قتل همسر در اتاق ملاقات شرعی زندان
کرج (پانا) - مرد زندانی همسرش را در اتاق ملاقات شرعی زندان قزلحصار کرج با چاقوی دستساز به قتل رساند. متهم ۳۳ساله که جمشید نام دارد و با عفو از مجازات اعدام به ۳۰سال زندان محکوم شده بود مدعی است به خاطر نفرتی که از همسرش داشته مرتکب جنایت شده است.
بررسی پروندههای قتلهای خانوادگی حکایت از این دارد که ریشه بیشتر این حوادث اختلافات خانوادگی بین زن و شوهر است که گاهی آنقدر این اختلافات ادامه پیدا میکند که عشق و صمیمیت جای خودش را به خشم و نفرت میدهد به طوریکه در نهایت زن یا شوهر برای فرار از این زندگی سراسر درگیری به اشتباه تصمیم به حذف یکدیگر میگیرند. قتل زن جوان در زندان به دست همسر زندانیاش تازهترین پرونده قتلی است که حکایت از این دارد مرد زندانی به خاطر نفرتی که از همسرش داشته است تصمیم میگیرد او را به بهانه ملاقات به زندان بکشاند و او را به قتل برساند.
ساعت ۱۵ روز چهارشنبه ۲۱ فروردینماه قاضی دشتبان، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مسئولان زندان قزلحصار کرج از قتل زن جوانی با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.
تیم جنایی پایتخت در محل حادثه که اتاق ملاقات شرعی زندان بود با جسد خونین زن ۳۰سالهای به نام سوسن روبهرو شدند که با اصابت ضربات جسم نوک تیزی به شکم و گردن به قتل رسیده بود.
نخستین بررسیها نشان داد مقتول چند ساعت قبل برای ملاقات شوهر زندانیاش به زندان آمده و ساعت ۱:۳۰ همراه شوهرش به اتاق شرعی میرود و داخل اتاق ملاقات به دست شوهر به قتل میرسد. همچنین مشخص شد شوهر مقتول پس از حادثه خودش را با بند شلوارش حلق آویز میکند، اما مأموران زندان متوجه میشوند و او را از مرگ نجات میدهند و برای درمان به بهداری زندان منتقل میکنند.
صبح دیروز متهم برای تحقیق به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. وی در بازجوییها به قتل همسرش اعتراف کرد و مدعی شد، چون همسرش از او طلاق نگرفته است او را به قتل رسانده است.
متهم در ادامه به دستور قاضی دشتبان برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن زوایایی پنهان حادثه در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
شایان ذکر است که متهم ۳۳ساله به جرم خرید و فروش مواد مخدر در زندان به سر می برد و هدف از قتل را نیز اختلاف با همسر و عدم توجه به وی در زندان توسط مقتول بود.
وی درباره نحوه تهیه چاقو در زندان گفت:روز حادثه تصمیم گرفتم او را در اتاق ملاقات شرعی خفه کنم، اما داخل اتوبوسی که ما را به قسمت ملاقات میبرد یک چاقوی دستساز پیدا کردم. وقتی وارد اتاق شدیم ابتدا مشاجره لفظی کردیم که شروع به داد و فریاد کرد و دهانش را گرفتم و با چاقو دو ضربه به او زدم. بعد هم با بند شلوارم خودم را به میلهای حلق آویز کردم، اما مأموران متوجه شدند و مرا نجات دادند.
ارسال دیدگاه