رضا نوغابی*
نیکاندیشيِ آیندهنگر
ما به آیندهپژوهی و آیندهنگری نیاز داریم. ماندن در امروز و چشم بستن بر فردا، ما را با مصیبتهایی مواجه میکند که تصور آن هم هولناک است.
امروز را باید پل رفتن به فردا و سکوی جهش به آینده کنیم. این هم رسمی است که مردمان خردمند گذشته به آن عنایت داشتند.
آنچه در مرزبان نامه می خوانیم اگر چه بر سبیل حکایت است اما شرحِ واقعی مردمان هوشمند در همه اعصار است؛ «روزی خسروی به تماشای صحرا بیرون رفت. باغبانی پیر و سالخورده را دید که سرگرم کاشتن نهال درخت بود. خسرو گفت: ای پیرمرد، در موسم کهنسالی و فرتوتی، کار ایام جوانی پیشه کردهای. وقت آن است که دست از این میل و آرزو برداری و درخت اعمال نیک در بهشت بنشانی، چه جای این حرص و هوس باطل است؟ درختی که تو امروز نشانی، میوه آن کجا توانی خورد؟ باغبان پیر و پاکدل گفت: دیگران نشاندند، ما خوردیم، اکنون ما بنشانیم تا دیگران خورند.»
شبیه به این را در دهه های پیش در فارسی دبستان می خواندیم. حرفِ باغبانی که درخت گردو می کاشت از همین جنس بود. گردو دیر بازده است. جوان باید بود تا به محصول آن رسید اما پیرمرد آن قصه هم همین را گفت و همه ما را در یاد مانده است که «دیگران کاشتند ما خوردیم. ما بکاریم دیگران بخورند.»
این خط هم همچنان ادامه دارد. ما از گردو های درختانی می خوریم که باغبانانی آینده نگر به روزگاران پیش کاشته اند. چشم اهالی فردا هم به دست ما ساکنان امروز است. راستی برایشان چه به میراث خواهیم گذاشت؟
می دانیم که کشورهای آباد نشان از مردمان آباداندیش و آبادگری دارد که در گذشته زندگی می کردند. به فردا نگاه داشتند و ما امروز داریم کارنامه عملی آنان را در زمین می بینیم. فردا هم کارنامه ما را رصد خواهند کرد.
سفره های امروز را پیشینیان گستراندند. ما هم مأموریتی چنین برای آیندگان داریم. هوشمندانه از داشته ها بهره بگیریم. با زایا کردن سرمایه های در اختیار، ثروتی سازنده برای فرزندان خود بگذاریم.
مباد که سفرههای خالی از ما بماند. مباد که جنگل تحویل بگیریم و کویر به جا بگذاریم. مباد که با ساده انگاری، آب را چنان بد مصرف کنیم که فقط سرابی به جا بماند. ما نسبت به فردا هم به اندازه امروز مسئولیم. مورد پرسش هم قرار خواهیم گرفت. ذرات را به حساب خواهند کشید پس هوشیار و فعال باشیم.
کارشناس رسانه/ امروز خراسان جنوبی
ارسال دیدگاه