گزارش پانا از مزاحمتهای ساختمانی در شهر ساری؛
کارگاههای ساختمانی که روزهای تعطیل هم دستبردار نیستند
ساری (پانا) - کارگاههای ساختمانی در شهرها دو روی متفاوت دارند؛ نوسازی و بعضا هم از بین بردن صورت سنتی و خاطرات جمعی شهروندان از شهرها و سوی دیگر سروصدا و آلودگی صوتی و بصری.
جمعه باشد و مجبور شوی با صدای گوشخراش و یکبند ماشینآلات ساختمانی چشم باز کنی. تابستان باشد و گرما باشد و خستگی یکهفته کار و دوندگی به تنت مانده باشد و حتی یک روز جمعه را هم بر تو حرام کنند؛ این حکایت شهروندانی است که نمیدانند از صداهای آزارنده کارگاههای ساختمانی آن هم در روزهای تعطیل به کجا پناه ببرند.
حکایت کسانی مانند حسین که در طول هفته از سر کار که به خانه برمیگردد، حتما همراه با تمام صداهای کم و زیاد دوروبرش، صداهای سه کارگاه ساختمانی نزدیک به خانهاش را هم باید تحمل کند: «ما هم میدانیم که کارگرهای این ساختمانها از همین کارگاهها نان به خان میبرند، از اینکه در گرمای این فصل سال عرقریزان کار میکنند، دلسوزشان هستیم اما روز جمعه روز استراحت است که مدتی است ما از آن محروم شدهایم.»
حسین میگوید از هفت صبح شروع میکنند و ما هم نمیتوانیم تمام مدت کولر روشن کنیم و باید ساعاتی هم پنجرهها را باز کنیم؛ اما چه هواخوردنی؟ صدای ماشینآلات این کارگاهها روی اعصاب ماست.
علی هم شهروندی است که با معضل سروصداهای کارگاه ساختمانی در ماههای اخیر مواجه بوده است. اما او نگاه دقیقتری به این معضل دارد: «در بدو امر وقتی به کارگاههای ساختمانی توجه میکنیم با دو بحث مواجه میشویم؛ یکی خود این داستان ساختوساز که در بیرون اتفاق میافتد و یکی نتایج این ساخت و ساز. نگاهی به ساختمانسازی در سطح شهر چند مسئله را آشکار میکند. این روند پیشرفت زندگی شهری است و اجتناب ناپذیر است. حالت عینی غلبه مدرنیزه بر سنت است؛ به غیر از سودآوری منفعتجویان که بحث دیگری است. بخش دیگر این نگاه این است که بیش از هر چیز نشاندهنده روح فعالیتهای بخش اجتماعی است. این ساختمانها کارگران زیادی را به کار میگیرند و گردش اقتصادی ایجاد میکنند. اگر این ساختمانسازیها نباشد، این کارگرها چطور زندگی کنند. از طرفی تولیدات کارخانههای مصالح ساختمانی هم در این ساختمانسازیها به کار گرفته میشود.»
او نتیجه ساختمانسازیها را نیز دارای دو بعد میداند: «یکی حجم عظیم تغییر فضای زیست زندگی به این معنا که ما در دوران کودکی با این چنین فضاهایی آشنا نبودیم و حالا با آن مواجه هستیم و دچار یک پارادایم ذهنی شدهایم و بخش دوم هم مربوط به سروصدای این فضاهاست.»
سیما میگوید که سال گذشته که از پیادهرو رد میشده پایش به میلگردهای پخش روی زمین گیر کرده و به زمین افتاده است. از او میپرسم آیا شکایتی هم کرده بابت این اتفاق؟ جواب منفی است.
نگاهی به قانون کار و قوانین ساختمانی نشان میدهد که هیچ منع قانونی برای فعالیت کارگاههای ساختمانی در روزهای تعطیل وجود ندارد؛ امری که فرامرز نقیبی رئیس کمیسیون عمران شورای اسلامی شهر ساری نیز به آن اشاره میکند: «قانونی نداریم که کارگاهها را مجبور به تعطیلی در روزهای تعطیل کند اما معمولا کارگرها روزهای تعطیل کار نمیکنند. اما اگر این کارگاهها برای همسایهای ایجاد مزاحمت کند، شهرداری با شکایت آن همسایه این اختیار را دارد که کارگاه را تعطیل کند.»
