خانواده شهید مدافع حرم در گفت وگو با پانا:
همسرم به حجاب تاکید داشت/پدر مانند تکیه گاهی محکم برای فرزندان است
همسر شهید مدافع حرم ذاکر حیدری گفت: شهید حیدری در وصیت نامه اش به حفظ حجاب تاکید داشت.
راحله اسدی در گفت وگو با خبرنگار پانا گفت: شهید ذاکر حیدری مردی ساده ولایت مدار و ولایت دوست بود. اخلاق خاصی داشت دائم الوضو بود و نمازش را اول وقت می خواند ما همیشه با صدای قرآن خواندن او صبح بیدار می شدیم.
همسر شهید ادامه داد: او در دوران دفاع مقدس عکسی را برای مادرش فرستاده بود و پشت آن عکس نوشته بود این را فرستادم تا بماند یادگار من،ای عکس سلام مرا برسان بر دوستان و همواره به دوستان وآشنیان حفظ حجاب را توصیه می کرد و در وصیت نامه اش هم به حفظ حجاب تاکید داشت.
وی افزود: زمانی که کاندیدای انتخاب مجلس در ورزقان شده بود بنر ها وعکس های اورا پاره کردند وقتی آشنایان این موضوع را به ما گفتند من سخت ناراحت شدم اما او گفت، ناراحت نشوید عکس من را دوباره خودشان به دیوار خواهند زد بعد از شهادتش وقتی به ورزقان رفتیم عکس های اورا به دیوار زده بودند.
وی تاکید کرد: بعد از رفتن شهید ذاکر حیدری تربیت بچه ها سخت است اما هرگاه مشکلی دارم خودش به خوابم میاید و راه حل را می گوید. به همسر کسانی که در سوریه هستند می گویم صبور باشید و حضرت زینب (س) را الگو قرار دهید. من خودم هیچ گاه به ذاکر اجازه نمی دادم از شهادت حرف بزند اما حال خودم تعجب می کنم که این قدر آرام هستم او همیشه در ایام فاطمیه به کسانی که نامشان فاطمه و زهرا بود هدیه می داد.
پدر مانند تکیه گاهی محکم برای فرزندان است
فرزند شهید اشک در چشمانش حلقه زد و گفت: خدا پدرم را به شهادت دعوت کرد من خودم را بعد از شهادت پدر معلق می دانم زیرا پدر زمین و تکیه گاهی است که روی آن قدم بر می داریم.
محمد حیدری اظهار داشت: شکر می گویم که پدرم به آرزویش رسید و خدا توفیق دهد که راهش را ادامه دهیم زنده نگه داشتن یاد شهدا وظیفه همه ی ما و نیاز جامعه است.
دوست دارم مانند پدرم باشم
زهرا حیدری خاطرنشان کرد: از دست دادن پدر غم بزرگی است وبرایم خیلی سخت است سعی می کنم نمازم را اول وقت بخوانم زیرا پدرم همیشه نمازش را اول وقت می خواند پدرم هیچ گاه حرف زور نمی گفت و حرف هایش را با دلیل می گفت و ما را به عبادت دعوت می کرد.
فرزند شهید بیان کرد: پدرم با ایمان بود صبور بود واهل مشورت کردن بود از وقتی که پدرم شهید شده است بیشتر متوجه دردها شده ام. پدرم می گفت ادامه تحصیل بدهم. بعد از شهادت پدرم هم کلاسی هایم بیشتر مهربان شده اند و با من درد ودل می کنند دوست دارم مثل پدرم باشم ولی هرچه قدرهم بخواهم نمی توانم مانند او باشم.
ارسال دیدگاه