رییس اداره مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی شهر تهران:
اگرتربیت کودک ونوجوان دغدغه اول جامعه نباشد مدرسه کارکردش را از دست می دهد
تهران (پانا) - دغدغه وجود آسیب های اجتماعی درآموزش و پرورش سابقه زیادی دارد و گروه جوانان و نوجوانان به عنوان تاثیرپذیرترین افراد جامعه دراین نهاد هستند که اگربرای این گروه سنی کاری انجام شود، فرآیندها روی آن ها اثر دارد. گروهی هستند که اگردچار آسیب های اجتماعی شوند نسبت به سایرگروه ها ضعیف ترند و اثرآسیبهای اجتماعی دراین گروهها بیشتراست.آموزش وپرورش از گذشته در این حوزه برنامه داشته و از دهه قبل ساختاری طراحی و تاسیس کرده با عنوان«دفترمراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی» آموزش وپرورش وبطور متمرکز و اختصاصی روی موضوع پیشگیری از آسیب های اجتماعی در بین دانش آموزان فعالیت هایی انجام داده است.
در این خصوص قاسم منوچهری، رییس اداره مراقبت در برابر آسیب های اجتماعی شهر تهران با پانا گفتگویی داشته که در ادامه می خوانید.
از نگاه شما پیشگیری از آسیب های اجتماعی در آموزش و پرورش چه جایگاهی دارد؟
در موضوع آسیبهای اجتماعی سه جایگاه برای اجرای برنامه های پیشگیری از آسیبهای اجتماعی داریم.البته بحث آسیبهای اجتماعی بخاطر ماهیت آموزش و پرورش نقش ونگاهش، پیشگیرانه است. یعنی ما شاید درحوزه درمان اقدامات کوتاهی انجام دهیم اما نقش اصلی که آموزش وپرورش درمقابل دانشآموزان وهمکاران فرهنگی دارد، نقش پیشگیرانه است. درسطح کلان سه جایگاه برای اجرای برنامه های پیشگیرانه داریم که عبارتند ازجامعه، مدرسه و خانواده. در موضوع «جامعه» به دلیل تنوع و تکثری که دارد شاید کمتر بتوان فعالیتهای پیشگیرانه انجام داد و تاثیرگذاری اقدامات زیاد نیست و فعالیتهای پیشگیرانه بیشتر در قالب نهضت فرهنگی و اطلاعرسانی و غیره است. در موضوع «خانواده» نقش حاکمیت کمتر اثر دارد وکارکردی که پدر و مادر و سایر اعضای خانواده دارند، میتواند اثرگذار باشد اما «مدرسه» بهترین جایگاهی است که فعالیت پیشگیرانه آسیبهای اجتماعی در آن قابل انجام است. از جمله اینکه ما مدارس را به عنوان جایگاه حاکمیتی در نظام داریم و قابلیت ارجاع از سطح ستاد به مدرسه انجام پذیر است. گروه سنی که بیشترین تاثیر را درحوزه آسیبهای اجتماعی می گیرند و بیشترین تاثیرگذاری را ما روی
آنها داریم، در مدارس حضور دارند. با توجه به اینکه ساعت مشخصی در مدرسه هستند، قاعدتا برنامه های زیادی برایآنها قابل انجام است. نکته دیگر این است که بحث گذر سنی که بیشترین خطرات متوجه آن است را ما در مدارس داریم. از دوره ابتدایی به دوره متوسطه اول و از دوره متوسطه اول به دوره متوسطه دوم، سالهای گذاری است که در سن کودک و نوجوان وجود دارد. حضور این بچه ها در مدرسه نقش آفرینی می شود و ما در مدرسه هر سه گروه مخاطب را می توانیم تحت پوشش قرار دهیم. یعنی هم دانشآموزان و هم کادراجرایی مدارس که تعداد بسیار زیادی است و هم والدین دانشآموزان که در مدرسهر و برنامه های پیشگیری از آسیبهای اجتماعی می توانند حضور پیدا کنند و آموزشهای لازم را ببینند.
