مديران و نمايندگان مجلس غذاي سمی نخورند!
تا قبل ازظهورشبكه هاي مجازي، راديو و تلويزيون در ايران به عنوان ارزان ترين رسانه و در عين حال رسمي ترين رسانه عمل كرده است، اما آن چه امروز از اين دو رسانه مهم به جا مانده اطلاع رساني اخبار كه عموما سوخته يا در درجه دوم اعتبار است.
ولي از آنجا كه كاربران شبكه هاي مجازي اخبار واطلاعات را بدون اطمينان از صحت وثقم آن منتشر مي كنند.
اين ويژگي موجب شده تا اول واقعي يا غير واقعي بودن اخبار پوشيده بماند و ثانيا برخي موج سوارن با موج سواري بر اين نقصيه تا جايي كه مي توانند افكار عمومي را در راستاي اهداف وبرنامه هاي خود هدايت كنند .
شوربختانه بايد گفت داستان استفاده ازآشفته بازار فضاي مجازي تنها به مديريت افكار عمومي منجر نشده بلكه متاسفانه برخي از مديران ارشد با تاثير پذيري از چنين فضاي وهم آلود و مشوشي قرار گرفته وعلاوه بر باور چنين اطلاعاتي نا موثقي گاها آنها را مبنا و سند تصميم هاي مديريتي خود قرار مي دهند.
در فقدان چنين شناختي كه به آن سواد رسانه اي مي گوييم ، متاسفانه اغلب مديران تصيم گير با نگاه سنتي و منسوخ به كاركرد هاي رسانه و ناديده گرفتن تاثير آن در افزايش يا انحراف روانشناسي اجتماعي و نگاه جامعه شناسانه مسئولان و بلوغ اجتماعي جامعه ، رسانه را تحليل و كليد واژه هاي آن را رمزگشايي مي كنند ، فارغ از اين كه امروزه مهندسي افكار عمومي وبحران سازي و بحران زايي مورد توجه دولت ها ، احزاب ، جناحها و حتي افراد قرار گرفته است.
نداشتن "سواد رسانه اي" در نزد مديران ارشد يا نمايندگان مجلس موجب مي شود در شرايط حساسي مانند تاييد يا عدم تاييد يك طرح ولايحه يا راي اعتماد يا عدم اعتماد به يك وزير،صرفا بر اساس اطلاعات سرازير شده از فضاي مجازي ، نا خودآگاه آنان در سيطره استبداد اطلاعاتي اسير و زمينه رابراي تصميم گيري همراه با لغزش فراهم نمايند. بنابراين امروزه كساني سلامت مديريت خود را ضمانت مي كنند كه از سفره وسيع اطلاعات و اخبار موجود در رسانه ها غذاي سالم را انتخاب كرده و خود را از مسموميت و گاها فنا شدن دور كرده باشند.
اصغر خلیلی
ارسال دیدگاه