پانا گزارش می‌دهد

بحران سالمندی؛ زنگ خطری جدی برای آینده ایران

تهران (پانا) - ایران در حال تجربه یکی از مهم‌ترین تحولات جمعیتی خود است؛ انتقال از جامعه‌ای جوان به جمعیتی سالمند. این روند، نه‌تنها ساختار اجتماعی کشور را تغییر داده است، بلکه به یک چالش جدی برای سیاست‌گذاران تبدیل شده است. سالمندی جمعیت، اگرچه می‌تواند فرصتی برای بهره‌گیری از تجربه و خرد سالمندان باشد، اما در صورت نبود برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری مناسب، تهدیدی برای توسعه پایدار کشور خواهد بود.

کد مطلب: ۱۵۲۵۱۶۷
لینک کوتاه کپی شد
بحران سالمندی؛ زنگ خطری جدی برای آینده ایران

بر اساس آخرین داده‌ها و همچنین اعلام دکتر احمد ولی‌پور، رئیس انجمن پزشکان عمومی کشور، بیش از ۱۰ درصد جمعیت ایران بالای ۶۰ سال هستند و پیش‌بینی می‌شود این رقم تا سال ۱۴۳۰ به حدود ۳۰ درصد برسد. همچنین برآوردهای مرکز آمار ایران بر مبنای اطلاعات سازمان ثبت احوال نشان می دهد، میزان باروری کل ایران (برای جمعیت ایرانی) در سال های١٣٩٦ و ١٣٩٧ و ١٣٩٨، ١٣٩٩ و ۱۴۰۰ به ترتیب برابر ٢.٠٩ ، ۱.۹۵ ،۱.۷۴، ۱.۶۵ و ۱.۶۱ فرزند به ازای هر زن بوده است. در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نرخ باروری درحدود ۱.۶ تثبیت شده است، در حالی که سطح جایگزینی جمعیت ۲.۱ فرزند است. این ارقام نشان‌دهنده کاهش شدید زاد و ولد در ایران است که در کنار افزایش امید به زندگی به ۷۶ سال، شتاب پیری جمعیت را تشدید کرده است. در این روند، جمعیت مولد (۱۵ تا ۵۹ سال) رو به کاهش است، و نسبت سالمندان به جمعیت جوان در حال افزایش است.

پیامدهای اقتصادی سالمندی؛ از کاهش تولید تا بحران مالی  

کاهش نیروی کار مولد

رشد سالمندی به معنای کاهش جمعیت جوان و فعال در بازار کار است. این مسئله، بهره‌وری اقتصادی را کاهش داده و اقتصاد کشور را تحت فشار قرار می‌دهد. پیش‌بینی می‌شود تا سال ۱۴۳۰، تعداد سالمندان بازنشسته از تعداد نیروی کار مولد پیشی بگیرد، که این امر هزینه‌های تأمین اجتماعی را به شدت افزایش می‌دهد.

فشار بر صندوق‌های بازنشستگی  

صندوق‌های بازنشستگی ایران حتی در شرایط فعلی با بحران مالی روبه‌رو هستند و این وضعیت با افزایش جمعیت سالمند وخیم‌تر خواهد شد. صندوق‌های بازنشستگی به دلیل کاهش نرخ اشتغال و افزایش تعداد بازنشستگان، با کمبود منابع مالی مواجه‌اند. براساس گزارش راهبردی بررسی لایحه برنامه هفتم توسعه (۱۳): موضوعات راهبردی بخش عمومی (صندوق های بازنشستگی)، نوشته مهدی قاسمی سیانی، بررسی روند آتی سطوح درآمدی و هزینه‌ای سازمان تأمین اجتماعی به‌عنوان بزرگ‌ترین صندوق بیمه اجتماعی کشور نشان می‌دهد، با حفظ شرایط فعلی، هزینه‌های کل صندوق همواره بیشتر از میزان درآمدهای آن است. پیش‌بینی می‌شود سرعت رشد شکاف میان این دو به‌صورت تدریجی افزایش یافته و تا سال ۱۴۳۰، این مقدار به حداقل ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی برسد.