چه برنامه هایی در مدارس می تواند در بخش پیشگیری از آسیبهای اجتماعی انجام شود؟
چهار محور مشخص را داریم که سه مورد درحوزه پیشگیری از آسیب های اجتماعی است و یک محور دیگر در سایر حوزه های معاونت پرورشی است. محور اول ما آموزش و توانمندسازی گروه های مخاطب است. این محور برای هرسه گروه مخاطب ما انجام می شود. به دانش آموزان، معلمان و والدین مفاهیم لازم درحوزه پیشگیری را آموزش داده وهمچنین گروه های اصلی ما که دانشآموزان هستند، در بخش توانمندسازی تحت پوشش قرار می گیرند. دومین محور ما گسترش نهضت فرهنگی پیشگیری ازآسیب های اجتماعی است. یعنی ما در کنار بحث های آموزش و توانمندسازی باید فعالیتهایی را پیشبینی کنیم که منجر به فرهنگسازی شود، مانند جشنواره نوجوان سالم که در کل کشور و از جمله شهر تهران برگزار شد. هفته مبارزه با اعتیاد که از ۲۲ تا ۲۸ آبان، هرسال آموزش و پرورش فعالیت هایی را با رویکرد گفتمان سازی در مدارس انجام می دهد. همچنین برنامه هایی که درحوزه مشاوره دارد و در بحث نمایشگاهی یا نمایشگاههای سیاری که در این زمینه تهیه و توزیع شده و بچه ها ازاین فضاها استفاده می کنند یا موضوع کانون یاریگران زندگی که دانشآموزان در بحثهای مشارکتی فعالیت دارند، همه از جمله اقداماتی است که دربخش دوم یعنی
فرهنگ سازی انجام می شود. سومین محوری که باید به آن توجه شود موضوع پیشگیری سطح سوم است که مراقبت اجتماعی از دانشآموزان است. یعنی علاوه براین که دردو محور قبل همه افراد را تحت پوشش داریم با گروه هایی ازدانشآموزان مواجه هستیم که این بچه ها نیاز به خدمات مشاوره ای و روانشناختی ویژه دارند. در فاز اول همه بچه ها براساس محتوای استاندارد آموزش می بینند و در بخش دوم باز هم مشارکت دارند، اما در محور سوم به دانشآموزانی پرداخته می شود که نیازمند خدمات ویژه ای هستند. همچنین استفاده از ظرفیت خوبی که دربخش مشاوره وجود دارد و آزمونهای مشاوره ای که درمتوسطه اول برگزارمی شود. اطلاعاتی که ازسطح تمامی مدارس جمع آوری می شود و برنامه هایی که دراین حوزه بصورت استاندارد پیشبینی شده مثل طرح «نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان» یا طرح «نماد» و آنجا خروجی لازم را در بخش ارایه خدمات مشاوره ای برای دانشآموزانی داریم که نیازبه این خدمات دارند و سطوح این خدمات تعریف شده است.
برخی از دانشآموزان هستندکه در همان مدرسه امکان دادن خدمات به آنها را داریم، مانند مشاورین مدرسه و افرادی که مدیریت مدرسه از آنها کمک می گیرد و می توانند ارایه خدمت دهند. در سطوح بعدی هسته ها و مراکز مشاوره ای که وجود دارد و ظرفیت های دیگری که دستگاه های درسطح منطقه فراهم می کنند و این دانشآموزان از طریق مدرسه به این مراکز معرفی می شوند و حمایتهای روانی از آنها انجام می شود. سطح بعدی استان است. ما مراکزی را در تهران داریم مانند «مرکزتوحید» که ارایه خدمات تخصصی به دانش آموزان را انجام می دهد و درفاز بعدی بحث خدماتی است که سایر دستگاه ها ارائه می دهند. مثل دانشگاه های علوم پزشکی تهران، شهیدبهشتی و ایران یا بهزیستی استان تهران یا کمیته امداد و معاونت پیشگیری دادگستری استان، نیروی انتظامی، شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر و افراد خیر و سازمان های مردم نهادی که در این زمینه می توانند در موضوع مددکاری و بازتوانی ارایه خدمات داشته باشند. ما مبتلا به مسایل آسیبهای اجتماعی هستیم و به عنوان مسئول در مدرسه یا منطقه یا درسطح استان باید نقشی را ایفا کنیم و اینجاست که ظرفیت سایر دستگاهها به کمک می آیند.
تا اینجا آموزش و توانمند سازی و فرهنگ سازی در حوزه پیشگیری از آسیب های اجتماعی را توضیح دادید، اما نقش میدانی و عملی حوزه پیشگیری از آسیب های اجتماعی در مدارس چگونه تعریف شده است؟
چهارمین محوری که دراین حوزه وجود دارد و به نظرم بسیار مهم هم است، بحث فعالیتهای جایگزین درحوزه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است.
یکی از مهمترین عللی که افراد به حوزه آسیب های اجتماعی کشیده شده و تحت تاثیر آن قرار می گیرند به ویژه در گروه سنی کودکان نوجوانان و جوانان این است که بخشی از فعالیتها و بخشی از اوقات فراغت شان و زمان هایی که می توانند در موضوعات مثبت فکر و از خدمات آن استفاده کنند، تعریف نشده است. مثلا فعالیتی که دانشآموز در گروه های مذهبی قرآنی، تئاتر یا سرود انجام می دهد یا موضوع خبرنگار دانش آموزی، فعالیتی است که فرد را به سمت جایگزینی برخی از فعالیت های آسیب زا سوق می دهد. در طراحی بسته های جایگزینی در حوزه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی باید موضوعات مختلفی مانند سلیقه و استعداد دانش آموز مدنظر باشد تا دانش آموزان داوطلبانه هرکدام درحوزه هنری مانند سرود و تئاتر و فعالیت های مذهبی و امورات دیگر فعالیت خود را انجام دهند.
برخی از کارشناسان حوزه آموزش و پرورش معتقدند خشم از جامعه به مدرسه منتقل می شود و برخی معتقدند مدرسه بیشترین پتانسیل تولید خشم در بین دانش آموزان را دارد. ازنظر شما نقش مدرسه در تولید این حجم از خشمی که در بین جوانان و نوجوان ما رواج پیدا کرده است، چیست؟
مدرسه باید به یک گفتمان اصلی تبدیل شود. موضوع تربیت کودک ونوجوانان باید در اولویتهای اصلی جامعه قرار بگیرد. اکنون تربیت کودک ونوجوان دغدغه اول نیست، بنابراین مدرسه کارکرد خودش را در حوزه روانی و تربیتی و رفتاری به نوعی کاهش داده است. در شرایط کنونی نوع مطالبه گری که خانواده ها درحوزه تربیت و اخلاق دارند بسیارکمتر از مطالبه گری است که در حوزه تحصیلی و ارتقای دانش بچه ها دارند. نباید موضوعات جایگزین را رها کنیم. بخشی برمی گردد به اینکه در موضوع افزایش خشونت در جامعه بسته جایگزینی نداریم. مثلا بسته جایگزینی فراهم باشد تا در ساعتهای بعدازظهر دانش آموزان در مدرسه حضور پیدا کنند. مثلا مدرسه دو میز پینگ پنگ یا حیاطی داشته باشد و کلاس گذاشته شود تا مدرسه بعد از کلاس درسی نیز فعالیت هایی را انجام دهد و این لازمه اش حمایت از مدیر مدرسه است. مدیران مدارس ما دغدغه لازم رادارند ولی باید حمایتهای مادی و معنوی لازم انجام شود. خشونت در سطح جامعه به مدرسه انتقال پیدا می کند و این چرخه برعکس می شود. نبود فضای شاد درمدرسه، نبود فضایی برای حفظ قرآنی و مذهبی، فضایی برای فعالیتهای فرهنگی مانند فعالیت گروه های سرود، تئاتر و
ورزشی همه در باز تولید چرخه خشم میان مدرسه و جامعه اثرگذار است. اگر این موضوع فراهم شود به سطح جامعه منتقل می شود. بچه هایی که درمدرسه ما تحصیل می کنند درگروه سنی کودک و نوجوان هستند که بیشترین تاثیر را در مباحث آموزشی دارند و اینها شهروند و پدران و مادران آینده جامعه ما هستند. توجه به تربیت انسانها نکته مهم است و بایداولویت اصلی باشد. تربیت کودک و نوجوان در موضوعات مختلف جامعه از فیلمهای سینمایی که برای کودک و نوجوان تولید می شود گرفته تا محتوای الکترونیک و غیره باید توجه شود. در بیشترکشورهای دنیا برای این گروه مخاطبشان هم خدمات ویژه ای را ارایه می کنند و هم امکانات ویژه در اختیارشان گذاشته می شود و هم آموزشهای ویژه دارند و در جامعه ما که یک جامعه اسلامی و دینی است و بستر خوبی دارد اگر در این زمینه گامی به جلو برداریم، نسبت به سایر کشورهایی که مبنای اعتقادی و فکری ملی مناسبی ندارند، بسیار جلوتر خواهیم بود. در چند سال گذشته با توجه به تاکیدی که مقام معظم رهبری بر موضوع آسیبهای اجتماعی داشتند منجر به این شد که جایگاه شورای اجتماعی کشور ارتقا پیدا کند و برنامه های مختلف درحوزه طرح تقسیم کار ملی و کنترل
