رضامراد صحرایی در آیین اختتامیه فصل اول برنامه تلویزیونی "میم مثل معلم":
ما نمیتوانیم با سنتهای کهنه، انسانهای نو پرورش دهیم
تهران (پانا) - وزیر اسبق آموزش و پرورش با بیان اینکه امروزه واقعاً باید برای نسل دیجیتال، فکری کنیم، گفت ما نمیتوانیم با سنتهای کهنه، انسانهای نو پرورش دهیم.

آیین اختتامیه فصل اول برنامه تلویزیونی "میم مثل معلم" با حضور علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش، رجبعلی برزویی رئیس دانشگاه فرهنگیان و مسئولان مربوطه در سالن همایشهای مجتمع فرهنگی آدینه برگزار شد.
رضامراد صحرایی در این مراسم گفت: آموزش، که دو سال توانمندسازی و توانمندسازی مستمر را شامل میشود، برتری قابلیتها را نیز در بر میگیرد که بسیار مهم است و ما باید در این زمینه بیشتر تلاش کنیم. چطور میتوانیم تربیت پزشک را به سادگی در نظام اداری بگنجانیم؟ پزشکان چه کسی را تربیت میکنند؟ شما معلمان نیز معلم تربیت کنید. داستان پزشکان معلم با این ایده شکل گرفت. ما به اندازه کافی خلاقیت به خرج ندادهایم، اما دنیا این کار را انجام داده بود.
وی افزود: مسأله بعدی آزمون و آموزش پویا یا دینامیک است. در نهایت، موضوع دیگری را متناسب با وضعیت کشور خودمان پیدا کردم که پروژه «دیگشا» است. دیگشا، مخفف «دیش» به معنای دیجیتال است. این سامانه دیجیتال برای به اشتراکگذاری دانش است. هندیها در سند ملی آموزش و پرورش خود، که اخیراً در سال ۲۰۲۰ تصویب شده است و افق آموزش و پرورش خود را تا سال ۲۰۵۰ نشان میدهد، از این سامانه رونمایی کردهاند. پیش از شروع سامانه، آن را به نمایش گذاشتند. کل معلمان کشور به طور منظم، همانند ساعات آموزش مکلف به یادگیری دارند. به گونهای که معلمان در روستاهای دورافتاده کوهستانی هندوستان و معلمان در دهلی نو از امکانات یادگیری یکسانی برخوردارند.
صحرایی ادامه داد: منظور از عدالت، برابری و راههای رسیدن به آن، این است که مدرسهای که معلم خوب دارد، میتواند بسیاری از کمبودهای آن مدرسه را جبران کند. اینکه کشورهای مختلف، مانند سنگاپور، برای پایهگذاری پیشرفت کشورشان، به منابع طبیعی، نفت، گاز و گردشگری و... تکیه نکردهاند، بلکه دوراندیشانه برخی از سختیها را متحمل شدهاند.
وی افزود: به گفته وزیر آموزش و پرورش سنگاپور، پس از ساعتها تفکر در اتاقهای فکر و مشورت با مشاوران داخلی و خارجی، به این نتیجه رسیدهایم که بین رتبه کشورها در آزمونهای بینالمللی (مانند پیزا و تیمز)، نرخ بهرهوری و رشد اقتصادی، رابطه وجود دارد. بنابراین، باید کاری کنیم که در این آزمونها رتبه بالایی کسب کنیم. این کار، وظیفه معلمان است. دیدهام که این سه عامل با هم مرتبط هستند. در نتیجه، دانش را از آموزش و پرورش آغاز کردیم.
صحرایی با بیان اینکه آموزش و پرورش امری دشوار و پُر از تنشهای اجتماعی است، اظهار کرد: مسئولان سنگاپور میگفتند که اتحادیههای معلمان در مقابل ما ایستادند، زیرا معلمان باید کار بیشتری انجام میدادند. انجمن اولیا و مربیان، به تحریک سیاسیون و اتحادیههای معلمان، علیه ما ایستاده بودند، زیرا دانشآموزان باید کار بیشتری انجام میدادند و ساعتهای بیشتری در مدرسه حضور مییافتند و آزمونهای سختتری میدادند. گفته میشود که ما به سراغ رهبر و نخستوزیر کشور رفتیم، زیرا نخستوزیر را در ابتدا به عنوان رهبر تلقی میکردند. به دیوان عالی یا دادگاه عالی کشور رفتیم تا ببینیم چه باید بکنیم. ما گفتیم که راه توسعه را اینگونه میبینیم و این را تصویب کردهایم و همین را اجرا میکنیم. ما بین یک انتخاب بد و یک تصمیم سخت قرار گرفتیم و تصمیم سخت را انتخاب کردیم. اعتراضهای خیابانی هم وجود داشت.
وی بیان کرد: سنگاپور، یکی از بهترین کشورها در جهان و یکی از بهترین نظامهای آموزشی طولانی مدت است. در بین کشورهایی که مطالعه کردیم، سختگیرانهترین فرایندهای تربیت و انتخاب معلمان، مربوط به پیشرفتهترین کشورها است. امروز که برنامه "میم مثل معلم" فصل اول خود را به پایان میرساند، یادآوری میکنم که معلمان به گونهای آموزش میدهند که آموزش دیدن ما، هیچ چیز خوبی را در آینده کشور نمیتواند رقم بزند، مگر آنکه در معلمان آن کشور ایجاد شود تا از آنها به همتایان خود و از دانشآموزان به جامعه رشد پیدا کند.
رضامراد صحرایی با بیان اینکه امروز سه تحول اصلی در نظامهای آموزشی جهان وجود دارد، گفت:
۱. تحول در برنامه درسی به معنای کامل آن، که به قابلیتها و انعطافپذیری بیش از دانش توجه میکند. سنت را نباید فراموش کرد، اما نباید در آن باقی ماند.
۲. تحول دیجیتال: امروزه واقعاً باید برای نسل دیجیتال، که نسل دیجیتالی هستند، فکری کنیم. ما نمیتوانیم با سنتهای کهنه، انسانهای نو پرورش دهیم.
۳. بحث شمول، عدالت و برابری بسیار حائز اهمیت است که امیدوارم در این زمینه هم موفق باشیم.
وی ادامه داد: وقتی در دانشگاه فرهنگیان، شعار دانشگاه آینده را انتخاب کردیم، منظورمان این بود که معلمان اینها را یاد بگیرند تا بتوانند آنها را نقد کنند. خطری که در کمین ما است، خطر تباهی اندیشهها است. ما حرفهای خوب زیادی داریم، اما اجرای خوب کمی داریم. امیدوارم که این ایدههای خوب با چنین اجراهای بهتری تداوم پیدا کنند.
ارسال دیدگاه