افزایش هزینه‌های بهداشتی  

سالمندان به دلیل ابتلا به بیماری‌های مزمن نظیر دیابت، بیماری‌های قلبی و پوکی استخوان، به مراقبت‌های درمانی بیشتری نیاز دارند. در حال حاضر، زیرساخت‌های بهداشتی ایران آمادگی کافی برای پاسخ به نیازهای جمعیت سالمند را ندارد. برای مثال، دکتر احمد دلبری، رئیس مرکز تحقیقات سالمندی در سال ۱۴۰۱ در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم با بیان اینکه در کشور ما ۵۰ درصد سالمندان سه بیماری مزمن دارند، اظهار کرده بود که در کشورهای پیشرفته به ازای هر ۱۸ سالمند یک تخت آسایشگاهی وجود دارد در حالی که ما یک تخت آسایشگاهی به ازای هر ۶۴۰ نفر سالمند داریم!

پیامدهای اجتماعی سالمندی؛ تنهایی، انزوا و تغییر نقش خانواده  

تنهایی و انزوا  

یکی از مهم‌ترین پیامدهای سالمندی، افزایش تنهایی و انزوای اجتماعی است. با کاهش تعداد فرزندان و تغییر سبک زندگی، بسیاری از سالمندان بدون حمایت خانواده زندگی می‌کنند. این وضعیت، علاوه بر مشکلات روانی، می‌تواند سلامت جسمی آن‌ها را نیز به خطر بیندازد. طبق آمار، بیش از ۳۰ درصد از سالمندان ایران تنها زندگی می‌کنند.

تغییر نقش خانواده  

در گذشته، سالمندان در ایران به‌عنوان منبع خرد و تجربه در خانواده‌ها نقش‌آفرینی می‌کردند. اما تغییرات فرهنگی و اجتماعی، این نقش را به میزان زیادی کاهش داده است. افزایش اشتغال زنان و مهاجرت نسل جوان به شهرهای بزرگ یا خارج از کشور، باعث شده است که مراقبت از سالمندان به چالشی برای خانواده‌ها تبدیل شود.

چالش‌های فرهنگی و زیرساختی؛ زیرساخت‌های ناکافی و نگرش جامعه  

ضعف در زیرساخت‌های مراقبتی  

ایران فاقد زیرساخت‌های کافی برای ارائه خدمات به سالمندان است. تعداد مراکز مراقبت از سالمندان بسیار محدود است و حتی در شهرهای بزرگ، این خدمات به‌طور کافی در دسترس نیستند. بر اساس برآوردها، برای پاسخ به نیازهای جمعیت سالمند ایران تا سال ۱۴۳۰، باید تعداد مراکز مراقبتی به سه برابر افزایش یابد، زیرا همانطور که پیش‌بینی شده است، این جمعیت به بیش از ۳۰ درصد کل جامعه ایران خواهند رسید.

نگرش جامعه به سالمندی  

نگرش منفی نسبت به سالمندان یکی دیگر از مشکلات بزرگ فرهنگی است. در حالی که در فرهنگ ایرانی، احترام به سالمندان جایگاه ویژه‌ای دارد، تغییرات اجتماعی و اقتصادی این ارزش‌ها را تضعیف کرده است. در بسیاری از موارد، سالمندان به‌عنوان گروهی غیرمولد و هزینه‌زا تلقی می‌شوند، و این نگرش منجر به انزوای اجتماعی بیشتر آن‌ها می‌شود. 

جمال محمودی، کارشناس آسیب‌های اجتماعی و مددکار اجتماعی، در گفت‌وگو با خبرگزاری پانا، به بررسی راهکارهای مدیریت بحران سالمندی در ایران پرداخت و بر ضرورت اتخاذ تدابیر جامع و چندجانبه تأکید کرد.

وی با اشاره به روند فزاینده سالمندی جمعیت در کشور، خاطرنشان کرد که مدیریت این بحران نیازمند سرمایه‌گذاری‌های زیربنایی در حوزه‌های بهداشت، رفاه اجتماعی و فرهنگ‌سازی است.

ارتقای زیرساخت‌های بهداشتی و رفاهی

این کارشناس آسیب‌های اجتماعی با بیان اهمیت زیرساخت‌های بهداشتی و رفاهی در مقابله با پیامدهای سالمندی اظهار کرد: «ایران نیازمند سرمایه‌گذاری جدی در حوزه زیرساخت‌های بهداشتی و رفاهی است. افزایش تعداد تخت‌های بیمارستانی، راه‌اندازی مراکز روزانه مراقبت از سالمندان، و آموزش تخصصی پرستاران و کارکنان حوزه سالمندی از جمله اقداماتی هستند که باید در اولویت قرار گیرند.»

