یادداشت/ غلامرضا بنی اسدی
حج و برائتِ متفاوت امسال
حج، با برائت کامل میشود. بیشکوهِ برائت از مشرکین، بی فریاد علیه هرچه ظلم و بیداد است، بی خروش علیه کشتار در غزه، بی ایستادن در برابر نژادپرستی خونین صهیونیزم، حج، یک کالبد بی روح است.
یک مناسک خشک که هیچ رویشی در پی نخواهد داشت؛ منطق اسلام نبوی، نفی ظلم و کشتار و شرک است و دفاع از مظلوم است.
در همین هندسه معرفیتی- مکتبی است که رهبرفرزانه انقلاب با تاکید بر این جانمایه حج ابراهیمی، برای آن جغرافیایی به وسعت جهان تعریف کرده اند:" برائت امسال باید فراتر از موسم و میقات حج، در کشورها و شهرهای مسلماننشین در همهجای جهان ادامه یابد، و فراتر از حجگزاران، به آحاد مردم تسرّی یابد."
این همان حجِ نجات بخش است. همان مناسکی است که جان یافته به معارف می تواند جهان را به مئدار حق و حقیقت بازگردادند. حضرت آیت الله خامنهای، به این مهم توجه می دهند که:" اجتماع عظیم و مناسک پیچیدۀ حج، هرگاه با چشم تدبّر دیده شود، برای مسلمان، قوّت قلب و سرچشمۀ اطمینان است و برای دشمن و بدخواه، هراسانگیز و پُرهیبت." پس باید جوری برگزار شود که کارکرد بازدارندگی برای دشمنان و قوت قلب و توسعه توان برای مسلمانان داشته باشد.
ایشان حاجیان را نیز این گونه مورد خطاب قرار داده اند که " شما برادر و خواهر حجگزار، اکنون در عرصه تمرین این حقایق و معارف پُرفروغ قرار دارید. اندیشه و عمل خود را به آن نزدیک و نزدیکتر کنید، و هویّت بازیافته و آمیخته با این مفاهیم متعالی را به خانه برگردانید.
این همان سوغات ارزشمند و حقیقی سفر حجّ شما است." در این نگاه، حج به عنوان یک واجب الهی، کارکردی دوگانه باید داشته باشد. هم فرد را به نگاهی برساند که با قبل از حج، متفاوت پندار و دگرگونه گفتار و معرفتی رفتار باشد و هم در حوزه اجتماعی و تکلیف جهانی، خود را به تنظیماتی غنی کند که پیامبر اعظم الهی(ص) و ائمه هدای (علیهم السلام) طراحی کرده اند.
حاجی باید سفیر حج و منطق حج برای جامعه و جهان خود باشد. با این منطق است که واجب الهی، وجدان بشری را به سحریی بیداری بخش و جان افزا می رساند. سحری که خود مقدمه صبحِ دولت عشق است.
ارسال دیدگاه