خلا بزرگ در جامعه ایران؛ آموزش مسئولیتپذیری
خانههای مسئولیتپذیری به سطح شهر میآید
تهران (پانا) - طی سالهای اخیر بخش زیادی از روانشناسان ایرانی، چالشهای تربیتی در کشور را زمینهساز بروز چالشهای فردی و اجتماعی میدانند. در ایران نتایج پژوهشهای متعددی نشان از آن دارد که، افراد برای مسایل متعدی در سطوح اجتماعی، اقتصادی، ملی و فردی دارای حس مسئولیتپذیری قابل توجهی نیستند. تا جایی که آموزش مسئولیتپذیری به یکی از خلأهای اصلی تربیت فرزند در ایران تبدیل شده است.
خانه مسئولیتپذیری اما سعی در حل این چالش دارد؛ غرفههایی در سطح شهر که کودکان و والدین را بهصورت رایگان ارزیابی میکنند. به آنها آموزش میدهند، برایشان همایش برگزار میکنند و در انتها اگر لازم بود بهصورت فردی ویزیت میشوند. خانههای مسئولیتپذیری اولین غرفههای خود را در باغ کتاب و نمایشگاه مادر و کودک راهاندازی کردهاند و خانوادهها با کودکان ۲ تا ۱۲ سال میتوانند به آنها مراجعه کنند. این ارزیابی در سه بخش انجام میشود؛ در بخش اول کودک از سوی روانشناسهای تایید شده ارزیابی میشود، در قسمت دوم والدین از لحاظ سبک فرزندپروری ارزیابی میشوند و در بخش سوم هم به والدین آموزش داده میشود. پروسهای رایگان که فقط ۲۰ دقیقه زمان میبرد و دید جدیدی به والدین برای تربیت و آموزش مسئولیتپذیری به کودک میدهد. خانههای مسئولیتپذیری طرح مشترکی از سوی حسام فیروزی، رواندرمانگر حوزه کودک، نوجوان و خانواده و انجمن حمایت از حقوق کودکان است که قرار است در تمام مناطق غرفه داشته باشد.
در همین زمینه، حسام فیروزی رواندرمانگر حوزه کودک، نوجوان و خانواده میگوید: این طرح برای خانوادههایی است که با کودکانشان در سطح شهر در رفتوآمد هستند. ما میدانیم خانوادههایی که به کلینیکهای روانشناسی مراجعه میکنند تا حدی دغدغه کودکشان را دارند. ما میخواهیم بسنجیم خانوادههایی که به کلینیکها مراجعه نمیکنند، چقدر دغدغه کودکشان را دارند. سبکهای فرزندپروری آنها را بسنجیم و یک آموزش کوتاه در کمتر از ۷ دقیقه با روانشناسان تاییدشده به آنها بدهیم. او با تاکید بر اینکه، در خانههای مسئولیتپذیری کودک ارزیابی میشود و در کنار آن والدین هم آموزش میبینند، گفت: در واقع یک تلنگری به آنها وارد میشود و در کنار این آموزش یک کتابچهای به خانواده داده میشود. این اولین هدف ماست تا سبکهای فرزندپروری را ارزیابی کنیم. قدم دوم این است که بعد از ارزیابی تحقیقات انجام شود و آمار به دست بیاوریم. بعد از آن با خانوادهها تماس گرفته میشود و برای یک همایش ۴ ساعته دعوت میشوند و ارزیابی کودک و خانواده به آنها تحویل داده میشود و به آنها توصیههای لازم را میکنیم.
کودک یک بسته پستی است
فیروزی تاکید کرد: در این همایش که آن هم رایگان است، خانوادهها ۴ ساعت دوباره آموزش میبینند. قبل از آموزش هم تست دیگری از آنها گرفته میشود تا ببینیم آن ارزیابی ۲۰ دقیقهای چه تاثیری بر آنها گذاشته است و قرار است این ۴ ساعت چه تاثیری بر آنها بگذارد. بعد از این همایش به خانوادهها گفته میشود که اگر بخواهند در کارگاههای ما شرکت کنند؛ کارگاههایی که میتواند مهارت بیشتری به آنها بدهد و بتوانند سوالاتشان را هم بپرسند. در کل هدف ما این است که جامعه را با سیستمهای فرزندپروری نوین آشنا کنیم و به آنها این مهارت را بدهیم تا بدانند هدفشان از فرزندآوری و تربیت فرزند چیست. او درباره آموزشهایی که به والدین ارائه میشود، گفت: ما به والدین میگوییم که کودک مانند یک بسته پستی است و این خانواده است که مشخص میکند کودک را به کجا بفرستد. در واقع ما به والدین میگوییم که کودکشان باید حس ارزشمندی داشته باشد و پایه اصلی مسئولیتپذیرشدن کودک بر همان حس ارزشمندی است. اگر هم بخواهیم کلیتر و در جامعه ببینیم، اصلیترین نیاز جامعه ما که خلا آن حس میشود، مسئولیتپذیری است. به عبارت دیگر در فرهنگ ما جای مسئولیتپذیری بهشدت خالی است.