وی افزود: «با توجه به افزایش نیاز سالمندان به خدمات بهداشتی و درمانی، نظام سلامت کشور باید متناسب با این تغییرات تحول یابد. برای مثال، ساخت بیمارستان‌های ویژه سالمندان با تجهیزات پیشرفته، راه‌اندازی کلینیک‌های تخصصی در زمینه بیماری‌های مرتبط با پیری نظیر آلزایمر و بیماری‌های قلبی، و توسعه خدمات توان‌بخشی از جمله ضرورت‌های فوری است.»

سیاست‌های تشویقی برای فرزندآوری

این کارشناس در ادامه به کاهش نرخ باروری در ایران اشاره کرد و آن را یکی از مهم‌ترین دلایل تسریع در سالمندی جمعیت دانست. او با اشاره به قانون جوانی جمعیت، تصریح کرد که این قانون توانسته است گام‌های اولیه را در جهت ترغیب خانواده‌ها به فرزندآوری بردارد، اما باید اقدامات مکملی نیز در این راستا اجرا شود.

این مددکار اجتماعی گفت: «تأمین امنیت شغلی، ارائه خدمات بیمه‌ای جامع، پرداخت کمک‌هزینه‌های مالی برای تولد و تربیت فرزندان، و تضمین دسترسی به امکانات آموزشی و بهداشتی از جمله مشوق‌هایی هستند که می‌توانند تأثیر مثبتی بر افزایش نرخ باروری داشته باشند.»

وی تأکید کرد که اجرای این سیاست‌ها بدون بهبود شرایط اقتصادی کشور چالش‌برانگیز خواهد بود. به گفته او، ایجاد ثبات اقتصادی و کاهش فشارهای معیشتی، پیش‌شرطی برای موفقیت این برنامه‌هاست.

تغییر نگرش جامعه به سالمندی

محمودی در بخشی دیگر از سخنان خود بر اهمیت تغییر نگرش عمومی نسبت به سالمندان تأکید کرد و گفت: «اجرای برنامه‌های فرهنگی و آموزشی برای تغییر نگرش عمومی نسبت به سالمندان، می‌تواند به بهبود جایگاه آن‌ها در جامعه کمک کند.»

وی بر نقش رسانه‌ها و نظام آموزشی در فرهنگ‌سازی در این زمینه تأکید کرد و پیشنهاد داد که موضوعاتی مانند ارزش‌های تجربه و خرد سالمندان در برنامه‌های درسی مدارس و دانشگاه‌ها گنجانده شود. همچنین، تولید برنامه‌های تلویزیونی، مستندها و کمپین‌های تبلیغاتی با محوریت زندگی سالمندان و دستاوردهای آن‌ها می‌تواند به تغییر ذهنیت عمومی کمک کند.

ایجاد فرصت مشارکت اجتماعی برای سالمندان

محمودی در ادامه افزود: «ایجاد فرصت‌ مشارکت اجتماعی برای سالمندان نه‌تنها باعث کاهش انزوا و احساس بی‌فایدگی در این گروه می‌شود، بلکه به انتقال تجربیات و مهارت‌های ارزشمند آن‌ها به نسل‌های جوان‌تر کمک می‌کند.»

این کارشناس تأکید کرد: «با تمامی این تفاسیر، بحران سالمندی در ایران چالشی پیچیده است که تمام ابعاد جامعه را تحت تأثیر قرار داده است. اگرچه این وضعیت تهدیدهایی جدی برای اقتصاد و جامعه به همراه دارد، اما در صورت برنامه‌ریزی مناسب، می‌توان از این چالش به‌عنوان فرصتی برای ارتقای کیفیت زندگی تمامی نسل‌ها بهره برد.»

وی در پایان با اشاره به تجربیات موفق کشورهای دیگر، از ضرورت تدوین سیاست‌های جامع سخن گفت و افزود: «مدیریت بحران سالمندی باید با استفاده از دانش و تجربیات جهانی، توسعه زیرساخت‌های بهداشتی و اجتماعی، و تغییر نگرش عمومی انجام شود. به اعتقاد او، این رویکرد نه‌تنها باعث کاهش اثرات منفی سالمندی جمعیت می‌شود، بلکه می‌تواند زمینه‌ساز آینده‌ای پایدار و شکوفا برای ایران باشد.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار