امیرحسین صفدری*
آثار حقوقی عُسر و حَرَج در روابط زوجین
قاعده لاحرج که به قاعده نفی عُسر و حَرَج معروف است مستند فقهی است برای مواد قانونی که بر اساس آیات و روایات متعددی مشروعیت پیدا کرده است و مصداق بارز عسر و حرج را میتوانیم در آیه 78 سوره حج ببینیم. در لغت عُسر به معنای سختی و دشواری و حَرَج به معنای تنگنا است، کاربرد اصلی عُسر و حَرَج در زندگی مشترک بین زوجین دیده میشود.
جایی که شرایط در زندگی مشترک برای زوجه (زن) سخت و مشقت بار میشود و میخواهد زندگی مشترک را ترک کند یا به نوعی میخواهد طلاق بگیرد، از آنجایی که طبق قوانین موجود در کشور ما حق طلاق با مرد است زن میتواند در حالت عُسر و حَرَج از شوهر خود طلاق بگیرد.
مطابق با ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی قانونگذار بیان میکند: در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی میتواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه میتواند زوج را اجبار به طلاق کند و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده میشود. عسر و حرج در این ماده یعنی مشقت و سختی شدید، قانونگذار در این ماده میخواهد بگوید اگر زوج در زندگی مشترک بیش از حد معمول به زوجه فشار روحی یا آسیب جسمی وارد کند زوجه میتواند به استناد این ماده تقاضای طلاق بدهد.
در تبصره ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی قانونگذار بعضی از مصادیق مهم عسر و حرج را بیان میکند چنانکه قانونگذار به صراحت میگوید: عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب میشود:
*ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت ۶ ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه. نکتهای که باید در خصوص این بند بیان شود این است که ترک همسر باید بدون عذر موجه باشد و تشخیص موجه بودن عذر، با دادگاه رسیدگی کننده به دعوای طلاق است و منظور از عذر موجه در این بند شامل تمامی عذرهای موجود در قانون و مواردی که بنا به نظر عرف جامعه موجه تشخیص داده شود است.
*اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر یا ابتلای وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد کند و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است و در صورتی که زوج به تعهد خود عمل نکند یا پس از ترک مجددا به مصرف موارد مذکور روی آورد بنا به درخواست زوجه طلاق انجام خواهد شد.
در خصوص بند دوم هم باید بگویم که اعتیاد فقط شامل مواد مخدر یا مشروبات الکلی نیست بلکه به غیر از این موارد اعتیادهایی در حال حاظر وجود دارد که میتواند به بنیان خانواده خلل وارد کند و باعث ایجاد تشنجهای روانی در خانواده شود که در این بند به آنها اشاره نشده و نمونههای بارز این اعتیاد ها شامل: اعتیاد به شرطبندی، اعتیاد به اینترنت و بازیهای رایانهای، اعتیاد به رفیقبازی، اعتیاد به مهمانی رفتن و... که این موارد میتواند زندگی زناشویی را هم تحت تاثیر بگذارد و باعث طلاق عاطفی شود، بر همین اساس قضات محترم نباید صرفا به موارد بیان شده در این بند توجه کنند بلکه باید تمامی جوانب را در این خصوص در نظر بگیرند و بر اساس آن رسیدگی کنند.
*محکومیت قطعی زوج به حبس ۵ سال یا بیشتر. در خصوص این بند هم باید گفت در برخی از موارد ممکن است زن در نبود مرد دچار مشکلات روحی و روانی بشود یا نیاز عاطفی و جنسی داشته باشد بر همین اساس قضات نباید صرف توجه به این بند اگر زیر ۵ سال زوج محکومیت داشت حکم به طلاق ندهند بلکه باید شرایط روحی و جسمی زوجه را در این خصوص بررسی کرده و بر اساس آن شرایط رسیدگی کنند تا شاهد افزایش مشکلات بیشتری در این زمینه نباشیم.
*ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد. در خصوص این بند هم باید به این مسله اشاره کرد که عسر و حرج ناشی از بند چهارم در واقع ضمانت اجرای ماده ۱۱۰۳ قانون مدنی است که این ماده بیان میکند زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر هستند. متاسفانه سوء معاشرت شایعترین علت عسر و حرج است که زن میتواند به استناد این مسله طلاق بگیرد بهطور مثال برخی از این سو معاشرتها شامل: توهین، مشاجره، تحقیر، آزار روحی، آزار کلامی و... است.
*ابتلای زوج به بیماریهای صعبالعلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعبالعلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل کند. در مورد بیماریهای روحی این نکته بسیار مهم است چرا که یکی از مهمترین اختلالات روحی که این روزها در بین زوج های جوان بسیار شایع هست اختلال پارانوئید است مشخصه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت بدگمانی یا همان پارانوئید شکاکیت و بیاعتمادی به افراد است متاسفانه این بیماران اغلب متخاصم، تحریکپذیر و خشمگیناند هستند این افراد معمولا به همسر خود سوءظن شدید دارند و همین مساله باعث ایجاد مشکلات روحی و جسمی زیادی برای این زوج ها میشود که در نهایت باب طلاق را باز میکند.
این نکته مهم را باید در نظر داشت که عسر و حرج باید در دید عرف جامعه موجود باشد و زندگی را برای انسانی متعارف در آن شرایط مشقت بار و سخت کند، البته در برخی از موارد هم بنظر میرسد ملاک عسر و حرج زوجه شخصی باشد یعنی با بررسی وضعیت روحی، روانی، جسمی، شخصیتی، خانوادگی و... زوجه میتوانیم تشخیص بدهیم زن مورد عسر و حرج قرار گرفته است یا نه و از طرفی هم اثبات عسر و حرج بر عهده زن است و زن باید دلیل معتبری مبنی بر عسر و حرج به دادگاه ارائه بدهد تا این ادعا مورد بررسی قرار بگیرد.
در پایان بنده به عنوان پژوهشگر علم حقوق پس از تحقیق و پژوهش درخصوص این قاعده فقهی که کاربردش طبق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی بیشتر در روابط زوجین دیده میشود باید بگویم رویه دادگاهها باید به صورتی باشد که تحت هر شرایطی به دادخواست زوجه مبنی بر عسر و حرج توجه ویژه شود و نباید صرف رفع عسر و حرج در هنگام رسیدگی یا موقت، قاضی دیگر به رسیدگی ادامه ندهد چرا که ممکن است این مسله به ضرر زوجه تمام شود و آسیب غیر قابل جبرانی را زن متحمل شود. از طرفی هم باید به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد اصلاح هر چه زودتر مواد مربوط به حقوق خانواده را داد نمایندگان مجلس باید با نگاه علمی تر و تخصصی تری نسبت به این مسائل مهم در حوزه خانواده، قانون وضع یا اصلاح کنند نمایندگان ملت باید بدانند که با ایجاد حقوق برابر برای زن و مرد میشود جلوی مشکلات و حاشیههای زندگی مشترک را گرفت و از طلاق جلوگیری کرد.
محقق و پژوهشگر در علم حقوق
ارسال دیدگاه