معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش شهر تهران:
مدیریت بحران در مدارس، هنر تبدیل چالش به فرصت است
تهران (پانا) - معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش شهر تهران با تأکید بر اینکه مدیریت بحرانها در مدارس نیازمند آمادگی و برنامهریزی دقیق است، گفت: مدیران مدارس باید بتوانند با استفاده از منابع موجود و همکاری با متخصصان، شرایط بحرانی را مدیریت کنند و به دانشآموزان کمک کنند تا از آسیبها دور بمانند.

سیداحمد موسوی در دومین جلسه توانمندسازی مدیران مدارس منطقه ۱۵ شهر تهران ضمن تبریک ما مبارک رمضان؛ ماه استجابت دعا، با بیان اینکه در دست گرفتن مسائل مهم و حیاتی، بهویژه در حوزهی آسیبهای اجتماعی، با شجاعت و دقت، از الزامات اساسی مدیریت آموزشی است، گفت: اقدامات وزیر محترم در این زمینه شایستهی تقدیر است و باید از آنها درس گرفت؛ زیرا اگر آموزش به درستی انجام نشود و توانمندیها در دانشآموزان شکل نگیرد، بحرانها به سادگی قابل کنترل نخواهند بود. برای مثال، در بسیاری از خانهها کپسولهای آتشنشانی وجود دارد، اما اغلب خانوادهها نحوهی استفاده از آنها را نمیدانند. حتی ممکن است تاریخ مصرفشان گذشته باشد و در مواقع بحرانی، این ابزارها کارایی لازم را نداشته باشند. این، نشاندهندهی ضرورت بازگشت به مبانی تربیت و توجه به اهمیت آموزش و توانمندسازی است.
وی با اشاره بر موضوع تربیت، خاطرنشان کرد: تربیت، فرآیندی مستمر است که انسان از آغاز تولد تا پایان عمر با آن مواجه است. این فرآیند میتواند انسان را از حالت صرفاً فیزیولوژیک و مادی، به سمت سیر تحولی و الهی سوق دهد. هرچه این سیر صعودیتر باشد، افتخار نظام تربیتی ما بیشتر خواهد بود. اما اگر این مسیر به سمت مادیات و غیرالهی حرکت کند، انسان به سطحی پایینتر از حیوانات تنزل مییابد.
موسوی ادامه داد: ما با مکاتب مختلفی از جمله مکتب الهی و مکتب انسانی، روبهرو هستیم. هر یک از این مکاتب در تلاشاند تا درک عمیقتری از انسان ارائه دهند، اما تنها مکتب الهی است که میتواند انسان را به خوشبختی حقیقی برساند. انسان باید در مسیری گام بردارد که خدای متعال او را مورد تکریم قرار دهد و در این مسیر، اگر به سیر نزولی گرایش یابد، به موجودی خطرناک تبدیل خواهد شد.
معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش شهر تهران درخصوص بازگشت به مبانی و اصول خود، اظهار کرد: در نظام تعلیم و تربیت دنیا، دو نکتهی اساسی وجود دارد نخست، بازگشت به مبانی و اصول خود؛ و دوم، تربیت بر اساس آموزههای دین اسلام که باید مورد توجه قرار گیرند. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بهوضوح بر اهمیت تربیت دینی تأکید دارد، و ما باید به عنوان فرزندان این مکتب، آن را به عنوان معیار خود قرار دهیم. اگرچه ممکن است امکانات و ظرفیتهای فراوانی در اختیار داشته باشیم، اما بدون توجه به مبانی صحیح تربیتی، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که فرزندانمان زندگی شایستهای داشته باشند. بنابراین، ضروری است که با عزمی راسخ و همتی جمعی، به اصلاح مبانی تربیتی خود بپردازیم و از آنها برای ساختن آیندهای روشنتر بهره گیریم.
وی با اشاره بر چالشهای تربیتی در عصر دیجیتال و ضرورت بازنگری در نظام آموزشی، گفت: در دنیای امروز، زندگی در دنیای مجازی و رسانههای اجتماعی تأثیرات عمیق و گاه نگرانکنندهای بر روی نسل جوان ما گذاشته است. در این میان یکی از اقدامات مهم ما در خنثیسازی این معضل، درگیر کردن دانشآموزان با برنامههای پرورشی و فرهنگی است. به عنوان مثال قریب به ۶۵ هزار دانشآموز در شهر تهران در ۵۰۰ مسجد به فعالیتهای فرهنگی مشغولند. این واقعیت نشان میدهد که با وجود فضای آسیبزا و چالشهای اجتماعی، جوانان ما تشنه معنویت و ارزشهای اخلاقی هستند. اما غمانگیز است که در کنار این تلاشها، فضای مجازی و رسانههای اجتماعی به شدت بر روی ذهن و روحیه آنها تأثیر گذاشته است.
موسوی ادامه داد: ما به عنوان مسئولین و تصمیمسازان باید این واقعیت را بپذیریم که نسل جوان ما در دنیای دیجیتال رها شدهاند. تبلتها و گوشیهای هوشمند، به جای اینکه ابزارهای آموزشی باشند، گاه به منبعی برای تولید بحرانهای اجتماعی تبدیل شدهاند. سؤال اینجاست که آیا در کدام کشور چنین وضعیتی وجود دارد که بچهها را به فضایی رها و غیرقابل کنترل سپردهایم؟
این مقام مسئول با تأکید براینکه در نظامهای آموزشی دنیا، فلسفه تربیتی و اصول آن از مبانی هستیشناسی، معرفتشناسی و ارزششناسی نشأت میگیرد، افزود: اگر ما به دنبال نظام تربیتی الهی هستیم، باید اصول و محتوای کتب درسیمان نیز بر اساس این مبانی باشد. اما واقعیت این است که بسیاری از محتوای آموزشی ما تحت تأثیر فلسفههای غربی قرار گرفته و این مسأله منجر به تناقضهایی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی ما شده است. بنابراین، ضروری است که با بازنگری در اصول تربیتی و فلسفی خود، به سمت ایجاد یک نظام آموزشی متناسب با ارزشهای اسلامی حرکت کنیم. تنها در این صورت است که میتوانیم نسل جوان را از چالشهای موجود نجات دهیم و آیندهای روشن برای آنها رقم بزنیم.
وی ادامه داد: ما باید به عنوان مدیران و مسئولان، پرچمدار مبارزه با آسیبهای اجتماعی باشیم و با ایجاد فضایی امن و سالم، زمینه رشد معنوی و اخلاقی جوانان را فراهم کنیم. بیتردید، آینده کشور در دستان همین نسل جوان است و ما موظفیم بهترین شرایط را برای پرورش آنها فراهم آوریم.
موسوی با تأکید بر چالشهای تربیتی و ضرورت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در نظام آموزشی، گفت: امروزه تربیت دینی کودک و نوجوان به عنوان یکی از مهمترین موضوعات در نظام آموزشی ما مطرح است. در این راستا، دو واحد درسی تحت عنوان "تربیت دینی کودک و نوجوان در اسلام" و "شیوههای تربیتی اثربخش با رویکرد فرهنگی" به دانشجویان آموزش داده میشود. این دروس به بررسی مبانی نظری و عملی تربیت دینی میپردازند و تلاش دارند تا دانشجویان را با رویکردهای مؤثر در تربیت آشنا کنند. اما با نگاهی به محتوای کتب درسی، به نظر میرسد که تأکید بر نظریههای غربی و فلسفههای غیر اسلامی در این متون غالب است. این مسأله به ویژه زمانی جالبتر میشود که بدانیم برخی از نویسندگان این کتب، خود در زمینه تربیت فرزندانشان موفق نبودهاند. مثلاً نویسندهای که پنج فرزند دارد و آنها را به پرورشگاه سپرده، کتابی در مورد تربیت کودک نوشته است. این تناقض نشاندهنده عدم تطابق بین نظریه و عمل است و میتواند سؤالاتی را درباره اعتبار این نظریهها ایجاد کند.
وی افزود: به طور کلی، ما با دو نوع وظیفه در مواجهه با آسیبهای اجتماعی از جمله پیشگیری و درمان رو به رو هستیم. پیشگیری به معنای جلوگیری از وقوع آسیبهاست و شامل آموزشهای ارتقایی، توانمندسازی نیروی انسانی و آگاهسازی اولیا و دانشآموزان میشود. برای مثال، آموزش مهارتهای زندگی، تربیت دینی و فرهنگسازی میتواند به پیشگیری از آسیبهای اجتماعی کمک کند. از سوی دیگر، اگر آسیب اجتماعی رخ دهد، نیاز به درمان و مداخله داریم. در این مرحله، مشاوران و متخصصان باید وارد عمل شوند و با شناسایی مشکلات، راهکارهای مناسبی ارائه دهند. این مداخله ممکن است شامل ارجاع به مراکز مشاوره یا درمان باشد.
معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش شهر تهران با تأکید براینکه مدیریت بحرانها در مدارس نیازمند آمادگی و برنامهریزی دقیق است، بیان کرد: مدیران مدارس باید بتوانند با استفاده از منابع موجود و همکاری با متخصصان، شرایط بحرانی را مدیریت کنند و به دانشآموزان کمک کنند تا از آسیبها دور بمانند. به طور خلاصه، برای ایجاد یک نظام آموزشی مؤثر و کارآمد، لازم است که توجه ویژهای به مبانی تربیتی اسلامی داشته باشیم و از نظریههای غربی فاصله بگیریم. همچنین، باید با برنامههای پیشگیرانه و مداخلات مناسب، نسل جوان را از آسیبهای اجتماعی محافظت کنیم و زمینه رشد و شکوفایی آنها را فراهم آوریم.
وی ادامه داد: مدیریت روانی دانشآموزان در شرایط بحرانی یکی از چالشهای بزرگ نظام تعلیم و تربیت است. مدیران مدارس باید با آگاهی از این شرایط، برنامههای آموزشی و مشاورهای مناسبی برای والدین و دانشآموزان تدوین کنند. متأسفانه، نظام تعلیم و تربیت ما هنوز به طور کامل از رویکردهای جامع تربیتی فاصله دارد. آموزشها غالباً تکبعدی بوده و بر روی تستها و المپیادها تمرکز دارند، در حالی که تربیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. این عدم توجه به ابعاد مختلف تربیتی باعث شده است که دانشآموزان مهارتهای اجتماعی ضروری را از دست بدهند و نتوانند در جامعه به خوبی عمل کنند.
موسوی با تأکید بر ضرورت بازنگری در تعریف تعلیم و تربیت، افزود: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باید به عنوان یک راهنما برای ایجاد تغییرات اساسی در نظام آموزشی مورد استفاده قرار گیرد. این سند به وضوح بیان میکند که تعلیم و تربیت باید فرایندی جامع، یکپارچه و تعالیجویانه باشد که همه ابعاد شخصیت دانشآموزان را در نظر بگیرد. برای ایجاد جامعهای متعالی، باید به تربیت نسل جوان توجه ویژهای شود. مدیران مدارس و مسئولان آموزش و پرورش باید با همکاری یکدیگر، اقداماتی مؤثر در راستای ارتقاء کیفیت تربیتی انجام دهند تا جوانان ما بتوانند به عنوان شهروندانی توانمند و مسئول در جامعه حاضر شوند.
معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش شهر تهران با تأکید بر ضرورت توجه به تعالی در نظام تعلیم و تربیت، افزود: هر اقدامی که موجب توقف رشد دانشآموزان شود، نه تنها تربیتی نیست، بلکه باید از آن اجتناب کرد. این نکته به وضوح نشان میدهد که تعلیم و تربیت باید به گونهای طراحی شود که همواره در راستای رشد و پیشرفت دانشآموزان باشد. اگر فعالیتها و برنامههای آموزشی مانع از رشد جسمی، روحی یا اجتماعی دانشآموزان شوند، باید مورد بازنگری قرار گیرند. به عنوان مثال، در حالی که شرکت در المپیادها و کسب رتبههای برتر میتواند افتخارآفرین باشد، نباید فراموش کرد که بروز مشکلات اجتماعی و دعواهای بین دانشآموزان در ساعات تربیتی، نشانهای از ضعف در مدیریت آموزشی است.
وی ادامه داد: مدیران مدارس باید توانایی لازم را برای مدیریت بحرانها در دست داشته باشند و کنترل شرایط را به خوبی انجام دهند. مسئولیت اصلی در این زمینه بر عهده مدیران است و آنها باید با دقت و حساسیت به مسائل آموزشی و تربیتی رسیدگی کنند. هرگونه قصور در این زمینه، چه از سوی آموزش و پرورش و چه از سوی خود مدیران، میتواند تبعات جبرانناپذیری داشته باشد. در سال گذشته با وجود برگزاری یک میلیون و پانصد هزار نفر روز اردو در شهر تهران، تنها درصد کمی از این اردوها با مشکلاتی مواجه شدند.
معاون پرورشی و فرهنگی آموزش شهر تهران در پایان با تأکید براینکه نظام تربیتی باید مبتنی بر معیارهای اسلامی باشد، خاطرنشان کرد: مدیرانی که این اصول را قبول ندارند، نمیتوانند نمایندگان مؤثری در این نظام باشند. نقش معلمان و مدیران در ایجاد فضایی سالم و مثبت برای دانشآموزان بسیار حیاتی است و باید همواره تلاش کنند تا با شناخت دقیق مسائل اجتماعی و فرهنگی، بهترین راهکارها را برای ارتقاء کیفیت آموزش و تربیت ارائه دهند. امید است با همکاری تمامی دستاندرکاران، بتوانیم نسل آینده را با آمادگی بیشتری به جامعه معرفی کنیم.
ارسال دیدگاه