راضیه حسینی
طنز/ پیوند قلب جنایی
خبرگزاری برنا به نقل از یک منبع آگاه در پلیس جنایی تهران نوشت: «ماجرای ناپدیدشدن لیدا کاوه، آدمربایی نیست و حرفهای این دختر درباره شیوه ربوده شدن و انگیزه دزدیده شدناش حقیقت ندارد.»
هفته گذشته ماجرای ربوده شدن این دختر دوچرخهسوار همه را نگران کرده بود و بسیاری پیگیر اخبار مربوط به او بودند.
خبر خوشحالکننده آزادی لیدا کاوه شنبه رسید.
این ماجرا هم کمکم در حال فراموش شدن بود و مردم با خیالی آسوده از فرجام خوش خبری ناخوش مشغول زندگی و کار شدند.
ولی امروز باز خبری دیگر آمد و لیدا کاوه در مصاحبه با روزنامه ایران گفت که ربایندگان میخواستند قلب او را برای پیوند از جا بکنند.
خبر ربایندگانی که قلب مردم را نشانه گرفتهاند آنهم در تهران، پایتخت ایران ترس و وحشت را به جان پایتختنشینان و حتا مردم شهرهای دیگر انداخت.
از شما چه پنهان داشتم تصمیم میگرفتم که قید هر نوع وسیله نقلیه عمومی غیر از اتوبوس و مترو را بزنم و حتا اگر داخل اتوبوس از فشار جمعیت دل و رودهام به سمت معده و مغزم به سمت حلق حرکت کرد، باز هم سوار خودرو شخصی، تاکسی اینترنتی و تلفنی و... نشوم.
در فکر طی کردن مسیرها باپای پیاده بودم که باز خبر جدیدی رسید.
ایندفعه پلیس گفت اصلاً آدمربایی انجام نشده است و حرفهای لیدا کیانی صحت ندارد.
حالا ما ماندهایم و اعصابی که از شدت خبرهای ضد و نقیض دچار نوسان عجیبی شده است.
الان نگران آدمرباها باشیم یا آنها که با تخیلشان ملت را سرکار میگذارند؟ کدام خطرناکترند؟
معلوم نیست شاید فردا باز خبر جدیدی از آدمربایی لیدا کاوه بخوانیم.
شاید اینبار ربایندگان خیالی زبان باز کنند و حرفهای تازهای برای گفتن داشته باشند.
تا آن زمان خیالتان جمع باشد، خبری از قلب دزدها در پایتخت نیست.
البته رعایت نکات امنیتی همیشه لازم است و شاید از همه چیز بهتر سوار شدن داخل همان اتوبوسها و متروهایی است که تا رسیدن به مقصد چهرهتان مثل عکس پرسشده کارت ملیهای قدیمی میشود.
ارسال دیدگاه