آئینهای چهارشنبه سوری در اردبیل
اردبیل(پانا) - یکی از آئینهای ویژه قبل از حلول سال نو در ایران مراسم چهارشنبه سوری است که هنوز هم آداب و رسوم خاص آن در میان مردم مناطق مختلف کشور رایج است.
چهارشنبه سوری در اردبیل هم آیینهای خاصی دارد؛ آیینهای چهارشنبه سوری در استان اردبیل از صبح روز سه شنبه آخر سال شمسی در اردبیل آغاز میشود و با جشن رسمی آن که اندکی بعد از غروب خورشید برگزار میشود، به اتمام میرسد.
میر نبی عزیززاده، نویسنده کتاب تاریخ دشت مغان میگوید: در منطقه مغان مردم پیش از طلوع آفتاب روز چهارشنبه دستهجمعی به کنار رود میروند؛ آتشی بر میافروزند و جوانان به سوارکاری میپردازند. هنگام بازگشت، زنان ظرفهایشان را از آب رودخانه پر میکنند و به خانه میآورند و آب آن را به دور خانه میپاشند و آرزو میکنند که سال جدید، سالی سرشار از روشنی و زلالی و پاکی باشد.
چهارشنبه آخر سال از زمانهای قدیم در منطقه آذربایجان و از جمله اردبیل و مغان به «گل چهارشنبه» موسوم است. زیرا همه خانهها در این روز مثل گل پاکیزه میشوند و بر خلاف چهارشنبه قبل از آن که به «کول چهارشنبه» یعنی چهارشنبه خاکستری معروف است، محیط خانهها زیبا و شادآفرین میشود.
زنان اردبیلی که خانه تکانیهایشان را تا عصر آخرین روز سه شنبه سال به پایان رسانیده اند، دست به کار میشوند تا به رسم دیرینه برای سفره چهارشنبه سوری گندم برشته درست کنند.
گندم برشته که در زبان محلی به آن "قورقا" گفته میشود بنا به طبع هر خانواده با شاه دانه، نخود و کشمش برشته مخلوط میشود تا در شب چهارشنبه سوری در سفره خاص این روز قرار بگیرد. چیدن سفره چهارشنبه سوری رسمی است که در بین اردبیلیها از قدیم الایام تاکنون رواج داشته است و برخی به آن هفت سین چهارشنبه سوری گفته اند. آینه، قرآن، آب، شمع، سیر، سماغ، سرکه، سنجد و سکه، تخم مرغ رنگ کرده، انواع سبزههایی که بیشتر توسط خود خانمها از قبل کاشته و آماده شده به همراه قورقا (گندم برشته شده) و مخلوطی از برخی خشکبار در سفره چهارشنبه سوری چیده میشوند.
البته در قدیم به جای سفره، از "مَجمِی" که همان سینی بزرگ است استفاده میکرده اند و اکنون نیز در برخی خانههای اردبیل استفاده از مجمی برای برای چیدن سفره هفت سین چهارشنبه سوری رایج است.
از رسوم زیبائی که از سالهای قبل در استان اردبیل برای چهارشنبه سوری در رایج است، بردن هدایایی از سوی خانوادهها به خانه دختران تازه عروس است.
حسن کامرانی،پژوهشگر آیینهای اردبیل و نویسنده کتاب «ائل ناغیلاری» (قصههای ایل) در این باره میگوید: بعد از ظهر آخرین سه شنبه سال یا شب چهارشنبه سوری، خانواده داماد برای تبریک پیشاپیش عید به خانه عروس میروند و هدایای را هم پیشکش میکند که به این رسم "بایراملیق یا بایرام پایی" میگویند.
او میافزاید: هدایای خریداری شده را در سینی بزرگی قرار میدهند و روی آن را با پارچههای رنگی تزئین میکنند. این هدایا معمولا شامل پارچه، طلا، لباسهای نو، سفره هفت سین، آجیل مخصوص، انواع میوه و آینه و شمعدان هستند که به عنوان بایراملیق (عیدی) به خانه عروس برده میشود.
کامرانی ادامه میدهد: در بعضی از خانوادهها رسم است که پدر و مادر عروس در اولین چهارشنبه سوری زندگی مشترک دختر خود، غذای مخصوص این روز را تهیه میکنند و به همراه آجیل و هدایایی به خانه دخترشان میفرستند.
بیوک جامعی، پژوهشگر میراث فرهنگی اردبیل هم میگوید: در زمان غروب چهارشنبه سوری، رسم است که زنان و دخترانی که شوق ازدواج یا آرزوی سفر و زیارت دارند، دم در بیرونی خانه خود یا کنار دیوار همسایه گوش به صحبت رهگذران و یا ساکنان خانه مجاور میسپارند و به اصطلاح فالگوش میایستند. آنها با شنیدن اولین سخن و با تعبیر آن حاجت خود را میگیرند. شنیدن سخنان دلنشین و شاد، نشانه برآورده شدن حاجت و سخنان تلخ و ناروا نشانه برآورده نشدن تلقی میشود و هنوز هم سالخوردگان منطقه معتقدند که، چون شنیدن سخنان بد و یا خوب در شب چهارشنبه سوری در زندگی فرد شنونده تاثیر دارد، در این شب نباید سخنان ناامیدکنندهای در میان افراد خانواده رد و بدل شود.
او میافزاید: در قدیم رسم بوده است که کودکان و پسران نوجوان در شب چهارشنبه سوری کمربندهای پارچهای یا دستمال خود را از روشنایی بامها و یا پنجره همسایه یا اقوام خود آویزان میکردند که به آن «قورشاق آتماق» (دستمال انداختن) گفته میشد. صاحب خانه هم بدون آنکه درصدد شناسایی آن باشند هدایایی به پارچه میبست.
همچنین جوانانی که به دختر خانوادهای علاقمند بودند و آرزوی وصلت با وی را داشتند، برای دستمال آئینهای چهارشنبه سوری در اردبیل انداختن به خانه دختر میرفتند و پس از معرفی خود، دستمال میانداختند و آنچه که به دستمال یا کمربند آنان بسته میشد را به جواب مثبت یا منفی تعبیر میکردند.
امروز که دیگر معماری خانهها تغییر پیدا کرده و خبری از روشنایی سقف خانهها نیست، برخی بچهها روسری و شال را به درخانهها میبندند و زنگ در را میزنند و خود در گوشهای پنهان میشوند و صاحبخانهها با برداشتن شالها پول یا شکلات و ... به گوشه آن میبندد تا صاحب شال آن را بردارد.
جامعی درباره رسم انگشتر انداختن دختران هم میگوید: نزدیک غروب آخرین سه شنبه سال دختران دمبخت مراسم خاص«انگشتر انداختن» در چهارشنبه سوری را برگزار میکنند؛ آنها دور هم جمع میشوند و انگشترهایشان را درون یک کاسه آب میاندازند و روی آن را با پارچه سفید میپوشانند و بعد از کودکی میخواهند تا انگشتری را از توی کاسه بردارد. انگشتر هر کس بیرون آمد، آن دختر اولین نفری است که در سال جدید ازدواج خواهد کرد.
حسن کامرانی، پژوهشگر آیینهای اردبیل میگوید: مردم ایران روشن کردن آتش را در شب چهارشنبه سوری خوش یمن میدانند. حتی شعرهایی که هنگام بوته افروزی و پریدن از روی آن بر زبان جاری میساختند و میسازند، برگرفته از آئینهای کهن ایرانیان است که برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان بود. مانند این شعر که میگویند:
زردی من از تو، سرخی تو از من
غم برو شادی بیا، محنت برو، روزی بیا
او میافزاید: سنت آتش روشن کردن در حیاط یا دم در خانهها در چهارشنبه سوری، مثل اکثر مناطق کشور در استان اردبیل هم همچنان پابرجاست. مردم اردبیل برای شادمانی، هنگام پریدن نمادین از روی آتش میگویند:
آغریم، اوغریم، توکولسون اُودا
دوشوب کول اولسون اودا
یعنی (تمام بلا و گرفتاری هایم در آتش بسوزد و با سلامتی و تندرستی سال نو را آغازکنم).
جوانان دم بخت با پریدن از روی آتش آرزوی گشایش در بختشان را میکنند و این شعر را میخواندند
آتیل ماتیل چرشنبه
بختیم آچیل چرشنبه
در شب چهارشنبه سوری اغلب خانوادهها در اردبیل برنج پخته شده با شیر که به تعبیر محلی «سودوپلو» گفته میشود را تدارک میبینند و آن را با ماهی دودی یا کشمش و خرما میل میکنند. در این شب در اردبیل تخم مرغ پیچیده به پوست قرمز پیاز را در لای برنج درحال دم میگذارند که به رنگها و نقشهای متنوع در میآید و آن را به کودکان هدیه میدهند. پس از صرف شام، شادباش گفتن و سر زدن به خانه بزرگ فامیل از رسوم دیگری است که در اردبیل همچنان در شب چهارشنبه اجرا میشود.
همچنین براساس سنت دیرینه همانگونه که افراد در شب چهارشنبه سوری از روی آتش میپریدند، در صبح چهارشنبه هم از روی آب جاری نهرها میگذشتند و برای خود و خانواده شان در سال جدید آرزوی سلامتی و خوشبختی میکردند. این مراسم در منطقه اردبیل به آئین «نواوستی» معروف است.
اگرچه آیینهای چهارشنبه آخر سال در دین و مذهب ما ریشه نداشته است، اما بعنوان حافظه تاریخی با منش اخلاق و خرد نیاکان ما در آمیخته است و همه این آیینها با اعتقاد به پروردگار، امید به زندگی و نبرد با ناپاکیها و اهریمنان حک شده است.
اگر این رسوم فرحانگیز توام شده با آرزوها و دعاهای معنوی فراموش شوند، جای آن را منفجر کردن دیوانه وار مواد محترقه میگیرد که هرج و مرج و آسیبهای ناشی از آن، مخالف فلسفه شادی و معنویت آئین کهن چهارشنبهسوری است.
ارسال دیدگاه