چهارشنبه سوزی عبارتی کلیشه ای اما واقعی
سال هاست که رسم دیرینه چهارشنبه سوری ایرانیان جایش را به ترقه بازی ها و بهتر بگوییم انفجارهای مهیبی داده است که متاسفانه جز حادثه های ناگوار سوختگی، مرگ و یک عمر پشیمانی نتیجه ای ندارد!
به گزارش خبرنگار فرهنگی پانا، چهارشنبه سوزی یا چهارشنبه سوری اگرچه عبارت و عنوانی کلیشه ای برای نوشتن گزارش یا یادداشت درباره آخرین شب چهارشنبه هر سال است، اما استفاده از کلیشه هایی که تبعات فراوانی دارند، همیشه هم بد نیست. سال هاست که رسم دیرینه چهارشنبه سوری ایرانیان جایش را به ترقه بازی ها و بهتر بگوییم انفجارهای مهیبی داده است که متاسفانه جز حادثه های ناگوار سوختگی، مرگ و یک عمر پشیمانی نتیجه ای ندارد!
درست است که بسیاری از آداب و رسوم ایران زمین در طول زمان دستخوش تغییراتی شده اند، اما این تحریف و تغییر جایش را به تعریف معکوسی از یک عادت نداده است. چنانچه آتش برپا کردن چهارشنبه سوری یا سه شنبه شب پایانی سال که باید نمادی از شادی و شور و نشاط و به پیشواز نوروز رفتن مردم تلقی شود و جشنی خانوادگی و دوره همی برگزار باشد، تعریف دیگری پیدا کرده است. مردم از ترس جانشان سعی می کنند در خانه بمانند. دانشجویان زودتر از زمان معمول خود را به خانه می رسانند. خانواده ها نگران فرزندانشان هستند تا مبادا در آتش هیجان های کاذب عده ای دیگر بسوزند. مبادا به زعم عده ای تفریح کردنشان از دیگران سلب آسایش کنند. مبادا آلودگی های صوتی و شلوغی و هیاهوی شهر که خودش کم نیست، با این هیجان های کاذب دو برابر و چند برابر شود. مبادا کسانی از این آلودگی های صوتی آسیبی ببینند. هزاران مبادای دیگر را باید به دلواپسی های چهارشنبه سوزی سال های اخیر به ویژه در شهرهای پر جمعیت کشور اضافه کرد.
گویی نسل جدید خبر ندارند که این چهارشنبه ترسناک زمانی بهترین شب چهارشنبه سال برای ایرانیان بوده است. رسم های دیرینه ای داشته که هریک از آن ها با مفاهیم و مضامین نغزی گره می خورده است. بد نیست مثل هر سال مثل حرف های پر تکرار روزهای پایانی سال مروری بر مهم ترین آیین های چهارشنبه سوری داشته باشیم. چهارشنبهسوری که با نامهای چهارشنبه آخر سال و شب چهارشنبه سرخ نیز شناخته میشود، یکی از جشنهای ایرانیان است که در شب آخرین چهارشنبه سال (سهشنبه شب) برگزار می شده و می شود. یکی از جشنهای آتش که در ایران باستان برای پیش درآمد یا به پیشواز نوروز رفتن برگزار میشده و آمیزهای از چند آیین گوناگون است، جشن سوری بودهاست. سوری به یک معنی سرخی است و اشاره به سرخی آتشی است که مردم در این روز میافروختهاند. عنصر بنیادین آیین جشن چهارشنبه سوری، عنصر آتش است. در مناطق گوناگون ایران در در شب چهارشنبه سوری گاه سه کپه آتش برپا می شد. در مراسم قاشق زنی نیز دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود میکشند تا شناخته نشوند و به در خانه دوستان و همسایگان خود میرفتند. صاحبخانه از صدای قاشقهایی که به کاسهها میخورد به در خانه
آمده و به کاسههای آنان آجیل چهارشنبهسوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول میریخت.حاجت خواهی از توپ مروارید که یک توپ نظامی بزرگی واقع در میدان ارگ تهران قدیم روبروی نقارهخانه قدیم است، نیز از دیگر رسوم آخرین شب چهارشنبه سال نزد ایرانیان بود. اگرچه رواج خرافات، باعث شده بود عدهای از زنان و دختران، به نیت حاجت روایی و بخت گشایی به دورش جمع شوند و به آن دخیل ببندند.
فالگوشی و گرهگشایی هم یکی از رسمهای چهارشنبهسوری بود که در آن دختران جوان نیت میکردند، پشت دیواری میایستادند و به سخن رهگذران گوش فرامیدادند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را میگرفتند.
