گزارش میدانی خبرنگار پانا از آخرین وضع دریاچه اورمیه
حال دریاچه ارومیه خوب است، اما تو باور مکن!
تهران (پانا) - اینجا دریاچه ارومیه است. تا چشم کار میکند شنزار و بوتهزار است، گویی در کویر قدم میزنی نه در بستر دریاچه ارومیه. یک طرف دریاچه نیمهجان ارومیه است و در سمت دیگر، انبوهی از باغها و زمینهای کشاورزی. همانهایی که بلای جان دریاچه شدند. اولین مقصد، منطقه «جَبلکندی» است. باورکردنی نیست؛ 20 سال پیش این منطقه کاملا زیر آب بود و امروز بیشترین ریزگردهای نمکی را دارد.
آسیه اسحاقی: حکایت مردم ارومیه تلخ است، مثل همان مردی که نگاهش غمگین است و در کنار یک قایق، رو به دریاچه ایستاده است «خاطرات زیادی از دریاچه ارومیه دارم. کودکی ما در کنار دریاچه گذشت. بچههایم در کنار دریاچه بزرگ شدند. چه روزهایی بود». رحیم، ساکن یکی از روستاهای اطراف دریاچه ارومیه است «اینجا همیشه پُرآب بود. تا چشم کار میکرد، اطرافمان آب میدیدیم. نعمت فراوان بود. حالا چی، هر روز وضع بدتر میشود. میگویند که حال دریاچه خوب است و احیا میشود اما باور نمیکنم و چشمم آب نمیخورد که اوضاع مثل سابق شود.»
«ما نگران دریاچه ارومیه هستیم». این را میگوید و سرش را پایین میاندازد « باد که میآید، غبار نمکی بلند میشود. قبلا کشاورزی میکردم اما اکنون کشاورزی در روستاهای اطراف دریاچه فلج شده و گذران زندگی سخت است.»
آن طرفتر مرد میانسالی ایستاده و به خبرنگاران نگاه میکند. میپرسم چند سال دارد. میگوید ۴۸ ساله است و قبلا کشاورزی میکرده اما اکنون به عنوان کارگر روزمزد، قایقها را برای دورزدن در دریاچه ارومیه کرایه میدهد. « تابستان وضع دریاچه ارومیه خوب نیست. زمان خوبی برای بازدید نیامدید.» میپرسم پس شما در تابستان چگونه کار میکنید؟ « الان به خاطر عمق کم دریاچه، قایقها را تکان نمیدهیم و مشتری نداریم اما در اردیبهشت ماه که حال دریاچه خوب است و آب دارد، کار و کسب ما هم رونق میگیرد. کاش به عقب برگردیم. به روزهای پُرآب دریاچه».
دریاچه ارومیه که اکنون بخش اعظمی از آن به شورهزار تبدیل شده، تنها یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون متر مکعب آب دارد و برای اینکه احیا شود به بیش از ۱۳ میلیارد متر مکعب آب دیگر نیاز دارد. قبل از فصل تابستان، دریاچه ۹۰۰ میلیون متر مکعب بیشتر آب داشت اما با گرم شدن هوا، تبخیر نیز شدت گرفت و آب زیادی از دریاچه تبخیر شد.
نجات دریاچه ارومیه اولین مصوبه دولت حسن روحانی بوده است. از همان ابتدای دولت یازدهم در سال ۹۲ کارگروه ستاد احیای دریاچه ارومیه آغاز به کار کرد تا با اقداماتی که صورت میگرفت این دریاچه احیا شود اما ماجرای دریاچه ارومیه طولانی است. مرگ دریاچه، از سال ٧٤ شروع شد و پس از سال ۸۴ در کمتر از حد اکولوژیک خود قرار گرفت. این روند در طول سالهای ۷۴ تا ۹۳ ادامه یافت و تراز دریاچه از ۱۲۷۸ متر در سال ۷۴ به ۱۲۷۰ متر در سال ۹۳ رسید که بیانگر افت ۸ متری تراز دریاچه ارومیه در این بازه زمانی ۲۰ ساله است، یعنی بهطور متوسط ۴۰ سانتیمتر کاهش تراز در هر سال.