کاهش آسیبهای اجتماعی تعریف شود و آنجا برای همه دستگاه ها وظیفه تعریف شد. من در نگاه پیشگیرانه می گویم باید مدرسه را به عنوان جایگاه اصلی پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در نظر بگیریم تا موفق شویم، زیرا اجرای تمامی این زمینه های مختلف که دستگاهها می خواهند در آن نقش ایفا کنند، بخش زیادی به مدرسه برمی گردد. اگر جایگاه مدرسه و برنامه هایی که دراین حوزه است را ارتقا دادیم هم به لحاظ اعتبارات مادی و هم معنوی پیشرفت محسوسی حاصل خواهد شد. در موضوعاتی که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به آن پرداخته اگر بتوانیم به نحو شایسته ای نقش ایفا کنیم قاعدتا سایر نهادها نیز به ما کمک می کنند و همراه ما خواهند شد. البته در این زمینه دغدغه هایی وجود دارد. مثل شکل و نحوه توزیع اعتبار و سهم آموزش و پرورش کمرنگ دیده شده است. ولی من معتقدم در برنامه های پیشگیرانه باید نقش آموزش و پرورش را بیش از ۸۰ درصد برنامه ها ببینیم تا در تاثیرگذاری آن همراه باشیم. زیرا برنامه های پیشگیری کوتاه مدت نیست و باید برنامه های ما استمرار داشته باشد.مثلا مانور زلزله و ایمنی بیش از ۱۵ سال است که در مدارس انجام می شود و این تکرار منجر به گفتمان غالب و
تغییر نگرش شده است. ما در بحث تولید محتوای آموزشی، کتاب راهنمای معلم را داریم که برای هر دوره تحصیلی درسنامه هایی به تناسب دوره رشدی دانشآموز در نظرگرفته شده است. اجرای درسنامه بصورتی که فرآیند تسهیلگر دیده شده است.
نقش سازمان های مردم نهاد و فعالیت هایی که در حوزه پیشگیری از آسیب های اجتماعی دارند تا چه اندازه در پیشبرد اهداف آموزش و پرورش اثرگذار است؟
آموزش و پرورش عضو توسعه مشارکتهای مردمی سازمان های مردم نهاد است. نکته مهم این است که باید دستگاه های دیگر و از جمله سازمان های مردم نهاد از جنس آموزشی که باید به دانش آموز داده شود آگاه باشند. اگرسازمان مردم نهادی در منطقه ای قصد فعالیت دارد باید پیش از آن بداند آموزش و پرورش در آن منطقه چه برنامه هایی دارد و در آن منطقه چه کرده است. ما منعی که در حوزه دانش آموزی داریم این است که فقط از ظرفیتهای آموزش وپرورش یعنی کادراجرایی مدارس بحث آموزش و توانمندسازی را انجام دهند، اما برای والدین و کادر اجرایی محدودیتی در این زمینه نداریم و فقط لازم است تاییدیه آموزش و پرورش را داشته باشند. مساله اصلی که وجود دارد این است که آگاهی کم نسبت به فعالیت هایی که آموزش و پرورش درحال انجام است مقداری باعث ایجاد واکنش می شود. اگردستگاه ها و سازمان های مردم نهاد آگاه باشد که آموزش و پرورش چه می کند. قطعا با فرآیند هم افزایی با آموزش و پرورش کارخود را انجام می دهد. مثلا در جشنواره نوجوان سالم این ظرفیت را داریم و ضریب مشارکت دانشآموزان افزایش دارد. سازمان های مردم نهاد که از وزارت کشور و جوانان مجوز دارند کمک کننده هستند و
البته باید استانداردهای آموزش وپرورش که تایید شده را در فعالیت های شان مدنظر داشته باشند. از دیدگاه من حوزه آسیبهای اجتماعی تمام بخشها را می تواند تحت پوشش قرار دهد. یعنی به لحاظ هماهنگی و ارزیابی و اجرا مهم است. اگرحوزه پیشگیری محدود به معاونت یا بخشی باشد جفا کرده ایم. حوزه آسیب های اجتماعی باید برنامه داشته باشد و البته که دارد و نقش هماهنگ کننده در این حوزه کمبود دارد.
ارسال دیدگاه