در گذشته پس از پایان آتشافروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم میآمدند و آخرین دانههای نباتی را که از ذخیره زمستان باقیمانده بود، با عنوان آجیل مشگلگشا روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک میکردند و میخوردند. آنها بر این باور بودند که هر کس از این معجون بخورد، نسبت به افراد دیگر مهربانتر و کینه و رشک از وی دور می شود. امروزه اصطلاح نمکگیرشدن و نان و نمک کسی را خوردن و در حق وی خیانت نورزیدن، از همین باور سرچشمه گرفتهاست.
مقایسه ساده ای میان این آیین های بدون خطر و معنادار با انفجارای مهیب این سال ها تایید می کند که چهارشنبه سوری دیگر یک رسم دیرینه و ارزشمند نیست که بخواهیم برای حفظ آن به هر قیمتی بجنگیم و از آنجا که فرهنگسازی امری زمان بر است و به یک خواست و تلاش همگانی برای ترویج نیاز دارد و همتی عمومی می خواهد، نظارت های قانونی و برخوردهای قضایی راهکار مقابله با سودجویان از باوری تحریف شده از سوی یک گروه است. از طرفی تلویزیون هر ساله با پخش برنامه های سرگرم کننده سعی می کند تا مردم را پای تماشای تلویزیون بنشاند و آن ها را به پرهیز از شرکت در این جشن بزرگ آتش سوزان دعوت کند. با این حال چهارشنبه سوزی همچنان دایر است و اگرچه گزارش ها و آمارها از میزان خسارات و تلفات این رویداد کمتر شده است اما قرار نیست ادامه دار باشد. به نظر می رسد می توان در شرایط فعلی از نقش رسانه های پیام رسان و نرم افزارهای موبایلی و فضای مجازی برای رساندن هشدارها با مخاطبان هدفی که هم آسیب زا هستند و هم آسیب بین احتمالی استفاده کرد. در این میان چهره ها نقش موثری برای دعوت مردم به آرامش و جلوگیری از تلفات بازی می کنند. برای مثال پرویز پرستویی در صفحه
اینستاگرام خود کمپین تحریم چهارشنبه سوزی راه انداخت و خطاب به چینی ها نوشت:دیگر پولمان را حرام ترقه ها و جنس های گوناگون شما نمی کنیم. چهارشنبه سوری جشن ماست. از امسال آتش درست می کنیم، از روی آن می پریم و شادی می کنیم. از امسال قاشق زنی می کنیم و به هم شیرینی می دهیم . از امسال جشنی واقعی می گیریم. از امسال در آستانه سال نو خیابان ها را رنگارنگ می کنیم و به هم عشق می ورزیم.
از امسال چهارشنبه سوری را ایرانی برگزار می کنیم. از امسال به کودکانمان خواهیم آموخت که چهارشنبه سوری جشن شادی است. جشن سپاس از خدای یگانه است نه ترس و وحشت. چهارشنبه سوری جشن ماست. تک تک ما حتی در برابر جشن های سرزمینمان مسئولیم چون بخشی از تاریخ و فرهنگ ماست.
وی همچنین با این جملات از طرفداران خود دعوت به پرهیز از رفتارهای مخاطره آمیز در این جشن باستانی برای خود و دیگران کرد: از دوستان جدید و قدیم تقاضا می کنم این مطلب رو آنقدر به اشتراک بگذارید تا سراسر ایران بدانند که راه و رسم چهارشنبه سوری،کور شدن کودکان،لرزیدن دل پیرمردها و پیرزنان،زهره ترک شدن زنان باردار و ...
راه اندازی کمپین های بازدارنده که پیش از این تلاششان برای اتفاقاتی همچون صرفه جویی در مصرف آب، حفظ محیط زیست و... نتایج مثبتی داشته است، پخش تیزرهای اطلاع رسان و مهم تر از همه ممنوعیت فروش ابزارهای آتش سوزی که به وفور توسط دستفروش ها توزیع شده است، از راهکارهایی است که با وجود سادگی و سهولت مورد توجه قرار نمی گیرد تا این رسم تحریف شده ماهیتی نو به خود بگیرد و مردم با آرامش خاطر به خیابان ها بیایند و این جشن ملی را برپا کنند. همچنین می توان مراکزی را برای تجمع مردم در نظر گرفت تا هم شیوه های نظارتی بر خلافکاران و مجرمان ساده تر شود و هم مردم بتوانند جشنی هرچه باشکوه تر را شاهد باشند.
ارسال دیدگاه