گزارش گونه ای از آیین خیمه برداری نوش آباد عصریازدهم نوبت به خیمه ها ك

خبرگزاری پانا : یازدهمین روز محرم كه می رسد، در شمالی ترین نقطه استان اصفهان، مردمان مومن و دین مدار نوش آباد، با حضور هزاران عزادار از سراسر كشور آیین سنتی و مذهبی خیمه برداری را در پاسداشت شهدای كربلا برپا می كنند

کد مطلب: ۲۷۷۸۸۳
لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرگزاری پانا ،خیمه برداری نوش آباد، بعد از آیین "خیمه كوبی" روز هشتم محرم و تعزیه روز عاشورا، سومین روایت از حماسه كربلا است كه در یازدهمین روز محرم در یك محوطه ۳۰ هكتاری بازآفرینی می شود.
در ابتدای مراسم میدانی دیده می شود كه خیمه های حسینی بر بالای بلندی آن برپا شده و زنان و کودکان خاندان حسینی با چشمانی نگران در كنار آن ایستاده اند و اشقیا در كنار نخلستان با انبوهی از نفرات مامور به بستن نهر آب شده اند.
تعزیه شهادت سید الشهدا اجرا می شود، امامی كه تنها و تشنه وسط میدان ایستاده و از پشت پرده اشك، یلان در خون خفته را نگاه می كند و آنگاه برای آخرین بار، زمین و زمان را خطاب می كند: "هل من ناصر ینصرنی" . امام می داند كه جوابی نخواهد شنید از مردمی که دین را فقط بر زبان دارند.
جماعتی پیش می آیند که در قامت فرشتگان برای یاری امام آمده اند، اما امام اجازه مبارزه به آنها نمی دهد و خویشتن بر لشکر کوفه حمله می برد و رجز می خواند: " القتل اولی من رکوب العار " " والقتل اولی من دخول النار"
فرزند رسول خدا صلوات الله علیهم می جنگد با کسانی که رو به قبله نماز می خوانند اما شمشیر کشیده اند وقلب قبله را می درند و شمر که که عاجز از مقابله است، دستور می دهد به خیمه ها یورش برند که امام علیه السلام، خطابشان می کند: " یا شیعه آل ابی سفیان، ان لم یکن دین ... فکونوا احرار فی دینکم" و با این کلام، سپاه شمر عقب نشینی می کند.
پس آنگاه، عمرسعد به شمر دستور می دهد:" به نیزه دارانت بگو تیربارانش کنند، نیزه داران نیزه بزنند و بقیه سپاه، سنگبارانش کنند"
بدن حسین علیه السلام، تیرآجین شده است، سنگی بر پیشانی آن حضرت می زنند و خون از آن جاری می شود، صدای امام در دشت می پیچد : "بسم اله و بااله علی ملت رسول اله" و اشقیا به میدان هجوم می آورند و شمشیرهایی که بر بدن آن حضرت می نشیند.
اما شقاوت از این هم میگذرد ، آن زمان که غارت آغاز می شود و سپاهایان یزید، برخیمه ها می تازند و زنان و کودکان را به تازیانه می نوازند و سرانجام آتش بر خیمه ها می زنند و خاندان حسینی سوار بر محمل بی جهاز ، به اسارت می برند.
و در بخش سوم مراسم خیل عرب است که جماعتی با سرهای پوشیده ، در حالی که نی هایی را از بالای سر بر هم می زنند می خوانند : "ای خیل عرب ، خیل عرب، حرمت از این کشته بدارید" به نشان از زنان بنی اسد برای یاری حسین علیه السلام وارد میدان می شوند اما چون اصحاب عاشورایی را کشته می بینند برای دفن آنها مردانشان را به کمک می خوانند تا آنگاه که آسمان در سرخی غروب می نشیند و این سرخی خون حسین است که در آسمان مانده است.
این است روایت یک قرن عاشقی مردم نوش آباد در انتقال فرهنگ عاشورایی که نسل به نسل در همه عصرها باقی مانده است.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار