داور گرایش رسانه و فضای مجازی سی و نهمین جشنوارۀ فرهنگی و هنری فردا:
هیچ یک از مهارتهای زندگی را به فرزندانمان یاد نمیدهیم
هنوز جنس دغدغه هایمان را نمیشناسیم
تهران (پانا) - داور گرایش رسانه و فضای مجازی سی و نهمین جشنواره فرهنگی و هنری فردا، با تأکید بر این که هنوز جنس دغدغه ها شناسایی نمیشود، گفت هیچ یک از مهارتهای زندگی به فرزندان آموزش داده نمیشود.
احسان مشهدیمحمد، داور گرایش رسانه و فضای مجازی سی و نهمین جشنوارۀ فرهنگی و هنری دانشآموزان برگزیدۀ سراسر کشور «فردا» در گفت وگو با پانا با اشاره به این امر که امروز همه، نگران آیندهای هستیم که فکر میکنیم قرار است برایمان بسیار خوب باشد و قرار است در این میان اتفاقات خوبی رقم بخورد، گفت: «گویا این نگرانی نشان میدهد که امیدواری در این زمینه پررنگ نیست؛ قرار است آینده را بسازیم، اما نمیدانیم چگونه و به همین خاطر است که فرزندان خود را به مدرسه میفرستیم، اما نمیدانیم که مدرسه قرار است با دانشآموزان چه کند و یا برای روح، جسم و جان آنان چه اتفاقی را رقم بزند؟»
او در ادامه، با اشاره به این که امروز ما به مدرسه میرویم و تلاش میکنیم که چیز جدیدی را به دانشآموزان یاد بدهیم و ضمن ابراز تأسف از این امر که امروز به هر آن چه که قرار است دانشآموزان به عنوان یک مطلب جدید یاد بگیرند، با دیدی بدبینانه نگاه میکنیم، افزود: «دانشآموزان ما زمانی که میخواهند زبان جدید یاد بگیرند، بدبینانه نگاه میکنیم، میخواهند فن آوری یاد بگیرند، به آن بدبینانه نگاه میکنیم که چرا فرزند من باید برود جوشکاری، آهنگری و یا نجاری یاد بگیرد و همواره با این سؤالات مواجه هستیم که چرا فرزند من باید استفاده از فناوری های جدید را یاد بگیرد، چرا باید بفهمد فنآوری آموزشی چیست، نکند کودک من از درس زده شود و به تکنولوژی گرایش پیدا کند، چرا باید کار کند، چرا باید پول زیر دندان فرزند من مزه کند و همۀ ما با این دغدغهها سر و کله میزنیم و به نوعی نگرانیم.»
هنوز جنس دغدغه هایمان را نمیشناسیم
مشهدی محمد که مدتهاست به دبیری در آموزش و پرورش مشغول است و بسیاری او را به دبیر کارگاه کارآفرینی و تولید و همچنین مدرس دانشگاه در رشتۀ برق و الکترونیک میشناسند، با تأکید بر این مفهوم که امروز پس از سالها حضور در عرصههای مختلف داوری و دبیری جشنوارهها و ارتباط مستقیم با دانشآموزان به این نتیجه رسیده است که ما جنس دغدغههایمان را نمیشناسیم و با آن به درستی مواجه نمیشویم، ادامه داد: «همۀ ما، چه معلمان و چه دانشآموزان هنوز نمیدانیم چگونه باید با مقولۀ آموزش مواجه شویم و به همین خاطر است که یک جا میگوییم مهارتآموزی و در جای دیگر، میگوئیم نظریه آموزی و یا در جایی دیگر بر فلسفه پردازی تربیت تاکید میکنیم و هر کس در جایی چیزی میگوید و باید بپذیریم که همۀ اینها به این دلیل است که با دغدغۀ خویش درست مواجه نشدهایم.»
او رویارویی دانشآموزان با رویدادهای فرهنگی و هنری را یکی از مهم ترین نقاط مثبت در این جشنواره برشمرده و با اذعان به این که این جشنواره به دانشآموزان میگوید همان طور که مطالعۀ ادبیات خوب و مفید است، سرودن شعر هم میتواند برای شما به عنوان یک نقطۀ مهم و مفید به شمار آید، تصریح کرد: «این جا به دانشآموزان میگوییم اگر شعر دوست ندارید، نثر بنویسید و حتی اگر نثر هم دوست ندارید، میتوانید عکاسی کنید، فیلم بگیرید، در فضای مجازی به کاوش بپردازید و باید بدانیم با همین گوشی که در دست داریم و با آن بازی میکنیم، میتوان هزار و یک قدم مثبت برداشت.»
مشهدی محمد، رویارویی دانشآموزان با پدیدههای رسانهای را از دیگر ابعاد مهم این جشنواره ارزیابی و خاطرنشان کرد: «امروز اگر دانشآموزی، خبری را میخواند باید بداند که این رسانه و این خبر چه چیزی را میخواهد به او انتقال بدهد و این انتقال مفهوم چه کمکی به او میکند و در نهایت دانشآموز با آموختن همۀ این مطالب، میآموزد که سواد او در چه جایگاهی به کار میآید و این جشنواره دقیقاً همین مطلب را به او منتقل میکند.»
داور جشنوارۀ سی و نهم «فردا»، با اذعان به این امر که امروز دانشآموز با دغدغۀ رویایی با مطالب جدید مواجه است و این دقیقاً همان چیزی است که ما به عنوان اولیاء و یا مربیان او نیز دغدغه داریم که او در حال آموختن چه چیزهایی است، گفت: «دانشآموز امروز فرزند من است و فردا به عنوان یک دانشجو نیازمند آموختن مهارتهایی است که امروز در این جشنواره با بخشی از آن مواجه شده و آن را میآموزد و از همین منظر میتوان گفت که این جشنواره رخداد بسیار خوبی است.»
برش جشنوارههای فرهنگی و هنری در جامعه قدرت تأثیرگزاری بر روی مخاطب را ندارد
او با ابراز تأسف از این امر که زمانی که با ترس با پدیدهای روبرو میشویم، نگاه به آن مقوله برش لازم را نخواهد داشت و با اشاره به این امر که میبایست این نگاه پررنگ تر شود تا این برش قدرت و تأثیرپذیری بیشتری داشته باشد، افزود: «برگزاری جشنوارههای فرهنگی و هنری یکی از رخدادهایی است که در تلاش است این برش را پررنگ تر کند و میتوان این نقد را هم به آن داشت که هنوز در سطح جامعه برش لازم را ندارد و برای عموم مخاطبان، این دست از جشنواره ها، آن گونه که باید جا نیفتاده است و ما به مهارت آموزی دانشآموزان در خلال برگزاری جشنوارههای فرهنگی و هنری نیاز داریم. به همین خاطر میگوئیم تا اینجا به آن چه لازم است دست نیافته ایم، اما از این بابت خوشحال هستیم که اتفاقی در جامعه در حال رخ دادن است.»
مشهدیمحمد، با اشاره به این که امروز، همواره میگوئیم دانشآموزان ما فقط درس نظری میخوانند و برگزاری جشنوارههای فرهنگی و هنری دانشآموزان، یکی از موارد مهمی است که میتواند این برش را در جامعه جا بیاندازد، ادامه داد: «امروز ما میتوانیم در جامعه با برگزاری این جشنواره ها، دانشآموزان و خانوادههای آنان را در این مسیر هدایت کنیم تا به یک کار دست بزنند و مثلاً به جای این که بازی کنند، یک بازی طراحی کرده و بسازند و یا به جای این که چوبها را بشکنند و آتش بزنند، باید شعله ای ایجاد کنند و این بدان معناست تمام رخدادهایی را که قرار است در این جشنواره رقم بزنیم، به جامعه بسط دهیم.»
این داور جشنوارۀ سی و نهم «فردا»، با تأکید بر اینکه از این مسیر است که میتوان دغدغهای را که در جامعه شکل گرفته حل کرد و پس از آن دست به نشر آن زد، اظهار کرد: «نقطه ضعف این جشنوارهها این است که هنوز این رویداد مهم در جامعه منتشر نشده است و به مخاطبان عام این رویداد، فرصت این امر داده نشده است که بتوانند آن را درک کنند و با آن کنار بیایند، چرا که هنوز خودمان در خانواده و یا در جمع دانشآموزان به دنبال جا انداختن این مطلب نیستیم که لازم است دانشآموز در کنار درس خواندن، کار کند و ابزارآلات کار را در دست بگیرد تا با آن آشنا شود و لازم است حتماً برای یک بار هم که شده، بفهمد غیر از درس خواندن مسائل مهم دیگری نیز در این جامعه وجود دارد.»
هیچ یک از مهارتهای زندگی را به فرزندانمان یاد نمیدهیم
او، در همین راستا، با تأکید بر این امر که اگر در مسیر برگزاری جشنواره، نگاه به کاربردی کردن آموزشها را در میان دانش آموزان و خانوادههای آنان جا بیاندازیم، میتوانیم شاهد چشم اندازهای روشنی در این زمینه باشیم، تصریح کرد: «من مجموعۀ جشنواره را بسیار دوست دارم، اما کاش یک بار به سراغ خانوادهها برویم و بگوئیم غیر از این دغدغه هایی که دارید که دانش آموزان شما درس بخوانند و یا از فضای درس جدا بشوند و به فضای مهارتآموزی وارد شوند، زندگی را هم به آنها یاد بدهید و بدانیم که زندگی این چیزی که امروز فکر میکنیم نیست، بلکه زندگی کردن، دستیابی به تعداد بسیار زیادی از مهارت هایی است که با هم ارتباط دارند و رخدادهای بسیاری پیرامون آن به وقوع میپیوندد. متأسفانه ما هیچ یک از آنها را نه در خانواده، نه در مدرسه و نه در جامعه به فرزندانمان یاد نمیدهیم کهای کاش جشنوارهای حول و حوش این موضوع شکل بگیرد.»
مشهدی محمد، با تأکید بر این مفهوم که این پیشنهاد به وزارت آموزش و پرورش در ذهن او بسیار پررنگ است و این اهمیت از آن جا سرچشمه میگیرد که مدلهای بین المللی مختلف و همچنین مدلهای ایرانی و اسلامی نیز برای این مهارت آموزی ها وجود دارد، تأکید کرد: « زمانی که من فرزندم را آموزش دادم، خروجی کار او را نگاه کرده و اصلاح میکنم؛ فرزند من فرزندش را آموزش میدهد و این روال در خانواده تکرار میشود و درون زایی میشود و این مدلی است که فرد تلاش میکند تا آموزشها را در رون خانواده پیش ببرد.»
این داور جشنوارۀ سی و نهم در ادامه، با اشاره به این که مدلی دیگر در بیرون از خانواده وجود دارد که ما پیش از این انجمن و جامعۀ اسلامی را داشتیم و در آن، افرادی را که درون خانواده رشد میکردند، به جامعه راه پیدا کرده و مسیر تعالی را از درون جامعه ادامه میدادند، خاطرنشان کرد: «از این رهاورد، اتفاقاتی که درون جامعههای کوچکی مانند انجمنهای اسلامی دانشآموزان شکل میگرفت، در درون مدرسه منتشر میشد. این رخدادها، پیش از این نیز وجود داشته است و همین امر موجب میشد این بی تفاوتی از میان برود.»
آموزش و پرورش و مدارس را از بدنۀ مردم جدا کردیم
مشهدی محمد، ضمن ابراز تأسف از این که، این بی تفاوتیها وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد، گفت: «دلیل این اتفاقاتی که نیفتاده و یا ناقص افتاده است، این است که ما آموزش و پرورش و مدارس را از بدنۀ مردم جدا کردیم و این بدان معناست که ما معتقدیم آموزش و پرورش به هر دلیلی، مسئول گرداندن مدارس است و مردم جدای از این ساختار ایستادهاند و والدین هم از همین مسیر است که میگویند زمانی که همه چیز بر عهدۀ آموزش و پرورش است، ما باید در خانه بنشینیم و به این سیستم کاری نداشته باشیم و همین منشعب شدن این دو بخش است که بسیاری از کارهای ما را به هم ریخته و دچار اشکال کرده است.»
او در همین راستا، نزدیک شدن خانواده و آموزش و پرورش را یک ضرورت دانسته و با تأکید بر این مفهوم که درون زایی میان خانواده و آموزش و پرورش مهم ترین بستر برای تقویت این دو نهاد است، افزود: «زمانی که این اتفاق بیفتد، شما میبینید هم این مهارتی که آموزش میدهیم به خانواده باز میگردد و هم رشد آن از خانواده به آموزش و پرورش باز میگردد و ما دائماً در حال تقویت این دو بخش خواهیم بود.»