علی چاییچی کارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی با اظهار ناراحتی از ناآگاهی مردم نسبت به قوانینی که برای آسایش زندگی خود آنان وجود دارد، به پانا میگوید: «برخی باورهای غلط هم از طریق فیلمها و سریالها به شهروندان القا میشود. مثلا ما قانون «تسهیل ازدواج جوانان» داریم که از سال ۸۴ مصوب شده، آیا کسی چیزی در مورد آن میداند؟ حال مقایسه کنید با سروصدایی که به خاطر یک طرح به نام «ازدواج اجباری» که فقط یک لایحه بود و به تصویب نرسید، به پا شد.»
او به سامانه ۱۳۷ و ۱۸۸۸ شهرداری و ۱۱۰ فوریتهای پلیسی برای طرح شکایت شهروندان از آلودگیها و مزاحمتهای مختلف سطح شهر اشاره میکند که راههای انتقال شکایات است و میگوید: «سروصدای بالای ۷۰ دسیبل ممنوع است، مثلا بالاتر از صدای جاروبرقی. شاید خندهدار به نظر برسد، چون اجرا نمیشود.»
تلفن ۱۳۷ تلفن فوریتی است که در تماس با آن طی ۲۴ تا ۷۲ ساعت به پیامها رسیدگی میشود و اگر طی این زمان رسیدگی لازم صورت نگرفت پیامها را میتوان به ۱۸۸۸ که سامانه نظارتی است ارجاع داد.
چاییچی به دو قانون اشاره میکند که مربوط به موضوع مورد بحث ماست:
بند۲۰ قانون شهرداریها که جلوگیری از ایجاد و تاسیس کلیه اماکن که به نحوی از انحاء موجب بروز مزاحمت برای ساکنین یا مخالف اصول بهداشت در شهرها را به عهده شهرداری میگذارد و میگوید: «شهرداری مکلّف است از تاسیس کارخانهها - کارگاهها - گاراژهای عمومی و تعمیرگاهها و دکانها و همچنین مراکزی که مواد محترقه میسازند و اصطبل چارپایان و مراکز دامداری و به طور کلی تمام مشاغل و کسبهائی که ایجاد مزاحمت و سر و صدا کنند یا تولید دود یا عفونت و یا تجمع حشرات و جانوران نماید جلوگیری کند و در تخریب کورههای آجر و گچ و آهکپزی و خزینه گرمابههای عمومی که مخالف بهداشت است اقدام کند و با نظارت و مراقبت در وضع دودکشهای اماکن و کارخانهها و وسائط نقلیه که کارکردن آنها دود ایجاد میکند از آلوده شدن هوای شهر جلوگیری کند و هرگاه تاسیسات مذکور فوق قبل از تصویب این قانون به وجود آمده باشد آنها را تعطیل کند و اگر لازم شود آنها را به خارج از شهر انتقال دهد.»
در حالی که آییننامه اجرایی نحوه جلوگیری از آلودگی صوتی که سال ۷۸ اصلاحیه نهایی داشته است، آلودگی صوتی و مصادیق آن را تعریف میکند، طبق ماده ۳۲ قانون نحوه جلوگیری از آلودگی صوتی، «مسئولین آلودگی حاصل از منابع متفرقه و منابع خانگی و همچنین عاملین آلودگی صوتی به جزای نقدی از سی هزار ریال تا سیصد هزار ریال و در صورت تکرار از یکصد هزار ریال تا یک میلیون ریال محکوم خواهند شد.»
چاییچی این اندازه از جزای نقدی را ناکافی میداند و میگوید که همین قدر هم اجرا نمیشود: «در کشورهای توسعه یافته جریمههای نقدی برای این نوع مزاحمتها و آلودگیها سرسامآور است.»
وقتی به عنوان یک شهروند که به دلیل زندگی آپارتماننشینی بسیار همسایه در دور و بر خود دارم، میاندیشم، یک سوال در ذهنم نقش میبندد: «این همسایهها که تمام طول روز به دلیل منفعت دیگران مجبورند انواع آلودگیها را تحمل کنند، آیا از ناامیدی است که سراغ طرح شکایت نمیروند یا به این نوع زندگی همراه با سروصدا و آلودگیهای دیگر عادت کردهاند؟»
شاید هم با خود میاندیشند که بالاخره یک روز شاید خودشان هم عامل همین آلودگیها باشند و چیزی که عوض خواهد داشت، گلایه ندارد.
گزارش: سمانه عباسیرستمی
ارسال دیدگاه