سنا بهروز*

انگشتانی که مُهر حماسه زدند

تبریز (پانا) - اقشار مختلف مردم غیور و ولایی تبریز با حضور باشکوه در انتخابات، حماسه‌سازی کردند.

کد مطلب: ۱۴۸۴۲۴۳
لینک کوتاه کپی شد
انگشتانی که مُهر حماسه زدند

دست‌هایشان بی‌اختیار می‌نوشت و قلبشان بی‌اختیار تایید می‌کرد و این همان حماسه‌ای بود که مردم ایران، آن را تجلی کردند. با اینکه نتوانسته بودم در حوزه انتخاباتی به عنوان خبرنگار، پوشش خبری دهم از خود راضی نبودم و می‌خواستم روایتی ماندگار از این حضور پرشکوه و حماسه‌ساز مردم ایران در صفحه پانا نقش ببندد.

صبح بود، همراه خانواده به نزدیک‌ترین حوزه انتخاباتی در مسجد امام جواد(ع) ناحیه ۲ تبریز رفتیم تا آن‌ها رای دهند و من رای‌شان را به صندوق بیندازم؛ آخر سن قانونی برای رأی دادن را نداشتم. وارد مسجد که شدم، حضور گرم و پرشکوه مردم به چشم می‌خورد و این همان مردمی بود که برای ساختن ایرانی قوی، صبح زود برای ثبت رأی حضور به هم رساندند. برای ملت ایران فرقی نداشت که با چه وضع و اوضاعی رای دهند، صبح باشد یا شب، سرد باشد یا گرم، پیر، جوان، کودک، میانسال و... همه با همان عشق به ایران‌شان آمده بودند تا حماسه‌ای بی‌نظیر را بسازند.

در گوشه‌ای از مسجد ایستاده بودم تا چشمانم این حضور باشکوه را ضبط کنند و دستانم را آماده کرده بودم تا حقیقت را آشکار و منتشر کنند. عکس شهید جمهور، چشمانم را براق‌تر کرد، این چشم‌ها دنبال صاحب این عکس می‌گشت، انگار کودکی در آغوش مادرش صاحب این عکس باعظمت بود. مردم این سرزمین آمده بودند که با دست‌هایشان، آینده ایران را رقم بزنند، آمده بودند تا حق شهروندی خود را ادا کنند و آمده بودند تا شهدای خدمت را یاد کنند.

امروز دستان مردم غیور ایران با مُهر آبی‌رنگ، غلیظ شد و همان‌ها با افتخار، قاب عکسی ماندگار را رقم زدند. چند ساعتی را در آن حوزه انتخاباتی ماندم تا بنویسم اتحاد و یکپارچگی مردم را؛ بنویسم شکوه و شوکت مردم را؛ بنویسم غیرت و یاری مردم را؛ بنویسم و بنویسم و بنویسم اما نوشتن حضور مردم در ۸ تیر ۱۴۰۳ قابل گنجایش نبود و کلمات نمی‌توانستند حضور غیورمردان آذربایجان را وصف کنند.

بعد از چند ساعت، سَری به حوزه انتخاباتی سطح شهر زدم تا روایتی که می‌نوشتم برایم ماندگارترین باشد. حوزه انتخاباتی مسجد انگجی، مسجد علوی، مسجد امام جواد(ع) و مسجد امام زمان(عج) مانند سایر مساجد و مدارس با حضور مردم، قاب قشنگی را رقم زده بودند و من خبرنگار شاهد این حضور حماسه‌ساز بودم. تا جایی که می‌توانستم و توانی که داشتم به حوزه انتخاباتی نواحی پنج‌گانه تبریز به عنوان یک شهروند نه به‌عنوان یک خبرنگار می‌رفتم تا ۸ تیر ۱۴۰۳ و حضور باشکوه مردم را بنویسم و ناشر این روز باشم.

آنقدر غرق این حماسه بی‌نظیر شده بودم که از ساعت، خبر نداشتم و زمان از دستم دررفته بود. صدای اذان ظهر، گوشم را نوازش داد و من با صدای اذان، خود را پیدا کردم. ظهر بود و خستگی برای مردم معنایی نداشت و همچنان مساجد پُر از جمعیت بود. یواش‌یواش خستگی را در تنم احساس کرده بودم و به همین دلیل آخرین مسجدی که در آنجا بودم را ترک کردم.

تصویر حماسه انتخابات ۸ تیر ۱۴۰۳ با اینکه به خاطر شهدای عزیز خدمت، غم داشت اما زیبا بود.

*دانش‌آموزخبرنگار

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار