همه مصایب فرزندان تکوالد
طبق آمارها ۸۵ درصد پدرها آنگونه که باید به مصلحت فرزندان فکر نمیکنند و اگر هم فکر کنند در چارچوب مصلحت خود میاندیشند
تهران (پانا) - یک روانشناس حوزه کودک و نوجوان معتقد است که خانوادههای تک والد یکی از آسیبهای اجتماعی است که بیشترین آسیب آن متوجه فرزندان این خانوادهها است و مشکلات فرزندان خانوادههای تک والد ناشی از طلاق یا فوت، بیشتر از خانوادههای سالم است.
فاطمه قاسمزاده، روانشناس حوزه کودک و نوجوان در گفتوگو با پانا با بیان اینکه عاطفه و مسئولیتپذیری برای تربیت فرزندان در کانون خانواده شکل میگیرد، اظهار کرد: «خانواده، محل بروز عواطف و منشا روابط اجتماعی و عاطفی افراد است. در کانون خانواده است که عاطفه و مسئولیتپذیری برای تربیت فرزندان شکل میگیرد و طبیعی است که زندگی کردن با والدین(پدر و مادر) بهترین و طبیعیترین نوع زندگی است.»
این روانشناس با اشاره به اثرات منفی تربیت کودکان در صورت نبود یکی از والدین گفت: «تربیت وظیفه مشترک پدر و مادر تلقی میشود، بنابراین فقدان یکی از والدین در محیط خانواده، تعادل زندگی آن خانواده را بر هم میزند و باعث ایجاد مشکلات عاطفی، اجتماعی و آشفتگی روانی فرزندان میشود. اگر بنا به دلایلی این وضع تغییر کند و یکی از والدین نباشند، اثرات منفی خود را در زندگی فرزند بر جای میگذارد. هر چند بهترین الگوی مدیریت فرزندان در زندگی، مدیریت مشترک است اما وقتی یکی از والدین حضور ندارد این وظیفه بر عهده دیگری است و چنانچه مادر حضور نداشته باشد تمام وظایف بر عهده پدر است.»
وی با بیان اینکه حضور خانوادههای تک والد یکی از آسیبهای اجتماعی است که بیشترین آسیب آن متوجه فرزندان این خانوادهها است، گفت: «متاسفانه در اغلب مواردی که به هر دلیلی (فوت یا طلاق) شاهد فقدان حضور مادر در زندگی هستیم، شاهد بودهایم که مسایل فرزندان در بخشی که به مصلحت فرزند بوده، از سوی پدر نادیده گرفته شده است.»
قاسمزاده با تاکید بر اینکه آسیب عاطفی ناشی از جدایی والدین برای دختران تک والدی که با پدر زندگی میکنند بسیار زیاد است و زیان جدایی برای آنها سختتر است، بیان کرد: «در مشاورههایی که از سوی والدینی که طلاق گرفتهاند، صورت میگیرد، ۸۵ درصد پدرها آنگونه که باید به مصلحت فرزندان فکر نمیکنند و اگر هم فکر کنند در چارچوب مصلحت خود میاندیشند.»
این روانشناس در پاسخ به اینکه گفته میشود در زندگیهایی که والدین طلاق گرفتهاند بهتر است دختر با مادر زندگی کند، این امر به چه دلیل است، گفت: «اینکه گفته میشود بهتر است دختران در سنین کودکی و نوجوانی با مادر خود زندگی کنند، به این معنی نیست که با پدران نمیتوانند رابطه خوبی داشته باشند. اگر مردی، همسرش را از دست بدهد، مجبور است از فرزندش نگهداری کند. وقتی طلاق میگیرد به عنوان پدر تا آخر عمر نسبت به فرزندش مسئولیت دارد.»
وی ادامه داد: «بر اساس تجربیات مراکز مشاوره، حضور پدر و ارتباط خوب او با فرزند دختر باعث میشود تا دختر به دنبال جنس مخالف نباشد یا کمتر به دنبال برقراری ارتباط با جنس مخالف باشد و این امر در دوران نوجوانی دختر بسیار اهمیت دارد. بنابراین دخترانی که با پدران تک والد زندگی میکنند و رابطه خوبی با پدر دارند و در زمینه مسایل مختلف با پدر صحبت میکنند، بیرون میروند و تعامل بهتری با پدرشان دارند، کمتر به سراغ دوستی با جنس مخالف میروند.»
قاسمزاده با تاکید بر لزوم آگاه بودن پدر به وظایف پدری خود گفت: «در عین حال پدر باید به وظایف خود آشنا باشد. فکر نکند چون دخترش بزرگ شده و نیاز به توجه ندارد، نیاز به بیرون رفتن و حرف زدن ندارد بلکه بیشتر به این مسایل نیاز دارد. باید این مساله را مد نظر قرار دهد که دختر خلأ حضور مادر را همواره احساس میکند و باید به گونهای رفتار کند که این خلأ به کمترین میزان خود برسد. بنابراین مسئولیت پدر چند برابر است و باید به گونهای فضا را مدیریت کند که رابطه دوستانه با دختر شکل بگیرد تا دختر احساس نکند که فراموش شده و دیده نمیشود.»
این روانشناس با بیان اینکه رابطه پدر با دختر در سن بلوغ بسیار موثر است، اظهار کرد: «دخترانی که رابطه عمیقی با پدر خود دارند و از سوی او حمایت میشوند در زندگی موفقتر هستند. پدر باید به گونهای رفتار کند که احساس دلتنگی در دختر به کمترین میزان خود برسد. در زندگیهایی که طلاق شکل گرفته و دختر با پدر خود زندگی میکند، دختر همواره آرزوی بازگشت دوباره خانواده در کنار هم را دارد و همواره احساس ناامیدی در دختر شکل میگیرد. پدران وظیفه دارند نحوه صحیح ارتباط گیری با دوستان را به دختر خود بیاموزند. ممکن است دخترانی که حاصل طلاق هستند، به زندگی دوستان خود حسادت کنند. در اینجا پدر وظیفه دارد که این احساس را به درستی از بین ببرد.»
قاسمزاده همچنین با تاکید بر اینکه مشکلات فرزندان خانوادههای تک والد ناشی از طلاق یا فوت، بیشتر از خانوادههای سالم است، گفت: «اغلب دخترانی که در این زندگیها هستند، رفتارهای پرخاشگرانه و ضداجتماعی دارند یا بیش از فرزندانی که در خانوادههای سالم هستند، گوشهگیر و افسرده میشوند و اعتماد به نفس ضعیفتر و ناامیدی بیشتری دارند. بنابراین تک والد بودن دختران نوجوان اثرات سوئی بر آنها دارد و حس نبود امنیت را در آنها قوی میکند. این احساس باعث میشود تا آنها نتوانند دوران کودکی و نوجوانی خود را به شکل صحیح طی کنند. بنابراین پدر باید احساس امنیت را در دختر تقویت کند و همواره در کنار فرزند خود باشد. دخترانی که احساس امنیت نمیکنند در برابر ناملایمات واکنشهای خوبی ندارند و در برابر مشکلات آسیبپذیرتر میشوند.»
ارسال دیدگاه