در گفت‌وگو با پانا

رئیس انجمن مددکاری ایران: باید مدارای اجتماعی در جامعه نهادینه شودتا آمار خشونت کاهش یابد

مهارت تاب‌آوری و نشاط اجتماعی مغفول مانده است

تهران (پانا) - خشونت در جامعه طی سال‌های اخیر مصادیق متعددی پیدا کرده است. از نزاع مردم در خیابان گرفته تا خشونت‌های کلامی، خانوادگی، خشونت علیه زنان، کودکان و قتل از مهم‌ترین این مصادیق هستند که آمار آن در کشور رو به افزایش است و به گفته رئیس انجمن مددکاری ایران باید روی مولفه‌هایی همچون نشاط اجتماعی بیشتر کار کرد تا خشونت در جامعه‌ کمتر شود.

کد مطلب: ۸۳۳۵۲۸
لینک کوتاه کپی شد
رئیس انجمن مددکاری  ایران: باید مدارای اجتماعی در جامعه نهادینه شودتا آمار خشونت کاهش یابد

خشونت نوعی از هیجان است که تحت تأثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی یا روانی بر فرد چیره می‌شود و معمولاً منجر به بروز رفتارهای خلاف عرف، اخلاق و هنجارهای مسلط جامعه می‌شود. برخلاف تصور عامه، خشونت صرفاً کنشی مشتمل بر اعمال آسیب‌های فیزیکی نیست بلکه طیفی از رفتارهایی را دربر می‌گیرد که از کشتار جمعی تا خشونت کلامی را دربر می‌گیرد. این آسیب اجتماعی در ایران رو به افزایش است و آخرین آمار منتشرشده در ارتباط با نزاع منجر به ضرب و جرح ثبت‌شده در سازمان پزشکی قانونی بیش از ۴۲۸ هزار نزاع در سال گذشته است. به عبارتی روزانه حدود ۱۱۷۲ نزاع منجر به ضرب و جرح طرح شکایت شده و در پزشکی قانونی ثبت شده است.

خشونت‌های جنسی با توجه به بافت جامعه معمولا پنهان می‌شود. البته میزان خشونت‌های روحی و روانی نیز بنا به دلایلی در جامعه ما سنجیده نمی‌شود و در بسیاری از موارد هم مصادیق آن را نمی‌دانیم

البته باید به این نکته هم توجه داشت که آمار اعلام شده، تنها مربوط به پرونده‌هایی است که به پزشکی قانونی مراجعه می‌کنند و اگر بخواهیم به آمار همه نزاع‌های سطحی هم اشاره کنیم، بی‌شک رقمی به مراتب بزرگتر به دست می‌آید. سید حسن موسوی‌چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران با تشریح شکل‌های مختلف خشونت در کشور به پانا می‌‌گوید جامعه‌ای که در آن نشاط نباشد جایگزین آن خشونت است و اگر مدارای اجتماعی در جامعه نهادینه شود، طبیعتا خشونت کمتر خواهد بود. گفت‌وگو با این آسیب‌شناس را در ادامه می‌خوانید:

این روزها شاهد افزایش موارد خشونت در جامعه هستیم و کارشناسان حوزه اجتماعی مصادیق مختلفی برای آن برشمرده‌اند. از نظر شما، خشونت در ایران دارای چه مصادیقی است؟

خشونت پدیده خاص کشور ایران نیست و به مقطع زمانی خاصی هم مربوط نمی‌شود و همیشه و همه جا خشونت به اشکال مختلف در همه کشورها وجود داشته و دارد. خشونت مصادیق مختلفی دارد که بر اثر عوامل گوناگون در افراد بروز می‌کند. خشونت‌های جسمی، روحی، جنسی را می‌توان انواع خشونت دانست که به نوعی در جامعه بروز می‌کنند. خشونت فقط فیزیکی نیست اما ما فقط خشونت فیزیکی را می‌بینیم. بیشترین گزارش‌هایی که امروزه در خصوص خشونت‌ها وجود دارد، خشونت‌های جسمی است که بیشتر مشهود است. خشونت‌های جنسی با توجه به بافت جامعه معمولا پنهان می‌شود. البته میزان خشونت‌های روحی و روانی نیز بنا به دلایلی در جامعه ما سنجیده نمی‌شود و در بسیاری از موارد هم مصادیق آن را نمی‌دانیم و غفلت را هم که به عنوان خشونت تلقی نمی‌کنیم. در حالی که تحقیر، تمسخر، توهین و مقایسه از مصادیق بارز خشونت روانی است که کمتر در مورد آن گزارش داده می‌شود و البته عمق اثرگذاری و عوارض آن بسیار بیشتر از سایر مصادیق خشونت است. گاهی ناخواسته و نادانسته، خشونت را ترویج می‌دهیم و باعث رنجش کسی می‌شویم که اطراف ما زندگی می‌کند. خشونت علاوه بر خیابان و معابر در محیط خانه هم رخ‌ می‌دهد اما در بیشتر این موارد مصادیق خشونت را نمی‌شناسیم.

منظور از این مولفه‌ها و مصادیق چیست؟

ما برای ترویج یکسری مولفه‌های اجتماعی باید بیش از پیش تلاش کنیم. باید ببینیم چقدر مهارت‌های اجتماعی و مهارت‌های زندگی در جامعه نهادینه شده است. پیشگیری و مدارای اجتماعی چقدر نهادینه شده است. جامعه‌ای که در آن مدارای اجتماعی باشد یعنی تحمل در وضعی که باب میل ما نیست. بنابراین اگر مدارا یا به تعبیری دیگر مهربانی اجتماعی در جامعه نهادینه شود، طبیعتا خشونت کمتر خواهد بود. اگر در جامعه به یکدیگر محبت کنیم و مهربان‌تر باشیم، می‌بینیم که صمیمت در جامعه جایگاه دارد نه خشونت. در جامعه‌ای که در آن صمیمیت میان مردم بیشتر باشد، در خانواده‌ای که صمیمیت در بین اعضای خانواده وجود داشته باشد طبیعی است که خشونت به عنوان یک دغدغه جدی نخواهد بود. جامعه‌ای که در آن اخلاق نهادینه شده باشد قطعا شاهد خشونت خانگی به شکلی که الان شاهد آن هستیم، نخواهیم بود. در جامعه‌ای که در آن اخلاق رانندگی وجود داشته باشد، ۱۷ هزار فوتی ناشی از تصادفات وجود ندارد. جامعه‌ای که مهارت‌های کنترل خشم را بداند، خودکشی به عنوان یکی از مصادیق خشونت، جایگاه قابل توجهی ندارد. برخی مواقع می‌بینیم که نمایندگان مجلس با یکدیگر درگیر می‌شوند، آیا خود این نمی‌تواند خشونت را ترویج دهد؟ متأسفانه نتوانسته‌ایم بر روی یکسری مولفه‌هایی که در کاهش خشونت تأثیر می‌گذارد کار کنیم. بخشی از این مولفه‌ها که توجه به آن بسیار اهمیت دارد، مهارت تاب‌آوری اجتماعی و نشاط اجتماعی است که مغفول مانده است.

با توجه به اینکه دسترسی به فضای مجازی در زندگی مردم روز به روز افزایش می‌یابد، آیا می‌توان فضای مجازی را هم عاملی برای ترویج خشونت در جامعه در نظر گرفت؟

بله، فضای مجازی هم می‌تواند عاملی برای بروز رفتار خشونت‌آمیز در جامعه شود. با توجه به اینکه فضای مجازی با فضای واقعی متفاوت است و در این فضا شاهد نزاع فیزیکی نیستیم اما قطعا فضای مجازی و دنبال کردن صفحات اجتماعی هم می‌تواند در افزایش میزان خشونت تأثیرگذار باشد. به طور نمونه، در فضای مجازی شاهد هستیم که کلیپ‌های نزاع، فیلم‌های محرمانه و خصوصی افراد و اخبار کذب منتشر می‌شود که نمونه‌هایی از خشونت است.

تحقیر، تمسخر، توهین و مقایسه از مصادیق بارز خشونت روانی است که کمتر در مورد آن گزارش داده می‌شود و عمق اثرگزاری و عوارض آن بسیار بیشتر از سایر مصادیق خشونت است.

چه عواملی در بروز رفتارهای خشونت‌آمیز تأثیرگذار است؟

وقتی می‌خواهیم درباره عوامل تأثیرگذار در بروز خشونت صحبت کنیم، باید به این مسأله توجه کنیم که عوامل متعددی در این موضوع دخیل است و خشونت پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. خشونت خانگی و اجتماعی هر کدام ویژگی‌های خود را دارند و الزاما هیچ یک از انواع خشونت‌ها شبیه هم نیستند، به طوری که می‌بینیم عامل کودک آزاری و همسر آزاری شبیه هم نیستند. یکی از عوامل موثر در خشونت این است که وقتی عوامل باب میل ما نیست و به ناکامی دچار می‌شویم، سعی می‌کنیم با یک روش دیگر آن را جبران کنیم و خشونت نزدیک‌ترین راهی است که فکر می‌کنیم، می‌توانیم ناکامی‌ها را جبران کنیم. این در حالی است که بر روی یکسری مولفه‌هایی که در کاهش خشونت و بروز رفتارهای خشونت‌آمیز تاثیر می‌گذارد، کار نکرده‌ایم.

