روایت دیدار یار

اسفراین (پانا) - دانش‌آموزخبرنگار پانا استان خراسان شمالی از اعزام تا لحظه دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی را روایت می‌کند.

کد مطلب: ۱۵۱۵۴۳۳
لینک کوتاه کپی شد
روایت دیدار یار

مرداد امسال بود که به عنوان فرمانده واحد بسیج دبیرستان فرزانگان انتخاب شدم و در دوره یاوران ولایت استان شرکت کردم. این دوره، آغاز لحظه‌های شیرین زیادی بود. من در انتخابات مجمع سازمان بسیج دانش‌آموزی با رای دانش‌آموزان حاضر در دوره به عنوان رئیس مجمع فاطمی استان انتخاب شدم.

به ما قول دیدار رهبر انقلاب را داده بودند و همین انگیزه‌ای شد برای تلاش بیشتر و حرکت قوی‌تر؛ هر شب دعا و التماس از خدا که قسمت بشود و بروم و بالاخره شنبه (پنجم آبان) نزدیک نیمه شب بود که به من اطلاع دادند برای دیدار با رهبر انقلاب انتخاب شده‌ای. بغضی عجیب از شوق اولین دیدار، سراسر وجودم را فرا گرفت. تاریخ اعزام ۱۱ آبان بود و دیدار ۱۲ آبان؛

لحظه‌شماری تا لحظه دیدار آقا تمامی نداشت. صبح روز یازدهم آبان ۱۴۰۳ از اسفراین به سمت تهران حرکت کردیم. شور و شوقی وصف‌نشدنی، تمام دانش‌آموزان عازم دیدار با رهبری را در بر گرفته بود. راه طولانی بود و مسیری سراسر انتظار؛ بنابراین مسیر رسیدن به تهران را به آشنایی با هم و بیان حس و حال رفتن به دیدار حضرت آقا گذراندیم. در این بین، مربی دیدار از مسابقه‌ای هیجان‌انگیز حرف زد، مسابقه‌ای به نام «شمیم یاس» و از ما خواست تا‌ ایده‌ها و پیشنهاد‌های خود را برای اجرایی کردن طرح بیان کنیم. هر کسی از طرف تشکلی آمده بود، بسیج دانش‌آموزی، سازمان دانش‌آموزی، اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان و لیگ جت و بنابراین هر کسی نظر و‌ ایده‌ای برای گفتن داشت.

در نهایت، مصاحبه‌ای از بچه‌های عازم استان با سؤالاتی در قالب قرعه‌کشی آماده کردیم. بعد از تحمل مسیری طاقت‌فرسا به تهران رسیدیم و در مصلای امام خمینی(ره) مستقر شدیم. نفسی تازه کردیم، کارت‌های حضور در دیدار را دریافت کردیم و آماده دیدار با حضرت آقا شدیم. با صدای اذان صبح بیدار شدیم و نماز را در مصلا اقامه کردیم و با شور و شوقی وصف‌نشدنی، راهی بیت رهبری شدیم.

در مسیر مصلا دانش‌آموزان و دانشجویان با انرژی فوق‌العاده دیدار با حضرت یار، شعار‌هایی از قبیل «این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده»، «خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست»، «وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد» و شعار‌های دیگری را سر دادند. سپس دانش‌آموزان از استان‌های مختلف، سوار ماشین‌های حاضر در مصلا شدند و به سمت بیت رهبری حرکت کردند. در میانه راه به دلیل ترافیک مسیر، باقی مسیر را پیاده رفتیم و تهران، آراسته به دانش‌آموزان پسر و دختری شده بود که در انتظار دیدار یار هستند. مسیر‌های بازرسی را یک به یک طی کردیم تا رسیدیم به مسیر آخر و بالاخره وارد بیت شدیم و منتظر برای ورود حضرت آقا؛

انتظار‌ها به سر آمد، آقاجانمان سیدعلی خامنه‌ای وارد بیت شدند، اشک‌ها تمامی نداشت، هیجان دانش‌آموزان و دانشجویان دیدنی بود، همگی در ازدحام جمعیت سعی داشتیم فقط به چهره مبارک حضرت آقا خیره شویم. رهبر معظم انقلاب سخن می‌گفتند و ما اشک می‌ریختیم. آقا جان! این اولین دیدار من بود ولی بعد از این دیدار، شوق دیداری دوباره در دلم جوانه می‌زند، حسرتی در دلم نهفته است از اینکه کاش می‌توانستم بیشتر و از جایگاهی نزدیک‌تر زیارتتان کنم اما به قول مربی‌های دیدار، همین که دعوت شدیم، همین که لیاقت داشتیم در دیدار هزاران نفر دانش‌آموز و دانشجو با مقام معظم رهبری حضور داشته باشیم، سعادتی بود که نصیب ما شد. آقا جان! تا دیداری دیگر و با شور و ذوقی بیشتر، خدا نگهدارتان باشد.

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

دل من داند و من دانم و دل داند و من

خبرنگار : دانش‌آموز: یگانه شکیبا

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار