چرا اثر کروناویروس بر سلامت روانی مردان متفاوت است؟
تهران (پانا) - کرونا ویروس تقریبا تمام جوانب زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده است؛ اما این اثر بر مردان، بیشتر از دیگر افراد جامعه است.
بهگزارش ایرنا، ۱. کروناویروس چطور بر بهداشت روانی مردان اثر گذار است؟ طبق پژوهش انجام شده ۷۷ درصد مردان، افزایش استرس خود را در زمان شیوع کروناویروس گزارش دادند. ۵۹ درصد آنها از احساس انزوا طلبی خود گله داشتند و ۴۵ درصد آنها از عدم سلامت ذهنی و احساسی خود در موقعیتهای دشوار خبر دادند. طبق نظر کارشناسان، این آسیبهای سلامت روانی اثر مستقیم بر تضعیف سیستم ایمنی بدن دارد که موجب عدم دفاع لازم بدن در برابر کروناویروس میشود.
۲. تیم نظر سنجی کلنیک کلیولند، پژوهش «اثر کروناویروس بر سلامت روانی مردان» را بر حدود ۱۰۰۰ مرد بالغ (۱۸ سال به بالا) در سراسر ایالات متحده آمریکا انجام داد، ۵۹ درصد از مردان گفتند که کروناویروس اثر منفیتری نسبت به بحرانهای گذشته، بر زندگی آنها داشته است. آنها علت افزایش اثر منفی این ویروس را رکود اقتصادی و اغلب مردان ضعف سلامت روانی خود را حاکی از مشکلات اقتصادی پیش آمده میدانستند.
۳. خبر بد این است که نسبت به قبل از شیوع کروناویروس، ۴۵ درصد از مردان بیشتر به سلامتی خود اهمیت میدهند. آنها ۲۸ درصد بیشتر میخوابند، ۲۲ درصد ورزش بیشتر از قبل ورزش میکنند و ۱۹ درصد غذای سالمتری میخوردند. با این همه باز هم از فشارها و آسیبهای روانی در امان نیستند. دکتر پتار باجیچ، یکی از پزشکان مرتبط با این کمپین و اورولوژیست موسسه اورولوژی و کلیه کلینیک کلیولند، میگوید: «مردان به بهداشت روانی خود کمتر از زنان و کودکان اهمیت میدهند. این موضوع بحرانهای روحی را افزایش میدهد. ما توصیه میکنیم که مردان با همسر یا مشاور خود در اینباره صحبت کنند و به دنبال درمان گرههای روحی خود باشند».
۴. مردان فکر میکنند که اگر اقرار به آسیبهای روانی و اقدام به درمان آنها کنند، قادر به انجام نقشهای خود در خانواده یا جامعه نخواهند بود. متاسفانه بسیاری از مردان، داشتن افسردگی و اضطراب را «نشانه ضعف» میبینند. علت وجود این تفکر در مردان، ریشههای فرهنگی است که میخواهد مردان را آسیب ناپذیر نشان دهد. یافتههای نظرسنجی کلینیک کلیولند که نشان میدهد بیش از سه چهارم مردان در حال تجربه افزایش سطح استرس هستند و نزدیک به نیمی از آنها سلامت روانیشان در طول شیوع ویروس بدتر شده است. این نتایج با آنچه که ما در نمونههای بالینی میبینیم همخوانی دارد و باید باعث نگرانی جوامع باشد.
ارسال دیدگاه