مهاجرت از روستا به شهر؛ پدیدهای اجتماعی با دو رویه مثبت و منفی
تهران (پانا) - مهاجرت از روستا به شهر، بهعنوان یک پدیده اجتماعی و اقتصادی، همواره با چالشها و فرصتهای خاص خود همراه بوده است. در حالی که این روند میتواند موجب رشد فردی و اجتماعی شود، در صورت نبود برنامهریزیهای مناسب، مشکلات متعددی نیز بهدنبال خواهد داشت. برای مقابله با پیامدهای منفی مهاجرت، لازم است که سیاستگذاریهای دقیقتری در این زمینه انجام شود تا مهاجرتها بهعنوان یک پدیده مثبت، بهجای بار مشکلات اجتماعی، منجر به رشد و توسعه پایدار شود.

مهاجرتهای روستا به شهر در ایران به عنوان یک پدیده اجتماعی و اقتصادی، تحولات زیادی در ساختار جمعیتی و شهری کشور بهوجود آورده است. این پدیده که در ابتدا روندی تدریجی داشت، اکنون به یک مسأله مهم اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است. شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس و استاد دانشگاه، در گفتوگو با پانا به بررسی این روند و پیامدهای آن پرداخت.
پیشینه مهاجرت روستا به شهر در ایران
کاظمیپور در ابتدا با تأکید بر پیشینه طولانی مهاجرتهای روستا به شهر در ایران، توضیح داد که این پدیده بههیچوجه محدود به یکی دو دهه اخیر نبوده است.
وی خاطرنشان کرد: «مهاجرتهای روستا به شهر، پدیدهای نیست که محدود به یک یا دو دهه اخیر باشد. این روند از حدود ۸۰ تا ۹۰ سال پیش در ایران آغاز شده و پس از اصلاحات ارضی شدت بیشتری یافت.»
او با اشاره به اینکه مهاجرتهای روستایی در گذشته بخشی از روند طبیعی تغییرات اجتماعی و اقتصادی بودهاند، گفت که افزایش مهاجرتها بهویژه پس از اصلاحات ارضی در دهه ۴۰ خورشیدی موجب شده است که این پدیده به صورت چشمگیری در ایران بروز پیدا کند. این اصلاحات که موجب تغییرات عمده در مالکیت اراضی کشاورزی و کاهش نقش کشاورزی در زندگی مردم شد، خود عاملی مهم در مهاجرتهای روستایی به شهرها بود.
نبود آمار دقیق و بهروز در زمینه مهاجرتها
یکی از مسائلی که کاظمیپور به آن اشاره کرد، عدم وجود آمار دقیق و بهروز در خصوص مهاجرتهاست. به گفته وی، در حال حاضر هیچ سیستم ثبت مهاجرت مانند سیستم ثبت ولادت یا مرگ در ایران وجود ندارد که بتواند دادههای دقیقی از این پدیده ارائه دهد.
او ادامه میدهد: «متأسفانه هنوز نظام دقیقی برای ثبت مهاجرتها مانند ثبت ولادت یا مرگ وجود ندارد. سرشماریها بهطور معمول اطلاعاتی از مهاجرتها ارائه میدهند، اما این دادهها نیز بهصورت کلی و محدود هستند.»
این جمعیتشناس ادامه داد که در سرشماریهای عمومی معمولاً از افراد خواسته میشود تا بگویند در ۱۰ سال گذشته کجا زندگی میکردند و اگر محل سکونت خود را تغییر دادهاند، بهعنوان مهاجر ثبت میشوند. با این حال، کاظمیپور معتقد است که این دادهها بسیار کلی و سطحی هستند و قادر به نشان دادن جزئیات دقیق از وضعیت مهاجرتها نیست.
مهاجرت سالانه حدود یک میلیون نفر از یک نقطه به نقطهای دیگر
براساس گفتههای شهلا کاظمیپور، در حال حاضر سالانه حدود یک میلیون نفر از یک نقطه به نقطه دیگر در ایران مهاجرت میکنند. این مهاجرتها میتواند شامل جابهجایی از روستا به شهر، از شهری به شهر دیگر، یا حتی جابهجایی بین روستاها باشد. کاظمیپور در این رابطه میگوید: «در گذشته، سهم مهاجرتهای روستا به شهر بیشتر بود، اما در سالهای اخیر، مهاجرتهای شهر به شهر نیز افزایش یافته است. این امر به دلیل کاهش جمعیت روستایی و تبدیل برخی روستاها به شهر بوده است.»
وی میافزاید: «تغییرات جمعیتی و اقتصادی در روستاها موجب شده است که بسیاری از افراد روستایی بهدنبال فرصتهای بهتر اقتصادی و اجتماعی به شهرها مهاجرت کنند.»
روند شهرنشینی در ایران
کاظمیپور به روند شهرنشینی در ایران نیز اشاره کرد و آن را یکی از عواملی دانست که بهطور مستقیم بر مهاجرتهای روستایی تأثیر گذاشته است. این استاد دانشگاه در این رابطه میگوید: «در اوایل انقلاب اسلامی، تنها ۴۷ درصد از جمعیت کشور در شهرها زندگی میکردند، اما این رقم در سال ۱۳۹۵ به ۷۴ درصد رسید. این افزایش به دلیل مهاجرتهای روستا به شهر و همچنین تبدیل برخی روستاها به شهرها رخ داده است.»
وی همچنین به تغییر الگوی مهاجرتها در سالهای اخیر اشاره کرد و یادآور شد مهاجرتهای شهر به شهر که در حال حاضر افزایش یافتهاند، در واقع بهنوعی ادامه مهاجرتهای روستا به شهر هستند. او توضیح داد که بسیاری از شهرهای کوچک که قبلاً روستا بودند، اکنون به شهرهای بزرگتر تبدیل شدهاند. بنابراین، الگوی مهاجرتها تغییر کرده و جابهجاییهای بین شهری بیشتر شده است.»
مهاجرت؛ پدیدهای اجتماعی با دو رویه مثبت و منفی
در ادامه، کاظمیپور مهاجرت را یک پدیده اجتماعی دانست که در وهله اول میتواند منجر به بهبود کیفیت زندگی افراد شود. به گفته وی مهاجرت اساساً اقدامی برای ارتقای سطح زندگی است. انسانها معمولاً برای دستیابی به رفاه بیشتر، تحصیل، یا فرصتهای شغلی بهتر مهاجرت میکنند. چنین مهاجرتهایی نشانه رشد فردی و اجتماعی است.
او تاکید میکند: «مهاجرتهای ناشی از جاذبههای مقصد، مانند تحصیل یا اشتغال پایدار، میتوانند به نتایج مطلوبی منجر شوند.»
با این حال، کاظمیپور هشدار داد مهاجرتهایی که به دلیل عوامل دافعه در مبدأ، نظیر بیکاری یا نبود امکانات انجام میشوند، میتوانند مشکلات اجتماعی و اقتصادی متعددی را بهدنبال داشته باشند. از جمله این مشکلات میتوان به حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ اشاره کرد. مهاجرانی که به دنبال شغل یا مسکن مناسب نمیگردند، مجبور به زندگی در مناطق حاشیهای میشوند که این امر میتواند به افزایش تراکم جمعیت، مشکلات بهداشتی، ترافیک، آلودگیهای زیستمحیطی و مسائل اجتماعی دیگر منجر شود.
پیامدهای منفی مهاجرت در مناطق توسعهنیافته
کاظمیپور در پایان تأکید کرد که مهاجرتهای ناشی از عوامل دافعه در مناطق توسعهنیافته میتواند پیامدهای منفی قابل توجهی برای کل جامعه بههمراه داشته باشد. وی تأکید کرد که اگر مهاجرت بر اساس جاذبههای مقصد، مانند فرصتهای شغلی یا تحصیلی، انجام شود، نتایج آن بهمراتب مثبتتر خواهد بود. اما در صورتی که مهاجرت به دلیل شرایط نامساعد در مناطق مبدأ انجام گیرد، ممکن است با مشکلات زیادی مواجه شود که نهتنها برای مهاجران، بلکه برای جامعه مقصد نیز چالشهایی به همراه دارد.
ارسال دیدگاه