و باز شدن راههای جدید فراهم خواهد شد. اما از سوی دیگر اینگونه نیست که همه تحولاتی که انقلابگونه به نظر میرسند، ضرورتا بر شیوه تفکر جامعه جهانی و ابعاد معرفت شناختی تاثیر عمده و عمیقی بر جای بگذارند. در مواردی تحولات بنیادین داشتهایم و در مواردی صرفا سرعت و شتاب تحولات مادی و تکنولوژیک فزونی یافتهاند و تحولاتی در سطوح سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایجاد کردهاند. چنان که از دیدگاه نهادگرایان تاریخی نظیر «داگلاس نورت» فهمیده میشود، از موضوعی به نام وابستگی به مسیر طی شده سخن میگویند، که مانع از تحولات بنیادی در تغییرات گسسته (در اثر شوکها و انقلابها) میشود. آنها مدعی اند تغییرات اساسی ماندگار از دل تحولات تدریجی و پیوسته معمولا حاصل میشود و خلاف این فرآیند، استثناست.
چه تحولات کرونایی از چنان عمق و وسعتی برخوردار شود که تا حد گسست از گذشته پیش برود و چه تدریجی بوده و در پیوست با گذشته بماند و چه چنانکه بیشتر به نظر میرسد تحولاتی بینابینی و آمیخته از تدریجی و آنی باشد، تغییرات بسیار مهمی است که از هماکنون باید ابعاد آن را به دقت شناسایی و به آن فکر کرد، اما این تغییرات هر چه باشد، از منظر انسانی و اخلاقی، اگر در نظام خودخواهانه، پرمنیت، و سلطه جوییها و مناسبات قدرت طلبانه و ناعادلانه تغییری اساسی ایجاد نشود و در اینخصوص همین راه کنونی تداوم یابد، چه بسا طوفان نوح(ع) هم که بشود، پس از مدتی انسانیت با همان چالشهای سابق مواجه خواهد بود. چنان که همین امروز با آن که جهان اذعان دارد و در کلام متفکران نیز دیده میشود که جز با همکاری تمام کشورها، امکان عبور کم هزینه از این بحران وجود ندارد و هیچ قدرتی به تنهایی نمیتواند مشکل پاندمی را حل کند، اما همچنان رقابتها و کارشکنیهای مخرب قدرتهای جهان ادامه دارد.
علاوه، دست در جیب دیگران کردن و راهزنیهای قدرتهای جهانی و منطقه ای به رسواترین شکل ممکن برای چند عدد ماسک، اصرار بر تحریم ملتهای مظلوم، رهاسازی پیرمردان و مبتلایان دارای بیماریهای زمینهای برای مرگ و غرور بیجا و توجیه پنهان کاریها و ناکارآمدی و کم انگاری قربانیان دهها هزار نفری در کشورهای مختلف توسط سیاستمداران و حلقههای وابسته به آنان، نادیده گرفتن فقرا و آسیبپذیران در بسیاری از جوامع با توجه به فشارهای روزافزون و اصرار بر شروع زودتر از موعد جریان اقتصادی بدون در نظر گرفتن مخاطرات سلامت نیروی کار تنها نمونههایی از تغییر نیافتن نظامات اخلاقی در نزد قدرتمندان و مادیگرایان است. تا همینجا چین متهم به پنهانکاری و آمارهای گمراهکننده است و خدا می داند این آمار عجیب و احتمالا سیاسی تا چه اندازه در غافلگیری و سادهگیری جهان و ابتلای صدها هزار انسان و کشته شدن دهها هزار انسان اثر داشته است. بسیاری از دولتهای بزرگ و کو چک دیگر هم همچنان متهم به پنهانکاری، دستکاری آمار و سهلانگاری و اولویت دادن اقتصاد یا سیاست و یا هر دو به کرامت و جان انسان ها هستند. آنها ماهها وقت داشتند اما اقدام موثری در
پیشگیری به انجام نرساندند. در همین غوغا، زرادخانه های هسته ای و نقشه های جنگ طلبانه و جاه طلبی های سیاسی هم که در جای خود است. کاهش تعدی به محیط زیست هم فعلا ناشی از تغییر رویکرد نیست که ناشی از اجبار موقتی است و گرچه آگاهیهایی در این دوران فزونی یافته، اما باید دید عملا در آینده چه پیش میآید.
٭٭٭
به یاد میآورم سالهای دور که هنوز فیلم برداری دیجیتال اختراع نشده بود، فراوان پیش میآمد که در سینما حین پخش فیلم، ناگهان حلقه فیلم پاره میشد و پخش فیلم قطع می شد. چند دقیقه بعد فیلم را رفو می کردند و پخش همان فیلم از سر گرفته میشد.
میتوان گفت زلزله کرونا با همه پیامدها و آثار جهانیاش، گرچه موجب وقفه مهم، اما هنوز موجب گسست آنچنان معنی دار بسیاری از روندها نشده است و البته بسته به آن که دوران کرونا چه مدت به طول بیانجامد، زمان بیشتری و شاید سالها باید بگذرد تا پیامدهای عمیق تر تکانه کرونا، بهتر خود را نشان داده و تحلیل شود. در پی این دوران قطعا جهان جدید برای اداره بحرانهای فراگیر و مبارزه با پاندمیها و پدیدهها و حوادث از این نوع، راههای همکاری بهتر و موثرتری را خواهد یافت، اما دلخوش داشتن به تحولات بنیادی و ماندگار مثبت در حوزه انسانی و اخلاقی زمانی ممکن است که روشهای شناختی و بنیانهای معرفتی تغییر کند و ارادهای جدی و عمیق برای زیست انسانیتر در ابعاد وسیع و همگانی شکل گرفته باشد. از این روی پیامدهای ماهوی وقفهها و تکانههای کرونایی، در بخش مهمی تابع تاملات و اندیشه و رویکرد آحاد بشریت به ویژه متفکران و دانشمندان و قدرتها و رهبران و ملتهایی است که آن را در آینده بدست میگیرند. به یاد بیاوریم، در نمونههای معاصر، انقلاب صنعتی که از بزرگترین تحولات تاریخ جهان است در کنار پیامدهای تاریخی و مثبت حیرت انگیزش، چگونه توسعه
استعمار غرب در آفریقا و آسیا و بهرهکشی از کارگران در مهد همین انقلابها را نیز به همراه داشت. یا دو جنگ جهانی که ناشی از توسعه طلبی ها بود و علیرغم خسارتهای گسترده، نظم نوینی را با شعار دموکراسی و امنیت و حقوق مساوی ملت ها پایه گذاشت اما کماکان یکی از مهمترین خروجیهای آن رویکردهای استثماری قدرتها و نابرابری جهانی است.
٭٭٭
این روزها دستهایی به سوی آسمان دراز شده و تلاشهای انسانی وسیعی در سراسر جهان در حال شکلگیری است و پزشکان و دانشمندانی شبانه روز میکوشند تا راهی برای نجات بشر از این رخداد کرونا پیدا کنند و دانشمندان و مدیرانی دیگر میکوشند تا زندگی را برای نوع بشر آسان سازند و آلام نیازمندان را بکاهند، و خلوتهای بیسابقهای نیز برای فکر کردن و زیستن انسانی ایجاد شده است، و خانوادهها پس از سالها خود را بازیافته اند، و جلوه های ویژه ی معنوی و اخلاقی فوران میکند، اما این که اینگونه تحولات کرونایی تا چه اندازه میتواند نهادینه شده و منجر به تغییر ماهوی و بنیادی مثبت و قابل پیشبینی شود به شدت تابع نظریه پردازی فعالانه و تامل مسولانه امروز و آینده اصحاب علم و اندیشه و نیز نحوه مواجهه و میزان دقیق و عمیق شدن سیاستمداران و دولتمردان و توجه و هشیاری جوامع انسانی است که در حین و پس از عبور از این بحران و تکانههای آن، برای آینده بشریت درس گرفته و شیفت یا تحول گفتمانی ایجاد میکنند و باید دید جهت آن چیست و تا چه اندازه تاثیر مثبت و پایداری بر زندگانی و تفکرنوع انسان بر جای خواهد گذاشت. به یاد بیاوریم در نمونه تاریخ اسلام،
با همه تکانههای عظیم و مبارک و نورانی عصر بعثت و تحول بینظیر جامعه آن روز، چگونه پس از رحلت وجود گرامی پیامبر اسلام (ص)، متاسفانه در بخشهای مهمی از جامعه اسلامی بازگشت به سنتهای جاهلیت روی داد و همان سنتهای سابق احیاء و تداوم یافت.
تحولات جهان پسا کرونا هر چه باشد و اگر با طولانی شدن دوران فعلی، دگرگونیهای عظیم اقتصادی و بازار کار و تکنولوژیک به ویژه توسعه حیرت انگیز جهان مجازی و فروپاشیها و خیزشها و شورشها و نوسازیهای سیاسی و اجتماعی و جغرافیایی بزرگ هم در نقاطی مهمی از جهان از غرب وشرق عالم روی دهد، علم پادشاهی کند و علوم سلامت و تغذیه و آموزش و فرهنگ مصرف دچار انقلاب شوند و انتخاباتها و کنگرهها و روابط فردی و دولت - ملت، مناسبات بینالملل در شئون مختلف و جنگها متحول شوند، نظامات اجتماعی و سبک زندگی جدیدی سر براورد، اما معلوم نیست تا چه اندازه این تحولات در بستر و زمینه اخلاق و کرامت انسان قرار بگیرد. در هر جای جهان اگر دنبال زیست انسانیتر و اخلاقیتری برای جوامع بشری هستیم، بسیار مراقبت میخواهد که تحولات دوران کرونا و پس از کرونا، از نظر محتوای زندگانی بشر و رویکردهای فکری بشر و نیک و بد بشر، همان داستان پاره شدن فیلم سینما نباشد، که پس از وقفهای از سر گرفته میشد و هشیاری و مساعی فکری بسیار میطلبد که نظیر برخی فرصتها و تحولات بزرگ ییشین به انحراف کشیده نشود.
فعلاسرعت و شتاب تحولات در عرصههای دیگر نظیر آنچه یاد شد به شدت فزونی یافته است، اما هنوز مجموعا تغییر روند عمیق و وسیعی در نگاه معرفتی و اخلاقی احساس نمیشود. از این روی وظیفه سنگینی بر دوش مکاتب موحد، آزادیخواه، عدالت طلب و اخلاقی عالم و متفکران و دانشمندان و مومنان و اخلاقگرایان و انسان دوستان و .... سنگینی میکند تا همچنان نگران کرامت انسانی باشند و از همین حالا فکری برای درون مایههای اخلاقی و معنوی دوران آتی و ماندگاری و غلبه رویکردهای انسانی و عدالتخواهانه بکنند و الا این فرصت نیز از دست رفته و بخش بزرگی از تحولات در خدمت آرامش اخلاقی و عمق معنوی انسان نخواهد بود و بخشی دیگر هم تا حد زیادی مصادره قدرتمندان خواهد شد و جهان در سطوح ملی و بینالمللی شاهد رکودها، گرفتاریها، آشفتگیها، رقابتها، سلطه جوییها، و حتی بهدلیل کاهش منابع چه بسا با احتمال خشونتهایی در شرایط یا نظم جدید روبرو خواهد شد.
*کارشناس ارتباطات
منبع: ایران
ارسال دیدگاه