گلایه معلم و نویسنده میانه ای از پایین بودن تیراژ کتاب و فروش تحقیق در کافی‌نت‌ها

جعفر شیخ الاسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار پانا درباره زندگی خود گفت: شش ساله بودم که پدرم مرا با قرآن، مسجد و مجالس مذهبی آشنا کرد و در دوران نوجوانی علاوه بر حضور مداوم در مساجد، مطالعه در زمینه قرآن را شروع کردم تا زمانی که دیپلمم گرفتم و در دانشگاه مشهد در رشته الهیات دانشجو شدم.

وی ادامه داد: بعد به خدمت سربازی رفتم و در سال ۵۸ وارد آموزش و پرورش شدم و در کلاس‌های مختلف دینی و قرآن تدریس می‌کردم و در جلسات مذهبی نیز شرکت می‌کردم و در مرکز تربیت معلم خدیجه کبری (س) میانه۱۴ سال روش تدریس قرآن و جهان بینی و معارف تدریس می‌کردم، همچنین در دانشگاه‌های آزاد و پیام نور نیز تدریس می‌کردم .

معلم میانه‌ای اضافه کرد: سی سال خیلی زود گذشت و در سال ۸۶ بازنشسته شدم و در در طول سی سال با الطاف خدا و با تشویق‌های اساتیدی که در مشهد داشتم کم کم شروع به نوشتن کتاب کردم.

شیخ الاسلامی افزود: در سال ۶۵ زمانی که روش تدریس قرآن می‌گفتم آنها را جمع کردم و به صورت کتاب در آوردم و این، اولین کتاب من بود که به صورت نوشتاری و دست‌نویس بود.

وی گفت: آموزش الفبا و حرکات قرآنی کتاب بعدی بود که نوشتم؛ آن زمان عکس گرفتن مشکل بود و مثل امروز نبود، مثلاً یک کتاب رنگی ۳۲ صفحه ای داشتم که ۱۱۴ عکس برای آن گرفتم و در آن کلمات قرآنی را به تصویر کشیدم و این اولین کتاب من بود که به چاپ رسید.

نویسنده میانه ای ادامه داد: کتاب آموزش الفبا و حرکات قرآنی در آن زمان به تیراژ ۲۰ هزار جلد و بعد به تیراژ۱۰ هزار تجدید چاپ شد و بعد شروع به کار در مورد کتاب قرآن و آشنایی با سوره های قرآن کردم که ۸ بار چاپ شد .

شیخ الاسلامی اضافه کرد: کتاب دیگرم گذری بر قرآن بود که یک و نیم سال روی آن کار کرده بودم و در انتشارات مدرسه بعد از ۶ ماه کارشناسی چاپ شد و ۷ بار نیز تجدید چاپ شد و در جشنواره رشد هم مقام آورد.

وی بیان کرد: تدریجا با لطف خداوند به عنوان خادم قرآن نمونه کشوری در سال ۸۸ انتخاب و توسط رئیس جمهوری تقدیر شدم و همچنین برگزیده برتر کشوری اهل قلم و فرهنگیان بسیجی و پژوهشگر برتر قرآنی کشور شده، همچنین به عنوان معلم نمونه کشوری در سال ۷۹ نیز انتخاب شدم.

چاپ ۸۰ کتاب از ۱۱۰ عنوان کتاب

معلم میانه‌ای اضافه کرد: با لطف خدا تاکنون ۱۱۰ جلد کتاب نوشتم که دارای ۲۴ تا ۳۵۰ صفحه است و در یک شهر کوچک با امکانات و منابع کم، ۸۰ عنوان کتاب را به سختی به چاپ رساندم.

شیخ الاسلامی گفت: روز و شب در اتاق کوچک می‌نشستم و تا نیمه‌های شب می نوشتم حتی بعضی مواقع پشت صندلی خوابم می‌برد و بچه‌ها برای نماز صبح بیدارم می‌کردند.

وی گفت: دو کتابم مزین به مسائل ارزشی هستند از جمله کتاب شهید زینبیه و ثارالله که در جشنواره نون رونمایی شدند و کتاب سردار شهید دکتر ناصر الدین نیکنامی که از جمله سرداران هویزه و شهید چمران که در سوسنگرد به شهادت رسید از دیگر کتاب های ارزشی هستند.

طرح بازی‌های آموزشی و فکری به صورت کارت بازی برای کودکان

شیخ الاسلامی افزود: بازی‌های آموزشی و فکری به صورت کارت بازی ،هر کدام با ۴۰ حدیث در موضوع مربوطه، و بازی همسفر نور، نماز و راه پرواز ۲۲+۲۲ و رفتار و بهداشت را طراحی کرده‌ام.

وی اظهار کرد: متاسفانه در چند سال اخیر تیراژ کتاب‌هایی که ۲۰ هزار جلد بود، اکنون ۳۰۰ یا ۵۰۰ جلد چاپ می شود و یا به صورت دیجیتالی چاپ می‌شود و ناشران با حق التالیف، کتاب چاپ نمی کند ، چون سرمایه ندارند ولی مسئولین میانه در خرید کتاب های من بسیار کمک کردند.

شیخ الاسلامی گفت: حتی بعد از اینکه بچه‌هایم ازدواج کردند و تنها ماندم در باغ خودم مشغول نوشتن کتاب شدم و با هزینه شخصی چهار عنوان کتاب چاپ کردم ولی متاسفانه به دلیل کاهش سرانه مطالعه در جامعه خریداری ندارند و در خانه انبار شده و اگر حامی خیری برای خرید آنها پیدا شود من نیز احیا می‌شوم و می‌توانم دوباره بنویسم.

وی بیان کرد: بهترین خاطره من زمانی است که اولین کتاب من چاپ شد و خاطرات زیادی از تدریس از جمله تدریس در تربیت معلم که از مذاهب مختلف دانشجو داشتم، دارم.

این پژوهشگر برتر قرآنی گفت: روزی خانمی زنگ زد و گفت با تدریس شما و مطالعه آثارتان من شیعه شدم و این یکی از بهترین خاطرات دوران نویسندگی من است.

شیخ الاسلامی ادامه داد: علاوه بر این خاطره بامزه دیگری هم دارم، وقتی در تربیت معلم، درس معاد را تدریس می‌کردم یکی از دانشجویان گفت که" آقای شیخ الاسلامی ما هروقت شما را می بینیم به یاد مرگ می‌افتیم"، گفتم حق دارید زیرا که "یعرف المجرمون به سیماهم" .

وی گفت: متاسفانه در عصر حاضر، تحقیق را در مغازه‌ها می‌فروشند لذا به نوجوانان توصیه می‌کنم روش‌های نویسندگی و پژوهش و تحقیق را یاد بگیرند برای این که با کپی کردن تحقیق دیگران، نمی توانند دانش و اطلاعات خود را ارتقاء دهند.

این معلم میانه‌ای گفت: مرحوم فلسفی ۱۱۴ بار کتابش را پاره کرد و دور انداخت زیرا می‌دید اطلاعات هر روز با اطلاعاتی نوشته‌هایش یکی نبود است و در نهایت تبدیل به کتابی اساسی شده بود پس فقط باید مطالعه کرد و زحمت کشید تا نویسنده شد.