آموزش پزشکی؛ سهم وزارت بهداشت یا وزارت علوم؟
تهران (پانا) - موافقان تفکیک آموزش پزشکی از وزارت بهداشت و واگذاری آن به وزارت علوم معتقدند این کار باعث افزایش سطح کیفی آموزش میشود زیرا وزارت بهداشت درگیر حوزه درمان است و وقت لازم را برای آموزش ندارد اما مخالفان معتقدند آموزش پزشکی تخصصی است و هیچ بخشی جز وزارت بهداشت نمیتواند اینکار را انجام دهد. طرح ادغام آموزش پزشکی و آموزش عالی سالهاست مطرح شده و همچنان بلاتکلیف است.
آموزش پزشکی در سال ۶۴ به وزارت بهداشت پیوست و طبق گفته کارشناسان یکی از دلایل آن، کمبود نیروی انسانی و نیاز کشور به کادر درمانی در آن زمان بود، نیازی که با افزایش چند برابری ظرفیت پزشکی و توسعه دورههای نوین پزشکی و دانشگاههای علوم پزشکی برطرف شد. طرح موضوع ادغام آموزش پزشکی و آموزش عالی در گذشته هم سابقه داشته است و در سال سال ۸۹ نیز ادغام دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در دانشگاه علوم پزشکی تهران مطرح شده بود که در آن زمان مخالفان و موافقان زیادی داشت و طی این مدت تاکنون چندین بار تفکیک آموزش پزشکی و واگذاری آن به وزارت علوم مطرح شده است که موافقتها و مخالفتهایی در این مسیر وجود دارد که همچنان بلاتکلیفی در این موضوع وجود دارد اما اینبار طرح ادغام وزارت علوم و وزارت بهداشت از زبان وزیر آموزش عالی مطرح شده است. محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم روز شنبه هفته جاری در جلسه ۱۵۵ شورای ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور تاکید کرده بود که هر چه سریعتر باید وزارت بهداشت و وزارت علوم باهم ادغام شوند اما شدت واکنشهای جامعه پزشکی و مسئولان وزارت بهداشت نسبت به این موضوع چنان زیاد بود که کمتر از ۲۴ ساعت وزیر علوم حرف خود را اصلاح و اعلام کرد که باید از جزیرهای شدن آموزش رشتهها و سرفصلهای مشترک خودداری شود.
وزیر علوم در ابتدا در توضیح درخواست خود گفته بود: «رشتههای مهندسی را از رشتههای پزشکی نمیتوان جدا کرد. شخصیت علمی باید متوازن باشد. مگر میتوان رشته داروسازی را از شیمی و داروسازی را از بیوشیمی جدا کرد؟ مگر میتوان رشته انگلشناسی پزشکی را از دامپزشکی و کشاورزی جدا کرد؟ اگر دانشگاههای وزارت بهداشت و وزارت علوم در کنار هم قرار بگیرند، رتبهبندی دانشگاههای ایران در ابعاد بینالمللی فرق خواهد کرد.» این صحبتهای زلفیگل با واکنشهای زیادی مواجه شد. رئیس کل نظامپزشکی کشور، اعضای کمیسیون بهداشت مجلس، روسای دانشگاههای علوم پزشکی کشور، مدیران انجمنهای تخصصی پزشکی و تعدادی از مسئولان وزارت بهداشت از جمله مخالفانی بودند که نسبت به این درخواست وزیر علوم واکنش نشان دادند حتی روسای دانشگاههای علوم پزشکی کشور در نامهای به رئیسجمهوری نسبت به مطرح شدن مطالبی درباره طرح ادغام آموزش پزشکی با وزارت علوم ابراز نگرانی کردند.
روسای دانشگاههای علوم پزشکی در این نامه تاکید کردند که زیرساختهای عمده آموزش دانشجویان گروه پزشکی که عمدتا به بسترهای درمانی نیازمند هستند در وزارت علوم وجود ندارد و این از علل اصلی جدایی این دانشگاهها در سه دهه پیش بوده که هنوز هم این دلایل به قوت خود باقی است. به جای برگشت به گذشته باید به سمت اجرای طرحی برای ایجاد انگیزه بیشتر جهت ماندگاری کادر پزشکی در مناطق محروم کشور گام برداشت و در صورت عدم اقدام لازم، پدیده نامیمون خروج نخبگان، کادر بهداشتی درمانی و اعضای هیات علمی از کشور تشدید خواهد شد.
