مصاحبه
شیوه برخورد با بداخلاقانِ بدرفتار
واحدآموزش پانا:شما بهعنوان مصاحبه کننده با انواع آدمها برخورد دارید؛ از جمله آدمهایی که چندان خوش خُلق نیستند و ممکن است اصلاً شما را تحویل نگیرند.جریان مصاحبه با این افراد چگونه باید پیش رود؟ و آیا میتوان آنها را متوجه رفتارشان کرد؟ (حالشان را گرفت!؟) پاسخها را از "سوزان دان"_روزنامه نگارحرفهای_ در کتاب "شیوههای مصاحبه در مطبوعات"، بخوانید:
چرا برخی مصاحبه شوندگان بداخلاق و بدرفتارند؟
[یکی از خوبیهای مصاحبه؛ ارتباط و برخورد با انسانهای متفاوت است. این تفاوتها ممکن است ذاتی یا اکتسابی باشد از سن و جنس تا محدوده جغرافیایی، تحصیلات، شهرت و ....
شما به عنوان مصاحبهکننده با آدمهای متفاوتی سروکار دارید؛ برخی از این آدمها بدخُلقند .در مواجهه با آنها باید صبور باشید و منعطف.]
***بدرفتاری مصاحبه شوندگان ممکن است چند دلیل داشته باشد:
- شاید نگران و دستپاچه شدهاند و به این دلیل حالت تهاجمی میگیرند.
- در آن روز بخصوص سرحال نباشند یا اصلاً ذاتاً آدمی نچسب باشند.
- ممکن است تجربه بدی در مصاحبههای قبلی داشته باشند.
- به دلیل شغل سازمانی خود (مثل مسئول روابط عمومیها) چون ناچار است، مصاحبه میکند.
- شاید کارهای مهمتری داشتهباشند که بخواهند انجام بدهند.
متاسفانه بعضی از مصاحبه شوندگان گویی هنگام دادن اطلاعات، دارند جان میدهند و آرزو میکنند کاش چنان قدرتی داشتند که شما را وادار میکردند، پیش از دادن اطلاعات در مقابلشان زانو بزنید! یا گویی دنبال شخصی میگردند که به خاطر تجربه تلخ قبلی خود، از او انتقام بگیرند.
من مقصرم؟
احتمالهای بسیاری وجود دارد، اما سؤالی که احتمالاً به ذهن شما هم رسیده؛ این است «آیا باعث همه این خشمها من هستم؟» من (سوزان دان،روزنامه نگار) در تمام سالهای کارم فقط با یک مصاحبه شونده بداخلاق، با رفتار خصمانه برخورد کردم. بنابراین تجربه نشان میدهد [تعداد مصاحبه شوندگان بد اخلاق زیاد نیستند] و یک مصاحبه نامطبوع، ممکن است، اصلاً ربطی به شما نداشته باشد.
مشغول مصاحبه با مدیر کارگزینی یکی از معروفترین میهمانخانههای کشور بودم تا مقالهای برای یک نشریه محلی بنویسم. از همان آغاز احساس کردم که نمیخواهد با من حرف بزند، اگر چه زمانی که به او تلفن کردم تا قرار مصاحبه را بگذارم مرا به گرمی پذیرفت. از وقتی که وارد شدم تا آخر کار، حتی یک لبخند نزد. با چنان اِفادهای حرف میزد که غیرقابل تحمل بود و ناشکیبایی خود را علناً نشان میداد. نخستین برداشت من این بود که حتماً در کار من عیبی وجود دارد، اما نمیتوانستم بفهمم کجای کارم عیب دارد. به هر ترتیبی بود با تمرکز روی پرسشهایم و در پیش گرفتن موضعی متین و حرفهای کارم را انجام دادم، اما خاطرهای بسیار نامطبوع در ذهنم بهجای ماند. [ همیشه گمان میکردم آموختههایم در مورد ارتباط انسانی را خوب به کار نگرفتهام]
حدود یک سال بعد در نشریهای خواندم که همان شخص به خاطر رفتار زنندهاش با مراجعان اخراج شده است. پند اخلاقی این ماجرا این است که نباید بیاختیار تصور کنید که حتماً عیب از شماست، اعم از این که احساس کنید که طرف دارد به نقش شما یا به شخص شما اعتراض میکند، سعی کنید اجازه ندهید رفتارش روی انجام وظیفهتان تأثیر بگذارد. در اینجا حرفهای بودن نقش خود را آشکار میکند . تا آنجا که میتوانید با افراد به نحو مؤثری ارتباط برقرار کنید. اصلاً لازم نیست خصوصیات و صفات شخصی دخالت داده شوند. البته اگر مصاحبه خوب پیش برود و شما با علاقه به یکدیگر به پایان کار برسید، برای هر دو نفر بهمراتب دلپذیرتر است. اما اگر اینطور نشد نشانه آن نیست که حتماً شکست خوردهاید.
انتقام در رسانه
گاهی از زبان بعضی از روزنامه نگاران میشنویم که « انتقام خود را در روزنامه بگیرید نه از اشخاص!» [یعنی جواب رفتار و اخلاقش را در روزنامه با نوع درج مطلب بگیر.] اینکه بخواهید به این توصیه عمل کنید یا نه، بستگی به نظر شما دارد. اما انتقام گرفتن در روزنامه قطعاً فکر خوبی نیست، چون خطر از دست رفتن کل مصاحبه را درپی دارد. جدا از هر احساسی که دارید،خونسرد و حرفهای عمل کنید. انتقام گرفتن در روزنامه ضرورتاً به معنی نوشتن یک مطلب بهکلی منفی و احتمالاً افترا آمیز نیست؛ اما اگر لحن مصاحبه به نحو بارزی بر نظر شما تأثیر گذشته، شاید بتوانید آن را به سود خود در نوشتهتان منعکس کنید.
اگر مصاحبه کننده واقعاً بیادب بوده تکرار کلمه به کلمه قسمتی از گفتههایش، بدون هیچ اظهارنظر شخصی، معمولاً بهترین کاری است که به آن نیاز دارید.[ در اینجا رعایت انصاف و به کار نبردن صفات از قول خودتان که نشانه قضاوت شماست، ضروری است. همچنین در بهکار بردن واژگان فرد مصاحبهشونده اغراق نکنید و عینا کلمات او را به کار ببرید البته اگر منافی عفت عمومی نباشد.]
- نکته
- از تحقیر کردن اشخاص در یک مقاله بهشدت پرهیز کنید و محتاط باشید! زیرا کارِ شما ممکن است به بدخواهی و جاهای باریک کشیده شود. اگر میتوانید باظرافت این کار را بکنید، اگر نه، از خیرش بگذرید زیرا در کنار ضررهای دیگر ممکن است شرایطی ایجاد شود که مصاحبهشونده از شما شکایت کند.
- در تحلیل نهایی باید به یاد داشته باشید، برای کاری که میکنید دستمزد میگیرید و در این کار ممکن است گاهی با افراد نامناسبی هم برخورد کنید اگر در فکر مقابله بهمثل و انتقام هستید، بهتر است از خیر مصاحبه کردن بگذرید.
تبدیل تهدید به فرصت
از فضاهای مصاحبه به نفع خودتان استفاده کنید. در نوع نوشتن، استفاده از مصاحبه تا حد زیادی بستگی به شما دارد و شما میتوانید یک مصاحبه نامطبوع را بهوسیلهای برای پیروزی خود تبدیل کنید. تبدیل مصاحبهای که به آن اشاره میکنم یک نمونه از چگونگی انجام این کار است.
- خبرنگاری با یک هنرپیشه مرد مصاحبه کرده بود. از لحظه ورود به خانه او، با رفتار بدی مواجه شده بود. هنرپیشه از هر فرصتی برای تحقیر مصاحبهکننده و کارهایش استفاده کردهبود. خبرنگار این مصاحبه را طوری پیاده کرد که انگار یک مسابقه مشتزنی را گزارش میکند و طی آن تمام رفتاریها خصومت آمیز و بیادبانه مصاحبهشونده را مو به مو شرح داد. خواندن مصاحبه واقعاً لذت بخش بود. حال آنکه در زمان مصاحبه برای خبرنگار اصلاً لذتبخش نبود. اما او چیزی بالقوه تحقیر آمیز را به یک پیروزی تبدیل کرد و با توصیف دقیق رفتارهای آن هنرپیشه، وی را شکست داد.
---------------------------------------------------------------------------------
***تغییرات نگارشی و توضیحات از واحد آموزش پانا
ارسال دیدگاه