سحر شیخی*
سایه ات کم نشود حضرت یار
خانواده یعنی جهانی گرم، پر از عشق، تعهد و دلسوزی، دنیایی به دور از دشمنیها و کدورتها، خانواده یعنی ریشه.
از در که میآید با چهره خسته و عرق بر پیشانی، اما با خشنودی توام با درد نهفته وضع اقتصادی خراب این روزها، کیسههای خرید را بر زمین میگذارد، از پدر حرف میزنم، ستون خانه، حاشیه امن خانواده و تحکمی که دلیل اقتدار یک خانواده است، از شانههای محکمش گرفته تا اطمینانی که برای حل مشکلات خانواده به آنها می دهد، همه و همه چهره یک کوه را در روزگار سخت کنونی و مشکلات ریز و درشت به تصویر می کشد، قامتی که هر روز خمیده می شود، اما استوار میایستد تا آب در دل خانوادهش، تکان نخورد.
سمبل مهر و عاطفه، اسوه فداکاری، سایه بیدار شبها و دلسوز ابدی که بعد از مرگ هم نگران است. مادر را می گویم، عطر مریم را در دستان حساس به شویندهاش پنهان کرده، اشکهای پاکش از بیماری فرزند و هراسانیهای گاه و بیگاهش برای اجتماع کوچکی که البته برای او تمام زندگیش است که خدا نکند اگر سایه پر مهرش نباشد، انگار زمان متوقف و دنیا به اندازه قرنها تنگ می شود.
دو موجود دوستداشتنی که باید بر چشمان فرزند جای بگیرند، فرزندی که این روزها آنقدر درگیر تکنولوژی و مدرنیته شده که یادش میرود گاهی ثمره زندگی چه کسانی ا طیست، یادش می رود دنیا آنقدر ارزش ندارد که بیخیال پدر و مادر شوی و خودت را از نعمت وجود آنها محروم. یادش می رود نهال نازکی بوده و چگونه اکنون درخت تنومندی شده و حتی دیگر به خانه سالمندان سر نمیزند.
خانواده مأمن است، پناه گرم و آشیانه مهر، ریشه است و اصالت، گرانبهاست و باارزش، تا میتوانیم شعله حضورمان را روشن نگه داریم و بر دستان پدر و مادرمان بوسه بزنیم، اگر روزی نباشند، حسرت دیوانه ات میکند و آهی عمیق در سینهت جا خوش می کند. پس تا هستند، عزیزانت را دریاب.
خبرنگار*
ارسال دیدگاه