ارزیابی و آموزش رایگان در ۲۰ دقیقه
علاوه بر این سوپروایزر طرح مسئولیتپذیری درباره این طرح میگوید: ما غرفههایی در سطح شهر به اسم خانههای مسئولیتپذیری داریم. خانههای مسئولیتپذیری یک طرح آموزشی-پژوهشی رایگان است که همانطور که از اسمش مشخص است، هم آموزش است هم پژوهش. در قسمت پژوهش در دو بخش والدین و کودکان را ارزیابی میکنیم؛ بخش مربوط به کودکان برای دو تا ۱۲ سالهاست که از لحاظ مهارتهای حسی و حرکتی و در بخش والدین هم از لحاظ سبکهای فرزندپروری ارزیابی میشوند. و یک فرم جمعیتشناختی پر میکنند. در قسمت آموزشی هم یک کتابچه داریم به اسم خانه مسئولیتپذیری که ۱۲ آیتم دارد و در آن سبک فرزندپروری به والدین آموزش داده میشود. در واقع تکنیکها و روشهایی را آموزش میدهیم که خانوادهها با سبکهای فرزندپروری آشنا شوند و بتواند فرزندانی مسئولیتپذیر تربیت کنند. این روند ۲۰ دقیقه طول میکشد و رایگان هم هست.
مسئول این طرح با اشاره به هدف آموزش در این طرح میگوید: «هدف ما از این آموزش ۲۰ دقیقهای، بیشتر تلنگر زدن است؛ انگار که بخواهیم در مرحله اول بذری را بکاریم. اینکه تکنیکها و روشها بهصورت منظم و دقیق آموزش داده شود در جلسات رایگان بعدی ما انجام میشود. در واقع ما بیشتر سوال طرح میکنیم و تلنگر ایجاد میکنیم. او در ادامه با اشاره به اینکه این طرح با همکاری انجمن حمایت از حقوق کودکان و دکتر حسام فیروزی شکل گرفته است، میگوید: «ریشه بسیاری از مشکلاتی که در جامعه ما وجود دارد، از بیمسئولیتی آدمها نشات میگیرد و از آنجایی که قابلیت آموزشدیدن دارد و ذاتی نیست، خانواده اولین جایی است که میتواند این آموزش را به کودکش بدهد. اکنون هم در باغ کتاب و نمایشگاه مادر و کودک غرفه داریم و با مکانها و مجتمعهای دیگری هم صحبت کردهایم تا غرفههایمان را گسترش دهیم.
خانههای مسئولیتپذیری به سطح شهر میآید
یکی دیگر از سوپروایزرها درباره نوع همکاری انجمن حمایت از حقوق کودکان میگوید: همکاران ما در انجمن در بخش ارزیابی بسیار کمک میکنند و قرار است مجوزهای لازم را برای گسترش غرفهها بگیریم. در مرحله بعدی هم قرار است این طرح را به مدارس ببریم. به این صورت که با مدیران مدارس هماهنگ کنیم، طی چند روز مشخص با خانوادهها ارتباط بگیریم تا پروسه ارزیابی تکمیل شود. بسیاری از مدیران مدارس هم از این طرح استقبال کردهاند و پیگیر اجراشدن این طرح هستند. او درباره مناطقی که قرار است این طرح اجرایی شود، میگوید: در پروپوزال این طرح مشخص شده که غرفههای ما در تمام مناطق باشند و در قدم اول باغ کتاب را انتخاب کردهایم و در نمایشگاه مادر و کودک هم غرفه داریم. او با اشاره به آمار مراجعهکنندهها میگوید: تا ۱۱ شهریور ماه ۵۰۰ مراجعهکننده داشتیم و استقبال خیلی خوب بوده است.
سهم کودک و والدین در تربیت چیست؟
از تولد تا ۸ سالگی «زمان طلایی تربیت» محسوب میشود، چرا که ۷۵% سهم آن در دستان ما والدین نهاده شده است، بنابراین کودکی که در این مرحله حدود ۲۰ کیلو وزن و یکصد سانت قد دارد و سهم تربیتی او تنها ۲۵ % است، اگر نفر اول خانه باشد و بتواند قانون ساعت خواب را بشکند و بین ۹ تا ۱۱ شب بخوابد، در مرحله نوجوانی که ۵۰ کیلو وزن دارد و ۱۵۰ سانت قد و ۷۵% سهم تربیت را در دست خودش میبیند، ممکن است ساعت ۲ تا ۴ صبح به خانه باز گردد. ما میتوانیم با آموزش صحیح، از این دوره طلایی به بهترین نحو استفاده کنیم. اگر ما والدین در اجرای قوانین در مرحله ۱ و ۲ اقتدار لازم را نداشته باشنم و سهم خود را در تربیت به خوبی رعایت نکنیم، متاسفانه در مرحله ۳ و ۴ که کودکمان سهم بیشتری دارد عملا قادر نخواهنم بود در تربیت کودک نقش چندانی ایفا نماییم. اجرای قوانین در مرحله ۱ و ۲ در واقع «نخواستن» و مرحلهی ۳ و ۴ در واقع «نتوانستن» است.
ارسال دیدگاه