از آنجا که محیط در بروز رفتارهای خشونت‌آمیز اثرگذار است، پس می‌توان گفت که خشونت در مناطق حاشیه شهرها بیشتر اتفاق می‌افتد.

آنچه درباره خشونت مهم تلقی می‌شود این است که محیط در افزایش میزان خشونت، تأثیرگذار است و نمی‌توان منکر آن شد اما اینکه به محله‌های شهر برچسب ناکارآمدی زده شود که افراد برخی محله‌های شهر خشن‌تر هستند، اینگونه نیست و موافق این دیدگاه نیستم اما در هر صورت نمی‌توان منکر تأثیرگذاری محیط محله در بروز رفتارهای خشونت‌آمیز شد. البته از آنجا که در برخی محله‌ها دسترسی به خدمات عمومی و رفاه پایین‌تر است، بستر گرایش به آسیب‌های اجتماعی می‌تواند بیشتر باشد چرا که افراد ساکن در این محله‌ها، ناکامی و ضعف عدالت اجتماعی را بیشتر تجربه می‌کنند. البته مصادیق خشونت در شهرهای مختلف الزاما شبیه همدیگر نیست و برای تعیین نوع خشونتی که به طور غالب در مناطق مختلف به وقوع می‌پیوندد باید تحقیقات میدانی جداگانه و اختصاصی صورت بگیرد.

چه اندازه در جامعه روی مولفه نشاط اجتماعی کار کردیم؟

به طور معمول در فضایی که مردم شادتر هستند، خشونت کمتر خود را نشان می‌دهد. در واقع اگر خشونت بیشتر باشد نشاط کمتر است و اگر خشونت کمتر باشد، نشاط بیشتر است. همه ما در زندگی در شرایطی قرار می‌گیریم که همه چیز باب میل ما قرار ندارد. در چنین وضعی یکی از مولفه‌های تأثیرگذار این است که یاد بگیرم چگونه ناکامی‌ها را در تحصیل، عشق یا هر موضوع دیگری کنترل کنیم تا منجر به بروز رفتاری خشن نشود اما مهارت‌های اجتماعی و مقابله با مشکلات را یاد نگرفته‌ایم و نهادینه نکرده‌ایم و نتیجه این می‌شود که شاهد بروز رفتارهای خشونت‌آمیز بیش از پیش هستیم. بنابراین باید روی مولفه‌هایی همچون نشاط اجتماعی بیشتر کار کنیم تا شاهد جامعه‌ای باشیم که خشونت کمتر شیوع و بروز داشته باشد چرا که در مواردی ناامیدی است که می‌تواند زمینه نارضایتی، ترس و اضطراب را ایجاد کند که این شرایط می‌تواند خشونت را افزایش دهد. بنابراین اگر میزان امید و نشاط در بین افراد جامعه زیاد باشد، می‌تواند از عوامل موثر در کاهش خشونت باشد.

آیا نبود مهارت‌های اجتماعی با آموزش جبران می‌شود؟

ما باید بپذیریم که همه چیز را بلد نیستیم. بنابراین برای کنترل خشم نیاز به یکسری مهارت‌هایی داریم که با آموزش قابل یادگیری است. شاید یکی از اشکالاتی که در کشور وجود دارد این است که مردم برای یادیگری مهارت‌های اجتماعی غفلت می‌کنند و فکر می‌کنند این مسایل را به شکل ذاتی می‌دانند. خانواده‌ای که در آن اعتیاد وجود دارد، خشونت بیشتر است. پدر و مادری که در دوران کودکی کتک خورده‌اند، احتمال بروز رفتار خشونت‌آمیز از سوی آنها بیش از سایر والدینی است که کتک را تجربه نکرده‌اند. پدر و مادری که مهارت زندگی نیاموخته‌اند ممکن است رفتارهای خشونت‌آمیز داشته باشند. بنابراین نحوه کنترل خشم را می‌توان با آموزش مهارت‌های اجتماعی آموخت. ما باید از تمام ظرفیت‌ها استفاده کنیم. از مهدکودک می‌توانیم شروع کنیم. مدرسه، محیط‌های اجتماعی، رسانه و روحانیون می‌تواند در این زمینه موثر باشد. این ظرفیت‌ها برای ارائه آموزش‌های صحیح متناسب با نیاز افراد و مخاطب‌شناسی در نهادینه کردن آموزش، تاثیرگذار باشد و باید از این ظرفیت‌ها استفاده کرد. علاوه بر این در حوزه اخلاق کار نکرده‌ایم و فراموش کرده‌ایم که شادی حق ماست و با محبت کردن می‌توانیم شادی را به یکدیگر هدیه دهیم. از طرفی کتمان کردن خشونت به هر شکلی که باشد هرگز به صلاح نیست و عوارض روانی و اجتماعی بسیاری را به دنبال دارد که پیامدهای آن قابل جبران نیست.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار