فرهاد امیرخانی*
ثروتهای خفته در صنعت حملونقل ایران
اقتصاد ایران، اقتصادی مبتنی بر ساختار دولت - نفت است. کاهش یا افزایش قیمت نفت، تأثیری مستقیم بر درآمدهای دولت و در نهایت؛ سفره مردم برجای میگذارد. اکنون این طلای سیاه به نقطه ضعف و دستمایه فشارهای سیاسی تبدیل شده است. وقت آن رسیده که گنجینه دیگر از میراث کهن سرزمینمان گشوده شود. گنجینهای که به واسطه موقعیت جغرافیایی در دل لجستیک و حملونقل کشورمان نهفته است. ثروتی در دل میراثها که دست یافتنی است و با تمرکز، برنامهریزی و مدیریت میتوان فصل نوینی را در ساختار اقتصاد کشورمان رقم زد.
کشور ایران، در یکی از بهترین کریدورهای بینالمللی قرار گرفته است که طی تاریخ، همواره مورد توجه بازرگانان قرار داشته است. این کریدور به دلیل قرار گرفتن در موقعیت مناسب جادهای و دسترسی به سواحل طولانی خلیجفارس، دریای عمان، سواحل دریای خزر و واقع شدن در مسیر راه ابریشم، حد فاصل قارههای اروپا و آفریقا با آسیا، موقعیت بینظیری را از نظر لجستیک و ژئواکونومیک برای کشورمان بوجود آورده است.
کریدور ایران به دلیل همسایگی آبی و خاکی با ۱۵ کشور و دارا بودن بیش از ۱۱ بندر بینالمللی، ۲۰ هزار کیلومتر شبکه ریلی، ۲ هزار و ۵۰۰ کیلومتر شبکه آزادراهی، ۱۰ هزار کیلومتر شبکه بزرگراهی و ۳۱۹ فرودگاه به همراه نرخ ارزان سوخت، در صورت برنامهریزی دقیق، میتواند نقش به سزایی را در تجارت ایفا کرده و فصل نوینی را در اقتصاد کشورمان رقم بزند.
پیش از پاندمی کرونا، حجم تجارت بین آسیا و اروپا حدود ۳ هزار میلیارد دلار بود که این میزان تجارت، قاعدتاً میبایست از کریدور ایران عبور میکرد؛ ولی سهم کریدور ایران از حمل این میزان کالا در مسیر جادهای صرفاً ۳ میلیارد دلار، در بخش حملونقل هوایی ۴۰۰ میلیون دلار، دریایی ۳۲۰ میلیون دلار و ریلی ۲۸۰ میلیون دلار بوده است!
هر چند هماکنون به دلیل شیوع ویروس کرونا، بسیاری از کشورها مرزهای خود را به روی یکدیگر بستهاند؛ اما این سؤال همچنان مطرح است که چرا در طول زمان، برنامه ریزان اقتصادی از ظرفیت کریدور ایران بهطور مطلوب استفاده نکردند؟ چرا سهم ایران از حجم عظیم تجارت ۳ هزارمیلیاردی آسیا و اروپا، کمتر از ۴ میلیارد دلار است؟ آیا با برنامهریزی دقیق میتوان در کنار صنعت نفت، حوزه حملونقل ایران را نیز پویا و صاحب برند کرد؟
مروری بر گذشته، مشخص میسازد که عمده مشکلات حوزه حملونقل کشور را باید در اعمال سیاستهای دولتی در صنایع مختلف کشور و پرهیز از خصوصیسازی واقعی جستجو کرد، زیرا تکیه بر درآمد نفت و عدم تمرکز بر سرمایهگذاری در بخش حملونقل، باعث شده تا بسیاری از ظرفیتهای این بخش از اقتصاد همچنان دست نخورده باقی بمانند.
پروفسور هالفورد مکیندر، اندیشمند و جغرافیدان بریتانیایی، میگوید: «قدرتی که بتواند مسیرهای تجارت و حملونقل اروپا، آسیا و آفریقا را در قالب یک جزیره جهانی درآورد، میتواند به یک قدرت مسلط جهانی بدل شود».
به واقع کشورمان ایران با توجه به موقعیت ویژهای که طبیعت بهطور سخاوتمندانه به آن اهدا کرده است، میتواند به یک جزیره امن جهانی تبدیل شود، به شرط آنکه تمرکز خود را بر سیاستگذاری در حوزه حملونقل قرار دهد و با تغییرات بنیادی در ساختار این صنعت، تغییرات پایدار را در اقتصاد رقم بزند.
پسا کرونا از راه خواهد رسید. جهان تغییرات وسیعی را در همه حوزهها، از جمله تجارت به چشم خواهد دید. جای دارد که در این خیزش دوباره، با تشویق و حمایت دولت، سرمایهگذاران که عمدتاً بانکها و شرکتهای بورس هستند، تمرکز سرمایه خود را بر صنایع حملونقل جادهای، ریلی، دریایی و هوایی بگذارند تا به این ترتیب، علاوه بر ایجاد درآمد پایدار، ثروتهای خفته در این صنعت را به فعل رساند تا طرحی نو در سپهر اقتصاد ایران رقم زده شود.
*روزنامهنگار
پایگاه خبری وزارت راه شهرسازی
ارسال دیدگاه