این داور گرایش رسانه و فضای مجازی سی و نهمین جشنواره فرهنگی و هنری فردا، با اشاره به این که این مهارت، چه آموزش نظری باشد و چه آموزش عملی و یا آموزشهای مهارتهای اجتماعی و ارتباطی باشد، ادامه داد: «همه این مهارتها دائماً در حال تنیده شدن در یکدیگر و رشد هستند، اما ما همۀ این مسائل را در کنار هم داریم و چون دائماً در حال سدگزاری و توصیۀ یکدیگر به عدم دخالت در این زمینهها هستیم، میخواهیم که این دو بخش از یکدیگر منفک شوند و اگر بپذیریم که آموزش و پرورش موظف است مدارس را بگرداند، باید پرسید پس مردم و خانوادهها کجای این گردونه قرار دارند و فرزندان ما کجای این بازی ایستاده اند؟»
مشهدی محمد، با ابراز تأسف از این امر که امروز فرزندان ما در میانۀ این میدان هستند، آموزش و پرورش از بالا همه چیز را رصد میکند و خانواده از بیرون این گود میخواهد بر تمامی امور نظارت کند و با طرح این پرسش که امروز این نظارت کجاست، اضافه کرد: «ما یک عده آدم داریم که هر کدام از اینها در دایرهای بیرون از یکدیگر ایستادهاند و در حال نگاه طلبکارانه به یکدیگر هستند و این در حالی است که همۀ اینها با یکدیگر ممزوج هستند، اما این موضوع، مسئلۀ مهمی است که ما آن را فراموش کرده ایم.»
او با تأکید بر این مفهوم که اگر این نگاه میان خانواده، دانشآموز و جامعۀ تعلیم و تربیت شکل بگیرد، خانواده از معلم میخواهد تا نیازهای او را برطرف کند و در برآوردن نیازهای معلم نیز پیشگام خواهد شد و به او نیز کمک خواهد کرد، اظهار کرد: « ما نیز میتوانیم این بستر را بسازیم، کما اینکه زمانی که مکتب خانه و مسجد در جامعه داشتیم، این مشکل را حل کرده بودیم، حال زمانی که مساجد از جامعه خارج شدند، مدرسههایی را داشتیم که مدرسۀ تعلیم و تربیت بودهاند و زمانی که این دو مبحث تعلیم و تربیت از یکدیگر جدا شدند، گفتیم که مدرسه محل تعلیم شد و تربیت باید به خانه بازگردد و همین شد که این فاصله کم کم زیاد شد.»
این داور جشنوارۀ سی و نهم، با تأکید بر این مفهوم که اگر تعلیم در مدرسه است و تربیت در منزل، اما پیش می آید که خانواده تعلیم مدرسه را قبول ندارد و میکوشد تا در تربیت خود آن را نیز اصلاح کند، تصریح کرد: «قبلاً برنامه به گونهای بود که معلم اگر چیزی را درس میداد، در کنار آن اخلاق را هم درس میداد و این موضوع مال زمانهای بسیار دور نیست، بلکه مربوط به کمتر از یک قرن پیش است و اگر ما دوباره به این بازه بازگردیم، بار دیگر این رخداد شکل میگیرد.»
هنوز بسیاری از «ابزارهای حال خوب کن» را در دست داریم
مشهدی محمد، با تأکید بر این مفهوم که بازگشت به این زمان سخت نیست، کما اینکه مرید و مراد و استاد و شاگرد داشتهایم، خاطر نشان کرد: «امروز متأسفانه معلم ما از تعلیم و تربیت به سراغ تدریس رفته و از آموزش اخلاق بازمانده، کما اینکه شما اگر در بازار میرفتید، ابتدا باید شاگردی میکردید و بعد به یک استاد مبدل میشدید، اما حالا متأسفانه معلم نه اخلاق، نه مهارت اجتماعی، شغلی و نه ارتباطات را آموزش نمیدهد و همه دست خالی بر سر این سفره نشستهایم و از یکدیگر ایراد میگیریم.»
او، در پایان با تأکید بر اینکه همه کسانیکه درباره این موضوعات فکر میکنند، باید خارج از چرخه هم به آن فکر کنند و در نهایت یک بار نیز باید تن به عمل بدهند، گفت: «به نظر من امروز وقت آن است که همه عمل کنیم و میبایست ترس و عدم انگیزه را زیر پا بگذاریم و بپذیریم که ترس و عدم انگیزه از جایی نشأت میگیرد که بزرگان و مجرب ها وارد این عرصه نمیشوند، واسطه نمیشوند و اگر بشوند، متوجه می شویم که هنوز بسیاری از ابزارهای حال خوب کن را داریم که میتوانیم با تکیه بر ظرفیت آنها به وادی درست تعلیم و تربیت بازگردیم.»
ارسال دیدگاه