اگر روند کاهش تراز دریاچه ارومیه که پیش از سال ۹۳ حاکم بوده است، تا سال ۹۶ نیز ادامه مییافت پیشبینی میشد که وضع دریاچه ارومیه در سال جاری با کاهش ۱۶۰ سانتیمتر دیگر از تراز همراه شود بهطوری که بخش جنوبی دریاچه به صورت کامل نابوده شده و احیای آن برای همیشه امکانپذیر نباشد. در آن صورت بیابانی به وسعت ۲۳۰۰ کیلومتر مربع ایجاد شده و طوفانهایی همراه با ریزگرد نمکی در ۷ استان واقع در شمال غرب کشور به وجود میآمد. اما سوال این است که در این ۲۰ سال چه اقدام ویژهای انجام شد؟ البته بسیاری از منتقدان به ستاد احیای دریاچه ارومیه معتقدند که اقدامات این ستاد نمیتواند زندگی را به دریاچه بازگرداند. پروفسور پرویز کردوانی ، متخصص محیط زیست یکی از این منتقدان است که پیشتر گفته بود: « دریاچه ارومیه دیگر حالش خوب نمیشود. هرکس به دریاچه ارومیه آب ببندد خائن است. این دریاچه فقط خشک نشده، بلکه مریض شده است و به دلیل چاهها دیگر نمیتوان برای آن کاری کرد. با این حال هزینه زیادی کردند و امروز به این نتیجه رسیدند که دیگر فایده ندارد.»
البته این گفتهها را فرهاد سرخوش، مدیر ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی ، کارشناسی و علمی نمیداند و معتقد است که میتوان دریاچه را احیا کرد. او میگوید: « ما هم قبلا نمیدانستیم که دریاچه قابل احیاست یا نه اما زمانی که ستاد تشکیل شد، کارشناسان داخلی و خارجی در بازه زمانی سالهای ۹۳ تا ۹۵ مطالعاتی را برای چگونگی احیای دریاچه انجام دادند. در همان برهه از زمان که دوره تثبیت دریاچه بود، باید به ما ثابت میشد که دریاچه احیا میشود یا نه. وضع دریاچه تثبیت شد و مشخص شد که قابل احیا است. به همین دلیل مرحله تثبیت دریاچه پشت سر گذاشته شد و اکنون دریاچه در مرحله احیا قرار دارد، تا بتوان در دوره ۱۰ ساله آن را احیا کرد.»
سرخوش میگوید: « اگر دریاچه قابل احیا نبود سال ۹۵ وضع دریاچه تثبیت نمیشد. با اقدامات ستاد، تراز دریاچه به ۱۲۷۱ رسید و تراز دریاچه یک متر بالا آمد. چطور قابل احیا نیست؟ چارهای به جز احیای دریاچه وجود ندارد چون اگر احیا نشود صدمهای که از خشکی دریاچه حاصل میشود، یکسوم کشور را در بر میگیرد و دولت مجبور است هر طور شده دریاچه را احیا کند.»
او احیای دریاچه ارومیه را فقط بالا آمدن تراز دریاچه ارومیه نمیداند و میگوید: «با برنامههایی که از سوی ستاد احیا دنبال میشود، سعی خواهد شد تا مناطقی که قبلا زیر آب بود مجددا زیر آب بروند و دیگر تولید ریزگرد نکنند. امسال باید ۳۵۰ میلیون متر مکعب آب به سمت دریاچه رهاسازی میشد و اگر این اتفاق میافتاد، دریاچه ۳۰ سانتیمتر بالاتر میآمد اما وزارت نیرو در این زمینه کمکاری کرد .»
طبق نقشه راهی که برای ستاد احیای دریاچه ارومیه تدوین شده است، باید کلیه عملیات اجرایی راهکارها از سوی دستگاههای اجرایی و سازمانهای مربوطه صورت گرفته و ستاد نقش نظارت و پایش را برعهده بگیرد. تأمین بودجه طرح احیای دریاچه ارومیه از سه ردیف ( ماده ۱۰ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و ماده ۱۲ قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور، بودجه سنواتی و صندوق توسعه ملی) انجام میشود اما عمده منابع مالی و پروژههایی که ستاد احیای دریاچه ارومیه تعریف میکند از محل ماده ۱۰ و ۱۲ تأمین میشود. بنابراین عواملی چون عدم تحقق درآمدهای دولت، موجب میشود تا مبلغ تصویب شده برای بودجه طرح نجات دریاچه ارومیه با مبلغ پرداخت شده متفاوت باشد.
فرهاد سرخوش میگوید: « این اعتبارات به طور کامل محقق نمیشود و از ماده ۱۰ و ۱۲ تأمین میشود. برنامههای ستاد احیا نیز بهدلیل کمبود اعتبار از اهداف عقب است. زمانی که باید پروژههای اجرایی برای احیای دریاچه انجام شود، شش ماه اول سال است اما در این ایام اعتبارات تخصیص نمییابد و زمان اجرای پروژهها از دست میرود.»
او ورودی آب به دریاچه ارومیه را طبق نقشه راهی که برای دریاچه تدوین شده است، سالانه ۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون مترمکعب عنوان میکند و میگوید: « امسال فقط ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیارد مترمکعب آب وارد دریاچه شده است.»
علیرضا شریعت، مسئول واحد پایش ستاد مرکزی احیای دریاچه ارومیه نیز درباره تأمین اعتبارات احیای دریاچه میگوید: « دریاچه ارومیه، اولویت اول در پرداخت اعتبارات نیست و طبق ماده ۱۰ و ۱۲ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور، هر اعتباری که تا پایان سال باقی بماند به ستاد احیای دریاچه ارومیه تعلق میگیرد و اگر بودجه احیای دریاچه ارومیه در مدار دیگری قرار بگیرد، برنامهها اجرا نمیشود. بنابراین اعتبارات نه تنها بهصورت کامل تخصیص نمییابد، بلکه زمان مناسبی هم برای تخصیص در نظر گرفته نمیشود.»
شریعت همچنین میگوید: « پس از اینکه ستاد احیای دریاچه ارومیه آغاز به کار کرد، قرار بود دریاچه در سه سال اول تثبیت شود. وقتی دریاچه را تحویل گرفتیم،۵۰۰ میلیون متر مکعب آب داشت در حالی که در بهترین وضع ۳۲ میلیارد متر مکعب آب داشته است. به هر حال وضع دریاچه تثبیت شد و حجم آب دریاچه به دو ملیارد و پانصد میلیون متر مکعب رسید. قرار بود تراز دریاچه را افزایش دهیم اما بر روی این موضوع ماندهایم. قرار بود تمام وزارتخانهها کار مشترک انجام دهند اما این تمرین فقط ۳۰ درصد موفق بود چون دستگاهها بخشینگر هستند و از اقدامات راضی نیستیم.»
مسئول پایش ستاد مرکزی احیای دریاچه ارومیه همچنین وظیفه ساماندهی وضع روانآبها را بر عهده ستاد احیا نمیداند و بر ساماندهی آن از سوی وزارت نیرو تأکید میکند.
اما کمتر کسی است که از مشکلات دریاچه ارومیه مطلع باشد و سهم کشاورزی ناپایدار را در ایجاد بحران دریاچه نداند. دریاچه ارومیه در حال کوچکتر شدن است اما تولید محصولاتی همچون سیب و چغندرقند مازاد بر نیاز بازار در استان آذربایجان غربی بیش از گذشته به چشم میخورد. البته در این راستا حذف محصولات کشاورزی پرآببر همچون چغندرقند و در مقابل، توسعه کشت محصولاتی چون کُلزا، نخود و گندم در دستور کار قرار دارد. به طوری که در سال زراعی ۹۶-۹۷ با مشارکت فرمانداری، شرکت آب منطقهای و سازمان جهاد کشاورزی میزان آب تحویلی از سند «حسنلو» به ۱۵ میلیون متر مکعب رسیده است که نسبت به سال زراعی ۹۲-۹۳ حدود ۷۰ درصد کاهش داشته است.
طبق مصوبه کارگروه ستاد احیای دریاچه ارومیه نباید بیش از یک و نیم میلیون تن چغندرقند در اطراف دریاچه ارومیه تولید شود اما به رغم مصوبات ستاد احیا برای ممنوعیت افزایش سطح زیر کشت، زمینهای چغندرقند در اطراف دریاچه حاکی از افزایش سطح زیر کشت اراضی زراعی است. این موضوع را شریعت نیز تأیید میکند و میگوید: « از زمانی که این موضوع مصوب شده است تولید چغندرقند یک میلیون تن بیشتر شده و به دو و نیم میلیون تن رسیده است. همچنین قرار است کارخانه قند احداث نشود اما در مهاباد، یک کارخانه مجوز گرفته است. البته سازمان محیط زیست مخالف این موضوع است چرا که احداث آن موجب افزایش تولید چغندرقند میشود و این برخلاف اهداف نجات دریاچه است .»
او میگوید: « در طول سالهای گذشته بیش از ۴۰ هزار چاه غیرمجاز در باغهای اطراف دریاچه ارومیه حفر شده است که یکی از عوامل خشکی آب دریاچه نیز این موضوع است. وظیفه ستاد احیای دریاچه ارومیه نظارت بر عملکرد دستگاههای مسئول است. گزارش عملکرد و تخلفهای نهادهای مربوط به کارگروه ملی ستاد احیا ارائه میشود و اگر عملکرد نهادی ضعیف باشد به سازمان برنامه و بودجه اعلام میشود تا اعتبار آن نهاد تخصیص نیابد.»
اهالی ارومیه، تبریزیها و دیگر شهرهای اطراف دریاچه سالهاست که پیگیر احیای دریاچه ارومیه هستند و بارها کنار دریاچه زنجیرههای انسانی تشکیل دادند تا صدای اعتراضشان را به گوش مسئولان برسانند. آنها هنوز امید دارند که دریاچه ارومیه احیا شود و به روزهای پرشکوه سابق بازگردد. ما هم امید داریم که اقدامات ستاد احیای دریاچه ارومیه و مشارکت و دلسوزی مسئولان بتواند امید زنده شدن را به بزرگترین دریاچه آب شور خاورمیانه بازگرداند و نگین سرخ آذربایجان بار دیگر بدرخشد.
ارسال دیدگاه