آنها همچنین تاکید کردند: «این موضوع که آموزش پزشکی باید در کنار بهداشت و درمان باشد، بدون تردید کار درستی است و طرح ادغام دانشگاههای علوم پزشکی با دانشگاههای وزارت علوم خلاف قوانین بالادستی و بهخصوص بند هشتم سیاستهای سلامت کشور ابلاغی مقام معظم رهبری حفظهالله است.»
هر چند بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت به عنوان متولی اصلی حوزه آموزش پزشکی تاکنون واکنشی به اظهارات وزیر علوم نداشته است اما واکنشها به این اظهارات همچنان ادامه دارد. غلامرضا حسنزاده، دبیر شورای عالی برنامه ریزی علوم پزشکی در واکنش به صحبتهای وزیر علوم گفت: «اگر وزیر علوم عنوان می کند که باید داروسازی را در کنار شیمی قرار دهیم، باید دید آیا توانسته اند بین بیولوژی، شیمی و فیزیک که در یک دانشکده بوده و قبلا تحت عنوان دانشکده علوم فعالیت می کردند، ارتباط برقرار کنند؟ آیا دانشکده دامپزشکی با شیمی، فیزیک و بیولوژی ارتباط نزدیکی پیدا کرده اند؟ اگر الگویی وجود دارد به ما هم بگویند تا از آن الگوها استفاده کنیم.»
علیرضا مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی کشور نیز یکی از این مخالفان است که در نامهای خطاب به وزیر علوم اعلام کرد که ادغام آموزش پزشکی و آموزش عالی با اسناد بالادستی به ویژه سیاست های کلی سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری مغایرت کامل دارد.
مرندی در این نامه خطاب به زلفیگل گفت: «در سیاستهای کلی سلامت به ارتقای سلامت روانی جامعه از طریق ترویج آموزشهای اخلاقی و معنوی و همچنین بر ضرورت ادغام مراقبتها و خدمات سلامت در نظام آموزش علوم پزشکی تاکید شده است و تولیت نظام سلامت در این باره به وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی سپرده شده است. با استدلال شما در بیاناتی که ایراد کردید اگر برخی از عوامل مرتبط با سلامت که با رشته روانشناسی، علوم انسانی و علوم دینی، کشاورزی و غیره نیز مرتبط است آیا دلیل بر آن است که وزارتهای علوم و بهداشت و حوزه علمیه و کشاورزی و غیره ادغام شوند؟ در این صورت تقسیم وظایف وزارتخانه ها و نهادها بیمعنی میشود. به همین منظور با توجه به اینکه بیانات شما با اسناد بالادستی به ویژه سیاست های کلی سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری مغایرت کامل دارد خواهشمند است نسبت به اصلاح آن تجدید نظر کنید.»
نتیجه واکنشهای مخالفان به اظهارات زلفیگل این بود که کمتر از ۲۴ ساعت، وزیر علوم درخواست خود را پس گرفت و خواسته خود را به گونهای دیگر مطرح کرد و گفت: «نباید رشتههای مختلف علوم بین وزارتخانههای مختلف از هم جدا و جزیرهای باشند، چرا که نمیتوان رشتههای پزشکی را از رشتههای علوم مهندسی و علوم انسانی و کشاورزی و دامپزشکی جدا کرد و در این صورت تحقیقات بین رشتهای معنادار نخواهد بود.»
زلفیگل همچنین تاکید کرد که جداسازی بخشهای مختلف علم از یکدیگر کار صحیحی نیست و حتماً در بخش کلان نیازمند توجه است، افزود: داشتن متولی واحد در امر آموزش کشور، لزوماً به معنای ادغام وزارتخانههای مربوطه نیست. خوشبختانه شورای عالی انقلاب فرهنگی تا حدود زیادی این مشکل را مدیریت کرده است، اما در کف جامعه و به صورت عملیاتی به این شکل نیست و به همین دلیل بایستی یک فکر جدیدی در این رابطه داشته باشیم.
هر چند طی دهه اخیر، بارها مساله تفکیک آموزش پزشکی از وزارت بهداشت و بازگشت به وزارت علوم مطرح شده است اما به نظر میرسد هر تغییر جدید در آستانه تدوین برنامه هفتم توسعه و پاسخ به این سوال که آیا آموزش پزشکی سهم وزارت علوم است یا وزارت بهداشت، نیازمند رویکرد جدید قانونگذار است و صرفا تعداد بیشتر یا کمتر موافقان یا مخالفان نمیتواند چراغ راه برای این تغییر بزرگ باشد.
ارسال دیدگاه