دل‌نوشته خبرنگار پانا به‌مناسبت ماه محرم

اصفهان (پانا) - خبرنگار پانای استان اصفهان به‌مناسبت ماه محرم دلنوشته‌‌ای نوشت.

کد مطلب: ۱۴۹۱۱۹۸
لینک کوتاه کپی شد
دل‌نوشته خبرنگار پانا به‌مناسبت ماه محرم

وارد حسینه محله می‌شوم. ما در مکتب خود حسینی می‌شویم. دیوارهای حسینیه‌ محله را اینگونه با قاب‌های حسینی و چادرهای مشکی می‌پوشانیم وپوشش ما هم حسینی می‌شود. بوی حسین می‌دهد و رنگ محرم به خود گرفته است.

شال سبز مداح اهل بیت نشان از عشق به مولا دارد. آری کودکان پیشانی بند حسینی بسته‌اند و لباس مشکی به تن کرده‌اند، همسو با پدرانشان، دختران چادر زینبی به سرکرده‌اند، همرا بامادرانشان. انگار همه می‌دانند زینب درد دارد، درد نبود حسین کمرشان را خم کرده است.

.Untitled

مداح اهل بیت، امروز تمامی ابیاتش با روزهای دیگر فرق دارد، می‌دانید او هم درد دارد. درد خود را فریاد می‌زند و بچه‌ها و بزرگترها هم با گفتن «لبـــــــیک یــــــا حسیـــــــــــن» او را همراهی می‌کنند. 

بـاز ایـن چـه نـوحـه و چـه عـزا و چـــه مـاتم اسـت.

1

پشت پرده دختران به همراه مادرانشان نشسته‌اند و چادر غم به سرکرده‌اند. سینی آب را به یکی از خانم‌ها تعارف کردم، با چشمانی پر از اشک نگاهم کردم و گفت: دخترم آب نمی‌خورم، حسینم را تشنه شهید کردند و علی‌اصغرم شیر نخورد و گلوی خشکش را دریدند، از ابوالفضلم برایت بگویم، ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر شد، حالم دگرگون شد.

3

در این میان ناگاه روی پرده پشت سر سخنران چیزی نظرم را جلب کرد، چرا قاب نوشته پشت سر سخنران هر بار متنش فرق داشت؟ مثلا یکبار روی آن نوشته بود: «حـسـیـن مـیا به کـوفـه، کـوفه وفــا ندارد»، بار دیگر نوشته بود: «عـصر فردا بـدنـش زیـر سم اسـبـان اسـت، مـکن ای صـبـح طلـوع»

به عکس‌های داخل گوشی‌ام نگاه کردم، متوجه شدم که از روز اول محرم تا عاشورا تمامی نوشته‌ها باهم فرق می‌کرده و مصادف با اتفاقات آن روز بوده چه به سر حسین و اهل بیتش آمده!

5

این را از عزاداران حاضر در حسینیه فهمیدم که غم شهادت حسین کوچک و بزرگ نمی‌شناسد، پیر و جوان نمی‌‌شناسد و همه را دربرمی‌گیرد. هرکس به نیتی در مراسم عزاداری شرکت کرده است، این را از چشمان حاضران فهمیدم، بوی التماس و عفو می‌داد.

8

مراسم که تمام شد، از عزاداران حسینی بدون توقع پذیرایی کردند.

خبرنگار : درسا عباسی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار